بازاری که سیاهپوش شده بهنام حسین
امسال هم مانند دو سال گذشته، برگزاری مراسم عزادارای ماه محرم با رعایت پروتکلهای بهداشتی عجین شده است اما بازار فروش لوازم عزاداری مثل پرچم، وسایل و تجهیزات تزئینی علم، طبل، زنجیر و پارچههای مشکی در خیابان ناصرخسرو شلوغ است و مقابل مغازهها، صف تشکیل میشود.
وضعیت این روزهای راسته فروش لوازم عزاداری در بازار بزرگ تهران، دیدنی است. صمت در این گزارش میدانی به وضعیت خریدوفروشهای در این بازار پرداخته که از سوی رنگ و بوی اقتصادی و دارد و از سوی دیگر، نگاه اعتقادی.
هنر دست بیرقدوزان
ماه محرم به اوج رسیده و تاسوعا و عاشورای حسینی در پیش است و هیاتهای محبان حضرت در این روزها و شبها بیش از روزهای دیگر برای امام خود عزاداری میکنند.
بیرقدوزان، هنر دست خود را برای فروش نمایان و مغازههایی برای فروش ابزارآلات برپایی دستههای عزاداری، شروع به کار میکنند.
مشاغل بسیاری وجود دارند که مختص این ماه بوده و مجموعه اینها بازار بزرگ محرم را تشکیل میدهد؛ بازاری که سیاهپوش شده برای امام حسین.
خریدوفروش بسیاری از اقلام در ماه محرم با ایام دیگر سال متفاوت است. نذریهای بسیاری در این ماه توسط مردم اهدا میشود. عدهای در ایام این ماه، غذاهای متنوعی را پخش میکنند و عدهای نذر چای و... دارند. برخی عَلَم میخرند و فروش برخی وسایل مانند طبل، زنجیر، سنج و... رو به افزایش میرود. همین موضوع بسیاری از افراد را وارد بازار کار میکند.
بازاری یک ماهه که پیش از آغاز محرم شروع شده و تا اواسط آن طول میکشد. بسیاری از هیاتهای مذهبی این روزها برای برپایی دستههای زنجیر و سینهزنی برای تهیه لوازم موردنیازشان به بازار مراجعه میکنند و خرید این لوازم به معنی افزایش میزان ردو بدل شدن پول در بازار است. اتفاقی که باعث شده محرم نیز بهعنوان ماهی که چرخه مالی خوبی در آن به ثبت میرسد، موجب رونق بازار شود.
در این خیابان، موسیقی محرم عرضه میشود
بازار بزرگ تهران، خیابان ناصرخسرو. خیابانی که در تمام روزهای معمولی سال، پر و خالی میشود از کسانی که به سودای خرید لباس و کفش و چیزهای دیگر، پا به آن میگذارند. اما این روزها اگر گذرتان به این راسته بیفتد داستان را طور دیگری میبینید. اگر قدمزنان، سنگفرشهای پانزده خرداد را به سمت ناصرخسرو بروید، نرسیده به خیابان، پرچمهای عزا را میبینید که از دور پیدا هستند. این نشانه یعنی به ناصرخسرو نزدیک میشوید. نرسیده به خیابان صدای نوحه به گوش میرسد، لابهلایش صدای سنج و طبل هم میآید. اما آنقدر فالش میزنند که معلوم است کسی در حال امتحان کردن آنهاست. وارد خیابان که میشوی پرچمهای سهگوش از درودیوار آویزان هستند. چنان بلندند که مقابلتان را به سختی میبینید. از پیر و جوان و بزرگ و کوچک، سیاهپوش به این خیابان آمدهاند تا جنس هیأتشان را جور کنند. هیاتی که قرار است با حرکتش در شهر دوباره شور حسینی راه بیندازد. این راسته، همان خیابان معروف ناصرخسرو است که در ایام محرم به جای لباس و دارو، ابزارآلات «عزا» عرضه میشود! طبل، دمام، سنج، دهل و...
از کوچک به بزرگ، همه جا طبل
بساط فروش ابزارآلات موسیقی برای محرم فقط در همین ایام پهن است. اگر راه برای ایستادن داشته باشی حتما طبلهای بزرگ را میبینی که از مغازهها سر بیرون آوردهاند. همانهایی که فقط صدای گرومپگرومپشان از میان دستههای عزاداری به گوش میرسد، اینجا خیلی آرام کنار هم نشستهاند. زنی وسط یکی از نخستین مغازهها برای وصل دمامی، از سقف آویزان است. مغازه بغلی پیرمردی مشغول سروکله زدن با مشتری است که میخواهد برای نوهاش طبلی کوچک بخرد. بر سر نرخ به توافق نمیرسند. زن سراغ مغازه دیگری میرود. امیرعلی، نوه زن، تقریبا ۷ سال دارد. هیجانزده است. آنطور که تعریف میکند قرار است در دسته عزاداری امسال طبل کوچکی را دست بگیرد و در کنار بقیه (به قول خودش آدمبزرگها) او هم کاری برای امام حسین (ع) کند. تکه آخر جملهاش را طوری ادا میکند که انگار سالهاست حسین (ع) را میشناسد و با او عجین شده...اینجا کمتر خانمی دیده میشود. بیشتر مردها میآیند که برای هیاتشان خرید کنند.
وارد مغازه بعدی که میشوی، پر است از طبلهای غولپیکر. تا چشم کار میکند، این مغازه تنها مغازهای است که چنین طبلهای بزرگی دارد. بزرگترین طبل، قطری معادل ۱۸۰ سانتیمتر دارد. طبلهای کوچک برای حمل کودکان هم وجود دارد.
سنج و زنجیر هم از درودیوار مغازه آویزان است. تمام اهل مغازه، مشکی پوشیدهاند.
به خاطر عرضه طبلهای بزرگ، شلوغترین مغازه این اطراف است. اینجا هم بر سر قیمتها چانه زده میشود. مشتری میگوید: «برای هیات امام حسین میخواهم. تخفیف یادت نرود!» پسر جوانی که شاگرد مغازه است سرش را پایین میاندازد و میگوید: «ما مخلص امام حسین (ع) هستیم.» یکیشان یکدفعه شروع میکند با صدای بلند طبل زدن. صدا بلند است اما همه ساکتاند. گویی خاطرات گذشته و دستههای عزاداری گذشته برایشان تداعی میشود.
بنر و تابلوهای چاپی
سری به چاپخانهای در یکی از خیابانهای مرکز شهر میزنیم. تمام ویترین و فضای مغازه میزبان بنر و تابلو و چاپهایی با مضمون محرم است. در بین این همه سروصدای بلند چاپ، به سختی صدای کارگری را که دارد بنر بزرگ شبهای محرم یکی از هیاتها را مرتب میکند، میشنوید. فضای کار کوچک و گرما و سروصدای زیاد خستهکننده است.
علیرضا که 6 ماهی میشود در این چاپخانه مشغول به کار است، میگوید: «کارمان سخت است. بوی مواد شیمیایی و رنگ و... اذیتمان میکند. درست از قبل عید قربان فشار کارمان چند برابر میشود. الان اوج چاپ بنرهای محرم است. با دیدن هر بنر و اطلاعیه محرمی که از زیر دستگاه چاپ بیرون میآید، خودم را در آن هیات تصور میکنم و خدا را شکر میکنم که کارم جایی با امام حسین (ع) و برای او گره میخورد.»
هزاران رسته و حرفه مستقیم یا غیرمستقیم در برپایی عزای حسینی مشارکت دارند که شاید در ذهن نیایند اما نبودنشان یکی از حلقههای این زنجیرهای را کم میکند.
قیمتها در چه حدودی است؟
در میان پرسوجوها از حال و هوای خریدوفروش طبل و سنج و سیاهه، سراغی هم از قیمتها گرفتیم تا ببینیم بودجهمان چقدر برای راه انداختن یک دسته عزاداری یاری میکند! بهای طبل نو از 500 هزار تومان شروع شده و تا چندین میلیون تومان (برحسب اندازه و برند) متغیر است. قیمت طبل دمام نیز بهعنوان یکی دیگر از ادوات پر مصرف عزاداری در ماه محرم، از یک میلیون و 100 هزار تومان آغاز میشود. اما با نگاهی اجمالی به بازار وسایل عزاداری محرم، دیده میشود بازار دست دوم این وسایل، داغتر است و قیمت طبل دست دوم از 300 هزار تومان به بالا، خریدوفروش میشود. قیمت پرچم نیز متناسب با ابعاد و جنس پارچه به کار رفته شده در آن متفاوت
است. این میزان میتواند برای پرچمهای کوچک در ابعاد حدود 95 در 62 سانت، با قیمت حدود 30 هزار تومان شروع شده و تا یک میلیون تومان برای ابعاد بزرگ برسد. زنجیر ویژه مراسم زنجیرزنی محرم از دیگر وسایل مهم مراسمهای عزاداری این ایام است. زنجیر از جفتی 70 هزار تومان در بازار شروع شده و تا نهایت 200 هزار تومان خریدوفروش میشود.
مواد اولیه عَلَمسازی چینی شده است
مجید پوررضایی ۴۱ سال دارد و ۱۱ سال است آهنگری سنتی انجام میدهد و کلون، تبر، سرنیزه و.... میسازد و یک سالی هم میشود که به علامتسازی هم روی آورده است.
پوررضایی درباره مواد اولیهای که در این حرفه استفاده میشود، میگوید: جنس عَلَم از فولاد است و پیش از این از ورقههای فولاد آلمانی استفاده میکردیم، اما درحالحاضر به خاطر تحریمها از فولاد چینی استفاده میکنیم که کیفیت چندانی ندارد. هنگامی که از مواد آلمانی استفاده میکردیم، زمان سلام دادن عَلم تیغهها زیبا بازی میکردند، اما وقتی از مواد چینی استفاده میکنیم، احتمال شکستن آن وجود دارد. در حالحاضر فولاد چینی را کیلویی ۱۰ هزار تومان میخریم.
پوررضایی در گفتوگو با ایسنا درباره علمهایی که ساخته میگوید: من برای مشتری عَلَم ۲۰ میلیون تومانی هم ساختهام، اما قیمتها در این زمینه بسیار متفاوت است، عَلَم ۲۰۰ میلیونی یا طوق ۵۰۰ میلیون تومانی هم وجود دارد.
او درباره سختیهای کارش میگوید: علامتسازی کلا کار سختی است و تنها عشق میخواهد.
این علامتساز برای ساخت یک علامت ۷ تیغه، ۳ ماه زمان صرف میکند و ادامه میدهد: کسانی که علامت سفارشی میسازند، همیشه مشتریان خودشان را دارند. به اعتقاد پوررضایی، اصفهان و تهران بهترین علامتسازها را دارند و هر کاری سبک خاص خودش را دارد. برخی هم که خواهان خرید عَلَم هستند، علامتهایی را که سازندگانشان افغانی هستند، قبول ندارند و نمیخرند.
او همچنین درباره آداب علمکشی بیان میکند: هرگاه که علامتها به هم میرسند، باید عَلَم بزرگ بایستد تا علم کوچک سلام بدهد. اگر پیشکسوت هم در جمع باشد باید کمربند علمکشی را به آن تعارف کرد.
سخن پایانی
روزهای تقویم به محرم که میرسد، بی محابا صدای سنج و طبل در گوشمان زمزمه میکند تا بیرق حسینی آذین بند هر محفل و هر بازاری شود و پرچم عزایش بلندترین ردای ماتم واقعه کربلا باشد. صلابت ماه عزای امام حسین (ع) حتی صعبالعبورترین راهها را درمی نوردد تا با دل شهر یک رنگ شود و سیاه پوش شدن را گامی کوچک برای حرمت داری حریم این ماه قلمداد کند.
به هر سوی که مینگری، هیاهویی برپاست؛ کوچهها و خیابانهای شهری که تا دیروز میزبان اعیاد قربان تا غدیر بود حالا مأمن پرچم و موکب و هیاتهای عزای امام حسین (ع) شده است و مساجد و تکیهها را سیاهپوش قدمهای کاروان امام حسین (ع) برای عاشورا میکند.
از کودک خردسال محله تا پیرغلامی که مو سپید کرده است. این ماه حرمت داری را خوب بلد است؛ با آمدنش برکتی بی مانند میآورد تا هر کس به هر نسبت و موقعیتی، وامدار خوان نعمت و گستردگی رحمت صاحب عزایش باشد.