-
صمت در گفت‌وگو با یک کارشناس معدنی، آسیب اختلال اینترنت به حوزه معدن را بررسی کرد

یا رومی روم یا زنگی زنگ

امروز در تقویم جهانی، روز اینترنت نام‌گذاری شده است. این در حالی است که فعالان اقتصادی در کشور ما روزهایی بدون اینترنت را می‌گذرانند یا به خدمات قطره‌چکانی دل خوش کرده‌اند.

همزمان از مجلس خبر می ‌ رسد که نمایندگان موضوع اینترنت طبقاتی را پیش کشیده و اعلام می ‌ کنند که در تمام دنیا سطوح دسترسی به آن به ‌ شکل ‌ های متفاوتی تعریف شده است. دولت هم به این فکر افتاده تا با ارائه بسته ‌ های تشویقی و اقتصادی، کسب ‌ وکارها را به پلتفرم ‌ های داخلی کوچ دهد. علاوه بر این، گاه و بی ‌ گاه خبری درباره هک سامانه ‌ های اینترنتی منتشر می ‌ شود تا این سمفونی ناموزون را تکمیل کند.

صفحه معدن صمت، امروز را به بررسی آسیب ‌ هایی اختصاص داده که اختلال اینترنت به حوزه معدن تحمیل می ‌ کند. به این منظور، با محمدرضا خالصی، دانش ‌ آموخته دکتری فرآوری مواد معدنی در دانشگاه لاوال کانادا و مدیر ارشد تحلیل داده یک شرکت معدنی به گفت ‌ وگو نشستیم.

معدنکاری امروز چقدر به اینترنت وابسته است و قطع شبکه یا کاهش سرعت چه تاثیری بر فعالیت معدنی دارد؟

به ‌ طورمعمول معادن در نقاط دوردست واقع شده ‌ اند، از اساس ارتباط بین دفاتر (دفتر مرکزی با معدن و کارخانه) در بستر اینترنت انجام می ‌ شود و علاوه بر این، سیستم ‌ های امنیتی، دوربین ‌ ها و بسیاری دیگر از امکانات و تجهیزات برمبنای اینترنت چیده شده ‌ اند. بنابراین، قطعی اینترنت به ‌ طورحتم چالش ‌ های جدی در عملکرد معادن و کارخانه ‌ های فرآوری ایجاد خواهد کرد.

از سوی دیگر، معادن و کارخانه ‌ های فرآوری مواد معدنی از دیگر صنایع مستثنا نیستند و شرایط موجود و کاهش سرعت اینترنت و قطعی برخی ابزارها بر همه فعالیت ‌ های صنعتی و اقتصادی تاثیر گذاشته و همه را به ‌ شدت دچار مشکل کرده است.

شرایط امروز با چند دهه پیش تفاوت فاحشی دارد. به ‌ هرحال بعد از یک دوره استفاده از اینترنت، مجموعه ‌ ها به استفاده از برخی نرم ‌ افزارها و ابزارها عادت می ‌ کنند. به ‌ عنوان مثال، برای سرپرستی یک واحد در یک کارخانه یا یک معدن، گروهی در واتس ‌ اپ تشکیل شده و به این ترتیب، پیام ‌ ها برای همه اعضا ارسال می ‌ شود. وقتی ناگهان این امکان از دسترس خارج شود یا باید به تک ‌ تک اعضا تلفن زد یا با ایمیل اطلاع ‌ رسانی کرد. به ‌ این ترتیب، همه فرآیندها به چند مرحله قبل برگشته و این شرایط درصد خطا را بالاتر برده و فرآیندها را طولانی ‌ تر کرده است.

مجموعه ما در یک ماه گذشته به اندازه 2 ماه از کارها عقب مانده است، چون ارتباط با پرسنل و کارهای معمول و جاری دچار اشکال شده است. جدا از اختلال در پیام ‌ رسان ‌ ها، فایل ‌ هایی هم که ما در بستر وب به ‌ اشتراک می ‌ گذاشتیم (تا برای مثال کارخانه ‌ هایی که با آنها در ارتباط هستیم، از آن استفاده کنند)، بر اثر کمبود سرعت اینترنت یا فیلتر بودن برخی خدمات، از دسترس خارج شده ‌ اند یا با سختی انجام می ‌ شوند.

البته مجموعه ‌ ها تلاش می ‌ کنند که به ‌ هرحال ابزارهایی جایگزین کنند و فرآیندهای دیگری را به ‌ کار اندازند تا مشکل را مدیریت کنند، اما واقعیت این است که این فرآیند بسیار سخت و زمانبر است. خلاصه اینکه، امروزه فعالیت ‌ های صنعتی و اقتصادی به فرآیندها و سازکارهایی خو گرفته ‌ اند که اگر قرار باشد تغییر کنند، زمان زیادی را از دست خواهند داد.

اینترنت ملی را می ‌ توان جایگزین اینترنت جهانی کرد؟

از آنجایی که من تخصصی در زمینه کامپیوتر، شبکه و جزئیات آن ندارم، نمی ‌ توانم درباره کلیات موضوع اینترنت ملی اظهارنظر کنم، اما می ‌ توانم به ‌ طورمشخص درباره مصداق ‌ هایی که در کار خودمان وجود دارد، اظهارنظر کنم.

توجه کنید که کاربر ایرانی این روزها مشکلی برای گرفتن اسنپ ندارد، بلکه مشکل زمانی ایجاد می ‌ شود که قرار است برای مثال فایلی در گوگل درایو بارگذاری شود تا جایی دیگر بتوانند از آن استفاده کنند (چه پروژه دانشجویی باشد یا کار حرفه ‌ ای یا رد و بدل کردن اطلاعات میان کارخانه، دفتر مرکزی و امثال آن)که همه در حال ‌ حاضر مختل شده است. براساس مصادیق موجود، اگر بخواهیم اینترنت ملی را جایگزین اینترنت جهانی کنیم، باید همه کارکردهای اینترنت جهانی را داشته باشد. به ‌ عبارت ساده ‌ تر، برای مثال موتور سرچی مانند گوگل داشته باشد تا اگر دنبال مقاله، گزارش یا اطلاعاتی هستیم، بتوانیم به ‌ راحتی به آن دسترسی پیدا کنیم.

چندی پیش که باز هم با قطعی اینترنت روبه ‌ رو شدیم، چیزی شبیه اینترنت ملی در دسترس قرار گرفت، اما به ‌ جای موتور سرچ گوگل که از کار افتاده بود، هیچ جایگزین دیگری وجود نداشت. به ‌ عبارت دیگر، ما ابزار سرچ با قابلیت گوگل را در اختیار نداریم.

لازم است، باور کنیم که همه دانش دنیا در کشور ما نهفته نیست و همه گزارش ‌ ها و مقالات مجلات معتبر دنیا به زبان ما نوشته نشده است.

پس به هر حال ما ناچار هستیم به موتورهای سرچ بین ‌ المللی وصل شویم.

بله، واقعیت این است که ما ناچار هستیم در نهایت، محتوای موردنیاز خود را از سرورهای خارجی دریافت کنیم. همیشه به ما توصیه شده که دانش را از هر جایی که هست به ‌ دست بیاوریم و بیاموزیم.

نکته مهم دیگر این است که چقدر از محتوای مفیدی که در اینترنت وجود دارد (از مقاله و کتاب گرفته تا گزارش، تحلیل و دیگر اطلاعاتی که در صنعت و دانشگاه به ‌ دنبال آن هستیم)، تولید ایرانی است و چقدر مربوط به دیگر کشورها است؟ برای مثال اگر شرکتی در آلمان یا امریکا یا هر منطقه دیگری از جهان نتیجه سال ‌ ها فعالیت و تحقیقات خود را در فضای وب به ‌ اشتراک گذاشته است و ما می ‌ توانیم با مطالعه آن مسیری طولانی و پرهزینه را میانبر بزنیم و از تجربه ‌ های آنها استفاده کنیم، چرا باید خودمان را محروم کنیم. مگر ما چقدر محتوا در حوزه ‌ های مختلف در داخل کشور داریم؟ به ‌ عنوان مثال در حوزه تخصص ما، در زمینه فرآوری و استحصال طلا، چقدر محتوا در داخل کشور تولید شده است؟ کمتر از یک ده هزارم محتوای موجود در اینترنت مربوط به ما است. برای موضوعات تخصصی، همه به ‌ دنبال مقالات نشریات معتبر دنیا می ‌ گردند. بنابراین، اگر بستر اینترنت هم داخلی شود (و در واقع به ‌ صورت اینترانت درآید)، در نهایت باید جایی خارج از آن بستر به ‌ دنبال محتوا و مطالب موردنیاز خود بگردیم. خلاصه اینکه اگر اینترنتی داشته باشیم که به محتواهای خارجی دسترسی نداشته باشد، اهمیت و کارآیی چندانی نخواهد داشت.

موضوع دیگر این است که به ‌ فرض محال بتوانیم همه اطلاعات لازم و موردنیاز را هم در بستر اینترنت ملی در دسترس قرار دهیم، با ارتباطات بین ‌ المللی خود چه کاری می ‌ توانیم انجام دهیم؟

ایران کشوری است که با دیگر کشورها ارتباط بین ‌ المللی فنی، مهندسی و دانشگاهی دارد. فرض کنید ما در حال ‌ حاضر پیام ‌ رسان ‌ های داخلی را جایگزین خارجی ‌ ها کنیم. در این صورت، می ‌ توانیم با دانشجویان و همکاران ‌ مان در داخل ارتباط برقرار کنیم، اما با شرکت ‌ ها و طرف ‌ های خارج از کشور و همکاران چطور ارتباط پیدا کنیم؟

در حال ‌ حاضر شرکت ما به ‌ عنوان یک شرکت دانش ‌ بنیان، مشتریانی در خارج از کشور دارد که به آنها خدمات مهندسی ارائه می ‌ دهد. به این ترتیب، لابد باید از شرکتی که در اسپانیا یا کانادا است، بخواهیم «سروش» نصب کند تا بتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.

به ‌ گمان من، دیدگاه مسئولان باید تغییر کند و به این باور برسند که ما کشور قدرتمندی هستیم و می ‌ توانیم به سایر نقاط دنیا خدمات فنی و مهندسی ارائه بدهیم.

ما با اتکا به این حجم بالای تحصیلکرده در آینده نزدیک می ‌ توانیم به ‌ جای نفت، گاز، مواد معدنی و امثال آن، خدمات علمی خود را به دنیا ارائه دهیم و مشکلات علمی و فنی سایر نقاط دنیا را حل کنیم. اگر بنا است به ‌ سمت دانش ‌ بنیان شدن پیش برویم و علم و تجربه خود را به دنیا صادر کنیم، نباید ابزار ارتباطی خود را از دست بدهیم.

یکی از مشکلات بزرگی که سامانه ‌ های اطلاعاتی ما از آن رنج می ‌ برند، ضعف امنیت شبکه است. چرا این مشکل وجود دارد و از ابتدا برای حل آن فکری نشده است؟

به ‌ تازگی شرکت ما پروژه ‌ هایی در دست داشت که به ‌ طورمستقیم ما را با این مسئله مواجه کرد. باتوجه به بررسی ‌ ها و تحقیقاتی که در این زمینه انجام دادیم، می ‌ توانم به این نکته درباره امنیت داده ‌ ها در شبکه ‌ های اشاره کنم که برخلاف تصور عمومی، یکی از دلالیل اصلی هک شدن سایت ‌ های داخلی، قطع ارتباط با سامانه ‌ های جهانی است.

شرح موضوع ساده است. شرکت ما به ‌ عنوان یک مجموعه دانش ‌ بنیان به ‌ طور همزمان 2 پروژه را برای یک مجموعه دولتی ایرانی و یک شرکت خارجی انجام می ‌ داد و قرار بود داده ‌ های این 2 مجموعه از طریق بستر وب به ما منتقل شود.

در پروژه خارجی، شرکت واسطه میان ما و طرف خارجی به ‌ سادگی با ۲۰ دلار در ماه، امنیت شبکه را از طریق مایکروسافت آزور ( Microsoft azure ) تامین کرد که هزینه چندانی هم نیست، اما وقتی قرار بود همین سطح امنیت را برای مشتری ایرانی تامین کنیم، متوجه شدیم با ۱۰ میلیارد تومان هزینه هم نمی ‌ توان در انجام این کار موفق شد، چون مایکروسافت برای راه ‌ اندازی سرویس آزور، هزینه ‌ ای به ‌ مراتب بیشتر متقبل شده است و تنها به این دلیل که بازار بزرگ جهانی را در دست دارد، می ‌ تواند خدمات خود را با بهای اندکی در اختیار مشتریان خود قرار دهد. این موضوع درباره سایر بسترهای امن اینترنت هم صدق می ‌ کند. به ‌ دلیل استفاده از بسترهای امن استاندارد است که اتفاقاتی که برای کارخانه ‌ ها، حتی صنایع نظامی و اتمی ما می ‌ افتد و هک یا ویروسی می ‌ شوند، برای کشورهای اروپایی و امریکایی رخ نمی ‌ دهد. بنابراین ما هرچقدر تلاش کنیم تا بستر امن داخلی ایجاد شود، کمابیش مشکلات بیشتر می ‌ شود. برای مثال اگر به ‌ جای جی ‌ میل از یک سرویس نامه ‌ رسان گمنام استفاده کنیم، به ‌ دلیل اینکه قدرت سرویس ‌ های معتبر را ندارد، احتمال هک شدن آن به ‌ مراتب بیشتر می ‌ شود.

مسئله ‌ ای که ما این روزها با آن دست به گریبان هستیم، این است که سال ‌ ها تحریم بوده ‌ ایم و امکان دسترسی به پروتکل ‌ های امن وجود نداشته است و نتوانستیم دیتاها را در سرورهای امن بارگذاری کنیم.

اما راه ‌ حل مبارزه با این مشکل، کاهش سرعت یا قطع اینترنت نیست. آنچه به ‌ نظر من، به ‌ عنوان یک کارشناس مهندسی معدن و فرآوری مواد معدنی می ‌ رسد، این است که ما یا باید به ‌ طورکامل به سیستم جهانی وصل باشیم و از تمام امکانات و امنیت آن استفاده کنیم یا به ‌ شکل کامل جدا باشیم و از نامه و پیک استفاده کنیم. حالت بینابینی خطرناک ‌ تر است و از نظر امنیتی مشکلات بیشتری ایجاد می ‌ کند، البته اینکه داده ‌ ها در کدام سرورها بارگذاری شوند و محل این سرورها کجا باشد که امنیت بیشتری برای کشور ایجاد کند، بحث دیگری است که به ‌ طورحتم متخصصان به آن توجه دارند.

پدافند غیرعامل می ‌ تواند چاره این مشکل باشد؟

کاری که مجموعه ‌ های پدافند غیرعامل انجام می ‌ دهند، این است که تلاش می ‌ کنند تا امنیت سیستم ‌ ها را تامین کنند و حفره ‌ های امنیتی موجود در سیستم ‌ ها را برطرف کنند. بنابراین، اگر مجموعه ‌ ای قصد دارد سامانه ‌ ای راه بیندازد و اطلاعات مهم و حساسی روی آن بازگذاری کند، بهتر است از مجموعه ‌ هایی که تخصص دارند، بخواهد که امنیت شبکه را تامین کنند. اگر مجموعه ‌ ای دولتی مثل سازمان پدافند غیرعامل توانمندی ‌ ها و متخصصان لازم را در اختیار داشته باشد، بهتر می ‌ تواند بستر اطلاعات را امن کند و چالش ‌ ها و مشکلات آن را به ‌ حداقل برساند.

به ‌ نظر می ‌ رسد روش ‌ هایی که در پدافند غیرعامل مورداستفاده قرار می ‌ گیرد، بیشتر جنبه دفاعی دارد تا پیشگیری.

به ‌ طبع وقتی خرابکاری ‌ هایی اتفاق می ‌ افتد، باید به هر طریق ممکن، تمام توان مجموعه را به ‌ کار گرفت تا با مشکل مقابله شود و از این ‌ رو باید از ابزارهای پدافند غیرعامل استفاده کرد و جلوی آسیب ‌ ها را گرفت. پس سیستم ‌ های پدافند غیرعامل اگر تنها کارکرد دفاعی داشته باشند و قادر به پیشگیری از اقدامات خرابکارانه نباشند، باز هم ارزشمند هستند. اگر داده ‌ ها در بسترهای امن باشند و سطوح امنیتی بالایی رعایت شده باشد و تحت ‌ تاثیر تحریم یا خودتحریمی، امکان استفاده از ابزارهای قدرتمند را از دست نداده باشیم، کار پدافند غیرعامل هم راحت ‌ تر خواهد بود.

این روزها صحبت از انقلاب صنعتی چهارم و هوشمندسازی است و این موضوع واقعیتی حیاتی است و نباید آن را کاری غیرضروری و فانتزی دانست. صنعت بدون پیوستن به این جریان و استفاده از ابزارهای نوین، توان رقابت خود را از دست خواهد داد. اگر قرار است به این سمت برویم که البته چاره ‌ ای هم جز آن نداریم، باید پیش ‌ نیازهایی را فراهم کنیم و مجموعه امکاناتی را در اختیار داشته باشیم که مهم ‌ ترین آنها اینترنت پرسرعت است و علاوه بر این، باید امنیت شبکه تامین شده باشد و بتوانیم به پایگاه داده ‌ های بزرگ متصل شویم. در کنار این امکانات، باید از مزایای پدافند غیرعامل بهره ببریم تا امنیت سیستم ‌ ها را حفظ کنیم.

به ‌ باور من که یکی از کاربران این سیستم هستم، قطع کردن شبکه اینترنت جهانی هرگز نمی ‌ تواند چاره کار باشد و فقط موجب زمینگیری صنایع می ‌ شود؛ درست مثل اینکه برق قطع شده باشد.

نظرتان درباره اینترنت ملی چیست؟

بنده از جزئیات این اینترنت اطلاعی ندارم و تخصص مربوطه به این حوزه را هم ندارم و متخصصان باید نظر بدهند، اما این را می ‌ دانم که بعضی دستاوردهای فنی و تکنولوژی بشر، نسخه بومی ندارد؛ برق ملی یا برق ایرانی، ترکیه ‌ ای، آلمانی و مانند آن. برق با برق تفاوتی ندارد. اینترنت فضایی بین ‌ المللی است که تعریف مشخصی دارد. وقتی ما به آن وصل نیستیم، معنی ساده آن، این است که اینترنت نداریم. اینکه اسم قطعی اینترنت را بگذاریم، اینترنت ملی، به ‌ طورقطع صورت ‌ مسئله را پاک نمی ‌ کند.

شبکه داخلی نامش «اینترانت» است و بستری است که ما در محدوده کشور خودمان می ‌ توانیم از آن برای انجام کارهایی در محدوده مرزهای کشور، بهره ببریم،اما این شبکه، اگر دسترسی آزاد به همه محتوای اینترنت جهانی نداشته باشد، دیگر اینترنت نیست. به ‌ عقیده من، نباید با کلمات بازی کنیم، بار معنایی آنها را تغییر دهیم و بعد درگیر بحث و مجادله بر سر مصادیق آن شویم. موضوع مهم این است که اینترنت ملی که درباره آن صحبت می ‌ کنند ما را به شبکه جهانی با دسترسی کامل وصل می ‌ کند یا خیر؟ اگر قرار باشد ما را به جهان وصل نکند، نمی ‌ توان نام آن را اینترنت گذاشت.

حواس ‌ مان باشد که در یک ‌ گذار تاریخی در صنعت نسل ۴ هستیم، دیگر کارکرد اینترنت، شبیه کارکردهای آن در ۲۰ سال گذشته یا حتی ۱۰ سال گذشته نیست. اینترنت در صنعت نسل ۴ ، کم ‌ اهمیت ‌ تر از برق نیست. اگر برق قطع شود، هر اسمی روی آن بگذارید و برای مثال بگویید برق ملی، تفاوتی نخواهد کرد؛ کارخانه تعطیل خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*