باج انرژی و باگ بهرهوری
حسین محمودی اصل-کارشناس اقتصاد و کارآفرینی
بیشتر کارشناسان اقتصاد کشور معتقدند اختصاص یارانههای پنهان به تولید در بخشهایی مثل حاملهای انرژی بیش از آنکه به سودآوری برای کشور و توسعه اقتصادی و تجاری بینجامد، زیاندهی پنهان در این حوزه را در پی دارد زیرا سودی که از آن برای صادرکننده حاصل میشود، حاصل از ایجاد ارزش افزوده در این فرآیند نیست. اما آیا واقعا این یارانهها برای اقتصاد کشور مضر هستند؟
سالهای زیادی است کشور ما به صادرات کالاهای غیرنفتی به بازار کشورهای مختلف میپردازد اما آمار و بررسیها نشان میدهد هیچوقت در این زمینه به شکل مطلوب عمل نکردهایم و این تجارت فقط نوعی خودفریبی در حوزه صادرات است. این نوع صادرات کمتر براساس ایجاد ارزش افزوده و رقابتپذیر بودن کالا در بازار کشورهای دیگر بوده است.
در واقع بیشتر سود آنچه امروز به کشورهای دیگر صادر میکنیم از طریق یارانهای که به تولیدکننده اختصاص یافته تامین میشود و نه ارزش افزوده ایجاد شده در آن؛ بنابراین نمیتوان در این زمینه به چنین صادراتی افتخار کرد.
رقابتپذیری بسیاری از کالاهای ما در بازارهای دیگر نیز به دلیل کاهش قیمت کالا برمبنای یارانه تعلق گرفته به آن است و همه میدانند که بهای تمامشده واقعی این کالاها، به دلیل روزآمد نبودن تکنولوژی تولید بسیار بالاتر از نمونههای خارجی آن است.
در حقیقت با این روند، فقط یارانه پنهان بخش تولید را صادر میکنیم در حالی که صادرات زمانی میتواند سودآور تلقی شود که براساس چارچوبهای منطقی صادرات و با توجه به قیمت واقعی تولید انجام شود وگرنه فروش کالایی که بهای تمامشده واقعی آن ۲۰ هزار تومان است، به قیمت ۱۰ هزار تومان در بازاری که متوسط قیمت آن کالا ۱۵ هزار تومان است، نیاز به هنر خاصی ندارد و چندان نیز خوشحالکننده نخواهد بود.
پس سود حاصل از چنین صادراتی برای اقتصاد کشور ظاهری است و در حقیقت با این نوع صادرات در حقیقت در مقیاس ملی در حال زیاندهی هستیم و این زیاندهی به حدی است که اگر برای مثال، درباره حاملهای انرژی، گاز را در نظر بگیریم میبینیم قیمت صادراتی این کالا بسیار بالاتر از بهای آن در اختصاص یافتن به بخش تولید است اما این موضوع در قیمت نهایی کالا لحاظ نمیشود.
البته دور شدن از چنین زیاندهیهایی در تجارت ناممکن هم نیست. اگر بخواهیم به یک تجارت واقعی و صادرات حقیقی در کشور دست پیدا کنیم، باید وضعیت موجود در حوزه تولید را به روال عادی و منطقی خود برگردانیم؛ البته منظور از این بازگشت به روال منطقی این نیست که باید قیمتها را افزایش دهیم، بلکه باید نظام بهرهوری را بر تولیدات و نظام تولید و تجارت کشور حاکم کنیم و سودآوری را بر دوش یارانههای پنهان تولید نیندازیم. برای ایجاد این تعادل، باید با بهبود شرایط در این بخش، بهرهوری حاصل کنیم و هزینه تولید را کاهش دهیم. در ادامه نیز با بهبود فضای کسبوکار هزینههای تولید را به حداقل برسانیم. باید با توجه به شرایط کشور، میزان بهرهوری تولید را افزایش دهیم و در مرحله بعد، برای حضور در بازار رقابت، از امکانات ایجاد شده توسط این بهرهوری استفاده کنیم.
پس به عبارت دیگر، برای دستیابی به سود واقعی، بیش از همه نیازمند تغییر نگرش و بهبود فضای تولید در کشور هستیم و به جای بگیروببندهای اقتصادی باید از مسیر درست وارد این موضوع شویم.