خروج سرمایهانسانی در قالب مهاجرت
سعید برزگر_کارشناس اقتصاد
از کارکنان یک مجموعه با عنوان سرمایههای انسانی یاد میشود که حکایت از اهمیت و اثرگذاری کارکنان در فرآیند تولید و ارزشآفرینی دارد. بر همین اساس نیز حفظ نیروی انسانی بهویژه اگر متخصص باشند، اهمیت مییابد. با این وجود در موارد متعددی شاهدیم که عمر فعالیت کارکنان در مجموعههای گوناگون در سالهای اخیر بهشدت کاهش یافته است. تغییر مداوم جایگاه شغلی از سوی نیروهای کار از دلایل گوناگونی نشأت میگیرد، اما نبود اطمینان و رضایت نسبت به موقعیتهای شغلی و همچنین دستمزدها، از مهمترین دلایل جابهجایی نیروهای متخصص است. با این وجود، از دست دادن نیروی کار خسارتهای قابلتوجهی را به صاحبان کسبوکارهای گوناگون تحمیل میکند، تا جاییکه در دنیای کنونی، مدیران با نگرانی از دست دادن نیروی انسانی مواجه هستند. این مسئله، تعارضات را افزایش داده و کار تیمی را تحتتاثیر منفی قرار میدهد.
البته در مواردی شاهدیم که افراد برای کسب موقعیتهای شغلی بهتر اقدام به مهاجرت میکنند. مهاجرت به منزله حرکت افراد میان مرزهای بینالمللی است که از دلایل گوناگون فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... نشأت میگیرد. سهم بسیار قابلتوجهی از مهاجران را افراد متخصص تشکیل میدهند. مهاجرت تاثیر منفی بر کشورهای مبدأ دارد و حتی میتواند توانایی این کشورها را در اجرای فعالیتهای تخصصی تحتتاثیر منفی قرار دهد. در واقع کشورهای در حال توسعه برای پیمودن مسیر پیشرفت نیازمند افراد متخصص هستند، حال با خروج این افراد از کشور، مسیر توسعه دشوارتر از قبل خواهد شد.
از مهاجرت نیروی انسانی متخصص با عنوان فرار مغزها یاد میشود و در سالهای اخیر موردتوجه بیشتر قرار گرفته است. منظور از فرار مغزها، انتقال منابع در قالب منابع انسانی از کشورهای در حال توسعه به کشورهای توسعه یافته است. در مهاجرت نیروهای متخصص موضوعات گوناگونی همچون کسب درآمد بیشتر یا دستیابی به آزادیهای اولیه اجتماعی مطرح است. تا زمانیکه دلایل اساسی این مهاجرت شناسایی و ریشهیابی نشود، نمیتوان بهدرستی آن را مورد تحلیل و ارزیابی قرار داد.
در ادامه باید خاطرنشان کرد که در سالهای گذشته، همپای مهاجرت نیروی انسانی متخصص، شاهد خروج سرمایه از مرزهای کشور بودهایم. خروج سرمایه یا فرار سرمایه چالشهای جدی را در مسیر توسعه صنعتی و اقتصادی کشور ایجاد میکند. تامین سرمایه یکی از فاکتورهای اصلی برای ایجاد کسبوکاری جدید است. توسعه در حوزههای گوناگون معدنی و صنعتی تنها با تامین سرمایه ممکن میشود؛ بنابراین خروج سرمایه از کشور به منزله محدود کردن شرایط توسعه در بخشهای گوناگون است. در همین حال، فرصتهای اشتغالزایی نیز از میان میرود.
بخش مهمی از دشواریهای کنونی برای جذب سرمایه به کشور در سایه نبود ثبات قوانین و مقررات حاصل شده است. در شرایطی که سرمایه از هیچ امنیتی برخوردار نیست، صاحبان آن ترجیح میدهند فعالیتهای اقتصادی خود را به سایر کشورها منتقل کنند. متاسفانه اقتصاد ایران در طول سالهای گذشته با چالشهای جدی روبهرو شده است. در سایه رشد روزافزون تورم، هر روز از ارزش پول ملی کاسته میشود. بدینترتیب بسیاری از فعالان صنعتی و اقتصادی ترجیح میدهند در شرایط باثباتتری اقدام به سرمایهگذاری کنند.
در ادامه باید تاکید کرد که وجود بروکراسیهای پیچیده اداری، یکی دیگر از فاکتورهای مخرب در مسیر جذب سرمایه به کشور و همچنین ماندگاری سرمایه در کشور است؛ بنابراین چنانچه مسئولان و سیاستگذاران خواستار اصلاح امور باشند، باید در مسیر اصلاح امور گام بردارند و همزمان برای تسهیل مقررات و بروکراسی حاکم بر فضای کسبوکار تلاش کنند. اصلاح شرایط یادشده بهویژه در ماندگاری سرمایه در حوزه معدن و صنایع معدنی اهمیت دارد، چراکه سرمایهگذاری در این بخش در بازه زمانی بلندمدت نتیجهبخش است؛ بنابراین اصلاح فرآیندهای یادشده ضروری بهنظر میرسد.