تسهیل مسیر توسعه با اصلاح سیاستهای کلان
مجید سعیدیان_فعال صنعت فولاد
تکمیل زنجیره تولید و ارزشآفرینی، یکی از سیاستهای مهم اقتصادی و توسعه صنعتی در کشور است. در طول سالهای گذشته مقامات رده بالا بارها بر ارزشآفرینی و توسعه تاکید کردهاند. بر همین اساس نیز میتوان برای تحقق این هدف از راهکارهایی همچون اعطای مشوقهای مالیاتی در حوزه صادرات بهویژه برای مجموعههای صنعتی که در حوزههای اشتغالزایی، ارزشآفرینی و فروش جهانی، بهدرستی عمل میکنند، استفاده کرد. البته برای تحقق این هدف انتظار میرود تعاملی سازنده میان تولیدکنندگان و سیاستگذاران و در گام بعدی با مسئولان اجرایی برطرف خواهد شد.
در بیشتر کشورها از مالیات بهعنوان ابزاری اصلی و اساسی برای درآمدزایی دولت استفاده میشود. دریافت مالیات از تولیدکنندگان، روشی برای تامین بودجه و همچنین ابزاری برای سیاستگذاری در حوزههای گوناگون صنعتی، اقتصادی و تولید است. بر همین اساس نیز مالیات میتواند بهعنوان پارامتری اثرگذار در تدوین سیاستهای تولید موردتوجه قرار گیرد.
اتخاذ سیاستهای مالیاتی درست و اعطای انواع مشوقها میتواند زمینه ایجاد تعادل و توازن را در زنجیره تولید، توزیع و حتی تنظیم بازار واردات و صادرات فراهم کند و حتی به رونق اقتصادی منجر شود. اهمیت و اثرگذاری مالیات بهقدری است که با تکیه بر این ابزار میتوان زمینه تحقق اهداف توسعهای را فراهم کرد. با این وجود باید اذعان کرد که این ابزار در طول سالهای گذشته آنقدرها هم موردتوجه سیاستگذاران نبوده و حتی انتقادهای جدی به عملکرد آن وارد است.
دولت برای دریافت مالیات از تولیدکنندگان، معافیتهایی را ترتیب داده است. بهعنوان مثال، صنایعی که در مناطق محروم کشور واقع شدهاند از پرداخت مالیات معاف هستند. اجرای چنین مشوقهایی از یکسو بهمنزله حمایت از صنایع است و از سوی دیگر، به بهبود شرایط مناطق کمتر توسعهیافته و محروم منتهی میشود.
البته انتقادهایی نیز به روند دریافت مالیات از صنایع وارد است، از جمله آنکه صادرکنندگان در طول سالهای گذشته با مشکلات عدیدهای در استرداد مالیات بر ارزشافزوده خود روبهرو بودهاند. این موضوع از میزان نقدینگی تولیدکنندگان میکاهد و حتی بهعنوان مانعی جدی در مسیر صادرات عمل میکند. سود حاصل از صادرات برخی محصولات به رقم صادرات ارزشافزوده نمیرسد؛ بنابراین باید در این شرایط تجدیدنظر شود. تولیدکنندگان و تشکلهای صنعتی در طول سالهای گذشته تلاشهای بسیاری برای رفع این کاستی انجام دادهاند، اما این تلاشها به نتیجه مطلوب منتهی نشده است.
یکی از موضوعات بحثبرانگیز در حوزه مالیات، معافیتهای صادرکنندگان است. معافیت صادرکنندگان از پرداخت مالیات با هدف توسعه صادرات و ارزآوری انجام میشود. با این وجود، روند صادرات نباید بهگونهای باشد که بازار داخلی با کمبود روبهرو شود، اما حذف چنین معافیتهایی از صنایعی که میزان تولید آنها بهمراتب بیش از نیاز داخلی برآورد میشود، اشتباه است. بهعنوان مثال در حال حاضر ظرفیت تولید در زنجیره فولاد کشور بهمراتب بیش از نیاز داخل به این محصولات برآورد میشود. در چنین شرایطی، صادرات پیششرط تداوم تولید و حتی توسعه در صنایع فولادی کشور است. درنتیجه از سیاستگذاران انتظار میرود با وضع قوانین و مقررات از صادرات حمایت کنند. معافیتهای صادراتی نیز یکی از همین روشهای تشویقی از مالیات است.
با این وجود، چنانچه در یک حلقه از زنجیره تولید با کمبودی روبهرو باشیم، میتوان با حذف معافیت صادراتی، چنین چالشهایی را برطرف کرد.
در پایان باید تاکید کرد که بخشی از مشکلات حاکم بر این حوزه، از نبود ارتباط میان صنایع و سازمان مالیات نشأت میگیرد، چراکه فعالان سازمان امور مالیاتی از چالشهای حاکم بر تولید بیاطلاع هستند. بهعنوان مثال در مواردی تولیدکنندگان تحتتاثیر بخشنامههای خلقالساعه و غیرکارشناسی، زیانهای هنگفتی را متحمل میشوند، اما این سازمان ضرر و زیان تولیدکننده را نمیپذیرد؛ بنابراین اصلاح این شرایط ضروری است و چنانچه تعامل میان سازمان مالیات و تولیدکنندگان برقرار شود، بخشی از مشکلات حاکم بر این بخش برطرف خواهند شد.