-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->امیرحسن کاکایی

رفع موانع تولید، حلقه مفقوده اقتصاد

امیرحسن کاکایی-عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت

رفع موانع تولید، حلقه مفقوده اقتصاد

سال ‌ هاست شعارهای سال حول ‌ وحوش تولید، به ‌ ویژه رفع موانع تولید است. سال گذشته شعار سال، تولید مبتنی بر دانش بود. کمبود دانش و سرمایه ‌ گذاری در این بخش، یکی از موانع اصلی ارتقای تولید و رقابت ‌ پذیری آن و در نتیجه رشد اقتصادی کشور است. سال ‌ ها پیش متوجه شدم تولید و تحقیق و توسعه در ایران سودآور نیست؛ بنابراین از همان موقع، کارآفرینی که عشق و علاقه ‌ ام بود را کنار گذاشتم و سعی کردم به کارآفرینان کمک کنم تا شاید از طریق آنها به بخشی از آرزوهای خودم برسم. ورود من به دنیای سیاست و مدیریت از این مسیر بود. فکر می ‌ کردم می ‌ توانم به رفع موانع پیش ‌ پای کارآفرینان و تولیدکنندگان واقعی کمک کنم و به زندگی خود معنا ببخشم. البته استادی دانشگاه هم خوب است و با تربیت نیروهای متخصص می ‌ توانستم به صنعت و تولید و اقتصاد کشور کمک کنم، اما هر چه گذشت، بیشتر به مانع برخورد کردم و امروز حداقل درباره صنعت خودرو می ‌ توانم با قطعیت بگویم که تولید در محاصره است و عن ‌ قریب که این صنعت زمین بخورد و لشکر واردات پیروز شود.

درباره تولید، اولین مانع تورم مزمن بالا در کشور است که همه سرمایه ‌ گذاری ‌ های اقتصادی مبتنی بر تولید را با ابهامات بزرگ روبه ‌ رو و عملا هرگونه سرمایه ‌ گذاری صنعتی را مختل می ‌ کند. شاید سوال پیش ‌ آید که اگر این ‌ گونه است، چرا برخی شرکت ‌ های بزرگ فعال در حوزه ‌ های دیگر وارد تولید خودرو می ‌ شود؟ جواب ساده است. اولا هنوز وارد نشده خارج شدند؛ یعنی وقتی وارد شدند و متوجه عمق ماجرا شدند، عقب ‌ نشینی کردند. با این حال، سال گذشته حدود ۵۰ مجوز جدید برای خودروسازی در کشور صادر شده؛ بدون آنکه این صنعت در واقعیت سودآور باشد. برخی از شرکت ‌ هایی که درآمدشان ناشی از اختلاف قیمت دلار خرید مواد اولیه و فروش محصول نهایی بوده، همیشه دنبال سرمایه ‌ گذاری ‌ های بزرگ هستند تا سود بیشتری ببرند. یکی از راه ‌ های خوب برای این موضوع در کشور، گرفتن مجوزهایی مانند مجوز خودروسازی است که بهانه ‌ ای می ‌ شود برای تصرف زمین ‌ های بزرگ به اسم سرمایه ‌ گذاری صنعتی. تصور کنید در یک بیابان، مجوز تولید خودرو را بگیرید. حال می ‌ توانید با سرمایه مختصری دور آن زمین دیوارکشی و باتوجه به افزایش ناگهانی ارزش همان زمین، اعتبار زیادی کسب ‌ کنید. سپس به پشتوانه همین اعتبار، وام بزرگی می ‌ گیرید و در جایی مانند تهران ساختمان ‌ سازی می ‌ کنید یا اصولا آن پول را به یک دلالی بزرگ اختصاص می ‌ دهید. باتوجه به اینکه وام اخذشده صنعتی است، هر کاری جز تولید انجام دهید، سودتان بیشتر از هزینه ‌ های بازپرداخت آن خواهد بود. اگر کمی زرنگ ‌ باشید، قبل از اینکه زمین اصلی را به ‌ عنوان زمین صنعتی معرفی کنید، زمین ‌ های اطراف را مفت می ‌ خرید و آماده می ‌ شوید برای اینکه بعد از اخذ مجوز و اتمام دیوارکشی، آن زمین ‌ ها را به چند برابر قیمت به فروش برسانید. اگر این کار را در مکان ‌ های خوش آب ‌ وهوا انجام دهید، می ‌ توانید آن زمین ‌ ها را قطعه ‌ قطعه کنید و به اسم زمین ویلایی بفروشید. این همان بلایی است که سر بسیاری از زمین ‌ های استان تهران، البرز یا دیگر نقاط صنعتی کشور آمده است. در نهایت اگر در بدترین شرایط بعد از مثلا ۱۰ سال سازمان ‌ هایی مانند سازمان جنگل ‌‌ ها و مراتع کشور یا صنایع کوچک و شهرک ‌ های صنعتی بخواهند زمین اصلی را به خاطر بی ‌‌ توجه به تولید صنعتی پس بگیرند، شما سود کرده ‌ و به ‌ اندازه کافی بزرگ ‌ تر شده ‌ اید. کسی هم یادش نمی ‌ آید قرار بود چه کنید و چه کردید.بدین ‌ ترتیب در واقعیت بسیاری از تولیدکنندگان به ‌ خاطر تولید سرمایه ‌ گذاری نمی ‌ کنند. شاید بگویید این رانت را می ‌ دهند تا تولیدکننده سود ببرد و بیشتر تلاش کند، اما متاسفانه این تولیدکننده همیشه به حداقل ‌ ها راضی خواهد بود، چراکه سود اصلی ‌ جای دیگری است. پس روی تحقیق و توسعه، سرمایه ‌ گذاری جدی ‌ نمی ‌ کند و برمبنای قوانین حمایت از تولید، اجازه نمی ‌ دهد رقابت جدی ‌ در کشور شکل بگیرد. نمونه آن را می ‌ توانید در صنایعی مانند تایر، باتری و رادیاتور و حتی خودرو مشاهده کنید. پس موانع بعدی برای رشد و توسعه تولید، رانت ‌ های تولید و سیاست ‌ گذاری ‌ های غلط است. همین سال گذشته سال حمایت از تولید دانش ‌ بنیان بود، اما همزمان ارزبری صنعت خودرو کشور به ‌ طور معنی ‌ داری افزایش یافت. موانع تولید به همین جا ختم نمی ‌ شود.مراکزی مانند ایران ‌ خودرو و سایپا سرمایه ‌ گذاری ‌ شان را قبلا انجام داده ‌‌ اند و به دستور دولت مشغول تولید با زیان هستند. برنامه تولید و فروش آنها را هم دولت تعیین می ‌ کند. حالا اگر تولید کنند، انواع موانع برای اخذ ارز رسمی جلوی پایش می ‌ گذارند. گمرک هم هم ‌ تیمی بانک مرکزی برای سر دواندن صنعتی ‌ هاست و هر چند روز یک بار یک بساط جدید جلوی صنعتی ‌ ها می ‌ گذارد و در ترخیص کالاها مانع ‌ تراشی می ‌ کند. جالب این است که همه ‌ چیز قانونی است. حتی در رسانه ‌ ها پز می ‌ دهند که فلان مانع برداشته شد، اما نمی ‌ گویند آن مانع را خودشان ایجاد کرده بودند یا نمی ‌ گویند مانع جدیدی گذاشته ‌ اند. مهم نیست که چه کسی، چه می ‌ گوید، مهم این است که می ‌ توانید تحقیق کنید و ببینید که در ۵ سال گذشته در مجموع هیچ مانعی از سر راه تولید برداشته نشده که باعث شود هزینه تولید فقط 5 درصد پایین بیاید و دلمان خوش باشد که کار موثری در این زمینه انجام شده است. یکی از وکلای مجلس یک بار ادعا کرد که با اجرای قانون بهبود فضای کسب ‌ وکار، مشکلات را رفع کرده ‌ ایم. اولا ایشان نفرمودند که این قانون مربوط به بیش از ۱۰ سال پیش است و دوم اینکه در عمل چه اتفاقی افتاده است. به ‌ عنوان ‌ مثال با تسهیل مجوز دادن به ایجاد خودروسازی، آیا فضای کسب ‌ وکار بهبود پیدا می ‌ کند و هزینه ‌ ها پایین می ‌ آید و آن بازار رقابتی می ‌ شود یا برعکس؟ اخیرا هم شورای رقابت با همراهی وزارت صمت، تیر خلاص را بر امید ما به رقابتی ‌ شدن صنعت و بازار خودرو زد. شب عید، تمام خودروهای تولیدی داخلی و مونتاژی و حتی وارداتی را انحصاری اعلام کردند و قیمت ‌ گذاری دستوری به تمام خودروسازان خصوصی و حتی واردکنندگان تعمیم یافت. در نهایت هم با پیش ‌ فروش بیش از یک ‌ ساله خودروها در سامانه متمرکز، جلوی هرگونه رقابت بین خودروسازان گرفته شد؛ به ‌ عبارتی انحصار کاملا دولتی شد و دولت آن را چهارمیخه کرد و هرگونه انگیزه تولید را از کارآفرینان گرفت. برعکس، انگیزه ‌ های رانتی افزایش یافت و شاهد افزایش تمایل اقتصاد کشور به سمت دلالی هستیم. به امید روزی که وکلای مجلس به ‌ جای حرف ‌ های پوپولیستی، به ‌ طور واقعی در جهت رفع موانع تولید گام بردارند و ما به ‌ طور واقعی شاهد افزایش رقابت بین تولیدکنندگان و بازیگران بازار و کاهش قیمت ‌ ها و افزایش کیفیت ‌ ها باشیم که نتیجه ‌ آن در کنار افزایش رضایت مردم، رشد اقتصادی کشور خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*