صنایعدستی در خدمت محیطزیست
صنایعدستی بهدلیل اینکه در بسیاری از موارد کمترین برداشت را از طبیعت و محیطزیست دارند و منشأ آلودگیهای مخرب نیستند، بهعنوان صنایع سبز شناخته میشوند.
صنایعدستی مواد اولیه طبیعی، ارزان و بازگشتپذیر به طبیعت دارند و زمینههای مساعدی برای ارتقای کیفیت زندگی انسانی مهیا میکنند. با این وجود، بیتوجهی به این رشته و موانعی مانند واسطهگری، درآمد حاصل از آن را کاهش داده و در بسیاری از موارد نمیتوان به آن بهعنوان معیشت جایگزین نگریست. صنایعدستی بهعنوان یک هنر میتواند نسبت به محیط پیرامون آشناییزدایی کرده و با استفاده از طرحها و نقوش برگرفته از طبیعت، بار دیگر ارزشهای داشتهها را به ما نشان دهد.
رابطهای دوستانه و سالم
رابطه صنایعدستی و محیطزیست کاملا دوستانه است، چراکه صنایعدستی آسیبی به محیطزیست وارد نمیکنند. اما بهراستی چگونه صنایعدستی از محیطزیست حمایت میکنند؟
همانطور که میدانید مواد اولیه صنایعدستی از مواد طبیعی ساده و ارزان است که بشر همیشه در اطراف خود داشته و ارزش صنایعدستی بیش از هر چیزی خلاقیت و پردازش ذهنی انسانهاست، درنتیجه بیش از آنکه به طبیعت و محیطزیست آسیب برسانند، از آن حمایت و حفاظت میکنند.
صنایعدستی جزو صنایع خلاق بوده و از اهمیت بالایی برخوردار هستند. در صنایع خلاق، ارزشافزوده تولیدات و محصولات نسبت به مواد اولیه آنها بالا بوده که این ارزش بالا، ناشی از خلاقیت ذهنی و ابداعات فکری تولیدکنندگان (هنرمندان) آنهاست و ویژگی دوم صنایع خلاق که تاکید بسیاری بر آن میشود، حمایت آنها از محیطزیست و منابع طبیعی است. این صنایع کمترین برداشت را از طبیعت و محیطزیست دارند و منشأ آلودگیهای مخرب نیستند. محصولات و خدمات ناشی از این عرصه اصیل و بومی ایران، هم از نظر ارزشافزوده ظرفیت رقابتی بالایی با نمونههای خارجی دارند و هم به معنای واقعی مصداق بارز صنعت سبز هستند، زیرا همانطور که تشریح شد مواد اولیه به کاررفته در آنها در کنار خلاقیت ذهنی هنرمندان و صنعتگران، مواد اولیه طبیعی، ارزان و بازگشتپذیر به طبیعت هستند؛ بنابراین صنایعدستی در کنار اشتغالزایی و رونق اقتصادی و فرهنگی، عرصهای مهم برای حمایت از محیطزیست ایران است. بهعبارتدیگر، بر اثر فعالیت هنرمندان و صنعتگران صنایعدستی، آسیبی به محیطزیست نمیرسد و در بسیاری مواقع بهدلیل افزودن وجه زیباییشناسانه به مواد اولیه طبیعی، مصرفکنندگان و مخاطبان را هم بیشازپیش متوجه ضرورت حفظ منابع طبیعی و محیطزیست میکنند. با اندکی تامل میتوان دریافت این هنرصنعت کهن ایران، دارای کارکردهای متنوعی است که از یکسو شرایط را برای زندگی امروز مردم مطلوب خواهد کرد و از سوی دیگر، با حفاظت از محیطزیست و منابع تجدیدناپذیر طبیعی، زمینه را برای زندگی نسل آینده مهیا میکند. اگر از این منظر صنایعدستی و هنرهای سنتی را با صنایع و رشتههای فعال در عرصه اقتصاد کلاسیک مقایسه کنیم، بیشازپیش به اهمیت و ضرورت توسعه و فراگیری صنایعدستی پیخواهیم برد و درخواهیم یافت که این عرصه مهم از اقتصاد خلاق ایران با کمترین برداشت از منابع طبیعی و محیطزیست، تقریبا آلودگی تولید نمیکند و با وجود این، ارزشافزوده بسیار بالایی دارد که در صنایع کلاسیک و اقتصاد کلاسیک نظیری برای آن نمیتوان یافت. پس رابطه صنایعدستی و محیطزیست کاملا رابطه سالم و دوستانهای است.
صنایع سبز و تجارت بیرنگ
عباس شیردل، رئیس اتحادیه صنایعدستی اصفهان در گفتوگو با صمت اظهار کرد: صنایعدستی و محیطزیست ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و از اساس صنایعدستی بهعنوان صنایع سبز شناخته میشود، چراکه با مواد بومی داخلی تولید میشوند و به محیطزیست آسیب نمیرسانند.
شیردل گفت: در گذشته هنرمندان و صنعتگران برای اینکه ظروف و وسایل مصرفی خود را تامین کنند، آنها را با دست خود میساختند. به این ترتیب در هر جامعهای از مواد بومی مختص به خود در ساخت این وسایل استفاده و از اتلاف انرژی و منابع جلوگیری میشد.
وی بیان کرد: حتی امروز هم در صنایعدستی تلاش میشود از آسیب به محیطزیست جلوگیری شود. بهعنوان مثال در گذشته پارچههای قلمکاری را در رودخانهها میشستند که البته مواد شیمیایی آنچنانی هم ندارد اما امروز برای جلوگیری از ورود رنگ پارچه به رودخانه، این پارچه در حوضچهها شسته میشوند.
صنایعدستی نیازمند اصلاح قوانین
وی درباره مشکلات پیشروی بازار صنایعدستی در ایران گفت: بخش تجارت ما بسیار مریض است و نیاز به اصلاح یکسری از قوانین دارد. قانونی وجود دارد بهنام پیمان ارزی که به حوزه صنایعدستی تحمیل شده است. اگر قانون پیمان ارزی، اصلاح و صادرات صنایعدستی آزاد شود، میتوان مانند کشورهای چین و ترکیه بهراحتی روزی چندین کامیون محصولات گوناگون صنایعدستی صادر کرد و بازار خارجی را بهدست آورد.
قانون پیمان ارزی به تعهد انتقال ارز حاصل از صدور کالا به کشور گفته میشود که این تعهد طبق سندی رسمی موسوم به «پیماننامه ارزی» عرضه شده و طبق آن صادرکننده کالا میپذیرد که ارز بهدستآمده از فروش کالا در خارج را در مدت معینی به کشور انتقال دهد و آن را براساس مقررات ارزی و نرخ تعیینشده از سوی بانک مرکزی به یکی از بانکهای مجاز بفروشد و واریزنامه پیمان ارزی دریافت کند.
وی اضافه کرد: قانون پیمان ارزی مشمول کالاهایی میشود که ارزبری داشته باشند، به این معنا که برای تهیه مواد اولیه و تولید آنها، دولت ارز اختصاص دهد. با این وجود، دولت در هیچ دورهای برای صنایعدستی نه ارزی اختصاص داده و نه در آموزش آن نقش داشته است و از این حیث، اجرای قانون پیمان ارزی برای صنایعدستی هیچ دلیل و توجیه منطقی ندارد.
صنایعدستی جزو اقلامی است که مشمول تحریم نمیشود اما با اجرای قانون پیمان ارزی، بسیاری از هنرهای امروز در سطح استان اصفهان منسوخ شده است. در حوزه صنایعدستی هیچ ارزی به بازار صنایعدستی تزریق نمیشود و هیچ ارز دولتی هم وجود ندارد. متاسفانه این قانون صادرات بازار صنایعدستی را به صفر رساند.
رئیس اتحادیه صنایعدستی اصفهان گفت: اگر این قانون اصلاح شود در خود اصفهان ۶۰ هزار تولیدکننده داریم که بهراحتی میتوان در طول یک سال این جمعیت را به 100 هزار تولیدکننده رساند تا ارز موردنیاز جامعه را تامین کنند.
شیردل افزود: وزارت میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی باید این قانون را اصلاح کند و آن را به دولت و دولت هم به مجلس شورای اسلامی بدهد اما این اقدام انجام نمیشود، چراکه افرادی که معاونت صنایعدستی را بر عهده دارند، از سواد کافی در این زمینه برخوردار نیستند.
هرقدر برای آنها ضرورت این مسئله را توضیح دادیم و نامه نوشتیم، متاسفانه توجیه نشدند و این قانون را اصلاح نکردند. الان شرایط به شکلی است که هنرمندان ما در این عرصه یا مجبور به مهاجرت شدهاند یا کالایی که تولید میکنند به صورت قاچاق صادر میشود.
گسست از طبیعت
سیدابوالفضل میرقاسمی، فعال حوزه توسعه روستایی در گفتوگو با صمت بیان کرد: نیاکان ما بهدلیل پیوند زندگیشان با طبیعت، برخورد خردمندانهای با محیطزیست داشتند و بهرهبرداری بیرویه از طبیعت نمیکردند. بهعنوان مثال، اگر عشایر از پشم گوسفند استفاده میکردند، حواسشان به حفاظت و حراست از مراتع بود. مرتع، جان عشایر است، چراکه معیشت آنها به آن پیوند خورده و به همین خاطر، از چرای بیرویه دامها خودداری میکردند. وی افزود: اما پس از اینکه جمعیت افزایش پیدا کرد و منابع کمیاب شد، سرمایه اجتماعی نیز ضعیف شد. تضعیف سرمایه اجتماعی نیز بیاعتمادی، عدممشارکت، عدممسئولیتپذیری، نبود همدلی و رفاقت را به همراه داشت. امروز رفاقت تبدیل به رقابت شده، چراکه منابع محدود و جمعیت زیاد شده و هر کس تنها به فکر خودش است. این رقابتهای ناسالم باعثشده بهرهبرداری بیرویه پیش بیاید.
حفظ طبیعت با معیشت جایگزین
میرقاسمی در ادامه بیان کرد: برای اینکه فشار کمتری بر منابع طبیعی و محیطزیست بیاوریم باید معیشت مکمل و جایگزین معرفی کنیم. از جمله این معیشتها، صنایعدستی، گیاهان دارویی و زنبورداری است. اما بهدلیل اینکه جوامع محلی در تامین بازار مشکل دارند و سود اصلی این فعالیتها را دلال و واسطهگر میبرد، درآمد ناچیزی به روستاییان و جامعه عشایر میرسد. به همین دلیل، این جوامع مجبور میشوند به فعالیتهایی مشغول شوند که باعث بهرهبرداری بیرویه از منابع طبیعی و تخریب محیطزیست میشود.
وی اضافه کرد: اگر میخواهیم در کنار توسعه صنایعدستی، محیطزیستمان هم حفظ شود، باید این زنجیره ارزش و زنجیره تامین صنایعدستی بهطور کامل دیده شود. ظرفیتسازی باید به شکلی باشد که جامعه روستایی و عشایر بتوانند مشکل بازارشان را هم خودشان حل کنند. امروز فارغالتحصیلان بیکاری در روستاها و میان عشایر وجود دارند که میتوانند در حوزه بازاریابی محصولات و تاسیس شرکت تعاونی فعالیت کنند و خود در تولید ذینفع شوند.
این فعال حوزه توسعه روستایی گفت: گاهی میگوییم جوامع روستایی و عشایر محروم هستند اما در واقع این جوامع با محدودیت مواجه هستند؛ محدودیت دسترسی به منابع، دسترسی به بازار و دسترسی به نهادهایی که از آنها حمایت کنند. این مسائل و موانع اگر به صورت یک مجموعه دیده شوند، مطمئنا هم میتوان صنایعدستی خوبی داشت و هم محیطزیست را حفظ کرد.
یک تجربه موفق
میرقاسمی در ادامه اظهار کرد: کشور تایلند تجربه و الگویی بهنام «یک روستا، یک محصول» دارد. با توجه به اینکه در روستاهای گوناگون زمینههای صنایعدستی متفاوتی وجود دارد، دولت تایلند به جامعه روستایی گفت اگر محصولی را با کیفیت و استانداردهای تعیینشده تولید کنید به صورت خرید تضمینی خریداری و صادرات میشود و مشکل بازارتان را حل میکنیم. پس از آن روستاییان به جای اینکه ۲۰ محصول تولید کنند، یک محصول را انتخاب کردند تا با کیفیت بالا تولید کنند. دولت هم محصولات آنها را خریداری و صادر میکند.
وی اضافه کرد: این محصولات صنایعدستی روستایی تا حدی با کیفیت و ظریف بود که پس از صادرات موجب جذب گردشگر به روستاهای تایلند شد. گردشگران به روستاهای تایلند رفتند تا از نزدیک با تولیدکنندگان این محصولات و فرآیند تولید آنها آشنا شوند. در ایران نیز میتوان همین الگو را اجرایی و گردشگران را از سراسر جهان جذب روستاهای ایران کرد. گردشگر، بازار متحرک است و با ورود خود به روستاها و خریداری محصولات روستایی، کمک بزرگی به معیشت آنها خواهد کرد. میرقاسمی گفت: در تخریب محیطزیست، ۳ عامل ناآگاهی بهرهبرداران، نیاز نیازمندان، حرص و طمع آزمندان را تاثیرگذار میدانند. برای اینکه نیاز نیازمندان موجب تخریب محیطزیست نشود باید نیازشان را از راههای دیگر مانند توسعه صنایعدستی، گردشگری پایدار، گیاهان دارویی، زنبورداری و فعالیتهای بومی و پایدار تامین کنیم.
صنایعدستی پلی میان انسان و طبیعت
افسانه احسانی، کارشناس گردشگری پایدار در گفتوگو با صمت با اشاره به اینکه صنایعدستی پیوند نزدیکی با محیطزیست دارد، گفت: تجربه نشان داده ما به اصالتها، هویتها و داشتههای فرهنگی خود توجه نکنیم، نمیتوانیم داشتههای محیطزیستی خود را حفظ کنیم. اجداد ما این پیوند را بهدرستی برقرار کردند و این مسئله را میتوان از نقشهایی از طبیعت روی گلیمها و فرشها آمده متوجه شد. وی با اشاره به روشهای گوناگون تاثیر صنایعدستی بر حفظ محیطزیست، اظهار کرد: در سال ۲۰۰۴ پروژهای در جزیره قشم با هدف حفاظت از لاکپشت پوزه عقابی، میان موسسه آوای طبیعت پایدار و بخش کمکهای کوچک تسهیلات محیطزیست جهانی برنامه عمران سازمان ملل متحد ( UNDP/GEF/SGP ) شکل دادیم. در این پروژه تلاش کردیم تا درآمد حاصل از ورود گردشگر به روستای شیب دراز به صورت مستقیم و غیرمستقیم در جهت حفاظت از لاکپشت پوزه عقابی صرف شود. در مرحله بعد و با مطرحشدن موضوع اکوتوریسم و مشارکت جامعه محلی، پروژه توانافزایی زنان روستای شیب دراز برای حفظ، احیا و ایجاد کاربری جدید صنایعدستی بومی منطقه در قالب هنر برای حفاظت شکل گرفت. به این ترتیب، بانوان روستا برای احیای صنایعدستی بومی خود گردهم آمدند و تلاش کردند از طریق هنر خود گامی برای حفاظت از اینگونه در خطر انقراض بردارند. وی تصریح کرد: زمانی که برای یک جامعه محلی، معیشت ایجاد میشود و آگاهی اهالی ارتقا مییابد، ناخودآگاه ارزشهایی را که دارند از جمله ارزشهای محیطزیستی حفاظت میکنند. زمانی که میدانند به خاطر آن لاکپشت، گردشگر به منطقه آنها میآید، بهسوی ارتقای فرهنگی، محیطزیستی و اقتصادی گام برمیدارند. وی اظهارکرد: زمانی که مثلا روی صنایعدستی نقش لاکپشتهای در خطر انقراض یا صدف لبسیاه را میآوریم، اینگونهها معرفی میشوند. از سویی با این کار دست به آشناییزدایی زده و طبیعتی را که مقابل چشمانش است اما توجه خاصی به آن ندارد، از نو میبیند. به این صورت، مردم را با فرهنگ اصیل خود آشتی میکنند. احسانی تصریح کرد: از سویی خرید این محصولات توسط گردشگران به ارتقای معیشت جامعه محلی کمک میکند و کیفیت زندگیشان بالاتر میرود و برای همین تلاش میکنند تا از عواملی مثل لاکپشت و دیگر بخشهای طبیعت که باعث ارتقای کیفیت زندگیشان شده محافظت کنند. این کارشناس گردشگری پایدار گفت: توسعه صنایعدستی توسعه پایدار را رقم میزند، چراکه این صنایع از نقشها تا مواد خام آن سازگار با طبیعت و محیطزیست است.
سخن پایانی
در مجموع کارشناسان بر این باورند که صنایعدستی علاوه بر اینکه در فرآیند تولید کمترین آسیب را به محیطزیست وارد میکنند، توسعه آن میتواند به ارتقای معیشت و زندگی جوامع منجر و به این ترتیب توجه به حفاظت از محیطزیست بیشتر شود.