اثر معاهده اقلیمی پاریس بر اقتصاد معدن
بنابر معاهده اقلیمی پاریس، کشورها متعهد هستند میزان تولید کربن خود را تا حد معینی کاهش دهند. به عبارتی، باید به سمت سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر برای کاهش کربنزایی حرکت کنند.
هرچند استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به دلیل فرآیند تبدیل این انرژیها به الکتریسته به میزان کمی با تولید کربن همراه است. از سوی دیگر، نمیتوان انکار کرد معدنکاری جزو صنایع آلاینده بوده و برای محیطزیست تا مقداری مخرب است؛ هرچند آلایندگی این صنعت به نسبت سایر صنایع از جمله نساجی محدودتر است و دیگر بخشها را میتوان موثرتر در تخریب محیطزیست دانست، اما چرخه معدنکاری از مراحل ابتدایی (اکتشاف) تا فعالیتهای نهایی (فرآوری و استحصال مواد معدنی) و در ادامه زنجیره تامین این عرصه همواره با تولید مقادیری آلاینده و کربنزایی همراه است؛ بنابراین براساس معاهده اقلیمی پاریس، کشورهای معدنی باید برای حفظ محیطزیست و کاهش کربنزایی، تولید معدنی خود را (چه در مواد معدنی فلزی و چه غیرفلزی) کاهش دهند.
اما این موضوع بهسادگی بیان آن نیست و ابعاد مختلفی را به همراه دارد. جنگ فعلی کشورها بر سر انرژی و سوختهای فسیلی مانند سابق نبوده و امروزه جنگ بر سر منابع معدنی است.
تعویض زیرساختها، بهبود ساختارهای قدیمی، نوسازی و بهسازیهای ساختمانی و تجهیزاتی همه و همه نیازمند منابع معدنی گسترده است. همچنین ذخایر معدنی مانند منابع نفت و گاز محدود است و بهطور یکنواخت در دنیا پراکنده نیست. از این رو، میزان دارایی منابع معدنی کشورها با یکدیگر متفاوت است و کشورهایی که در این زمینه ثروتمندتر هستند، در این جنگ مزیت نسبی و دست بالاتر در تعاملات بینالمللی دارند.
کشورهای مهم و بزرگ دارنده مواد معدنی در صورت برنامهریزی مناسب برای تولید و تدوین مناسب اهداف توسعهای، میتوانند برنده این جنگ تجاری باشند. با استمرار فعالیتهای معدنی و کربنزاییهای گسترده، توسعه صنعت معدن به منزله آسیب بیشتر به محیطزیست است. در این صورت یک رأس توسعه پایدار که صیانت از محیطزیست است، از بین رفته و در عمل با بیتوجهی مواجه خواهد شد.
باید درنظر داشت اگر کشورها به معاهده اقلیمی پاریس پایبند نباشند و از کربنزایی فعالیتهای خود نکاهند، جریمه خواهند شد؛ بنابراین تنها حرکت چرخ صنعت معدن، اصل برای توسعه نیست و اگر کشورهای بزرگ معدنی بدون توجه به معاهده اقلیمی پاریس به تولید در بخش معدن بپردازند، پیشبینی میشود حتی بیشتر از سودی که در این صنعت بهدست میآورند، باید جریمه بپردازند. حتی ممکن است بر اثر سنگین بودن این جریمهها تراز تجاری منفی شده یا درگیر تحریمهای بینالمللی شوند.
بنابر تمامی موارد یادشده، معاهده اقلیمی پاریس به صورت مستقیم بر روند فعالیت کشورهای اصلی تولیدکننده مواد معدنی و محصولات زنجیره وابسته به آن، تاثیرگذار خواهد بود؛ چه کشورهایی که در بخش مواد معدنی عناصر پایه فعالیت دارند و چه کشورهایی که توجه اقدامات خود را بر عناصر «هایتک» (مانند عناصر نادر خاکی) و صنایع وابسته به آن معطوف کردهاند. نیاز جهان به مواد معدنی در تمامی عرصهها غیرقابل انکار است اما در صورت بیتوجهی کشورهای فعال در صنعت معدن به معاهده اقلیمی پاریس، درگیر جریمههای سنگین خواهند شد. حتی روزی ممکن است کشورهای خاطی، مشمول فصل ۷ منشور بینالملل (یعنی جواز و اعلام جنگ علیه آنها) قرار گیرند. از این رو، این معاهده تاثیر بسزایی بر میزان معدنکاری و حجم تولید این عرصه در سطح جهانی خواهد داشت. جهان از حالا باید به فکر استفاده از انرژیهای پاک برای فعالیتهای خود باشد؛ کشورها یا باید تولید کربن خود را کاهش دهند یا جریمههای سنگین بپردازند و راهی جز این دو گزینه وجود ندارد.
کاهش تولید بخش معدن، افزایش بهای کامودیتیها و محصولات وابسته به آنها چه کانسارهای فلزی و چه غیرفلزی را منجر خواهد شد چراکه با کاهش تولید، کاهش تقاضای جهانی به مواد معدنی را شاهد نخواهیم بود. همچنین با وجود جنگ امروز بر سر ذخایر معدنی، پیشبینی میشود تقاضا به این منابع ثابت بماند یا افزایش یابد.
در این صورت عرضه و تقاضا یکدیگر را پشتیبانی نکرده و در صورت کمتر بودن عرضه نسبت به تقاضا، بهای محصولات و تولیدات افزایش خواهد یافت. از این رو، با کاهش عرضه مواجه بوده و رشد نرخ کامودیتیها از نتایج این اتفاق خواهد شد. بهطور کلی موازنه اقتصاد در صنعت معدن و تجارتهای مرتبط با آن به هم خواهد خورد.