وعدهها باید متناسب با توانایی و امکانات باشد
گروه گفتوگو: توسعه حملونقل شهری و همگانی را میتوان مهمترین هدف تمام شهرداران و مدیران شهری تهران دانست.
ترافیکهای سرسامآور پایتخت در کنار حملونقل عمومی ناکارآمد و فرسوده، خود به بخشی از جنگ اعصاب مردمی تبدیل شده که هر روز برای تامین حداقلهای زندگی در تلاش هستند؛ شهروندانی که همزمان برای انجام هر سفر درونشهری یا باید هزینه گزاف حملونقل خصوصی را بپردازند یا باید به جنگ اعصاب همهمه مترو و اتوبوسها تن دهند.
محمد علیخانی، نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و از اعضای شورای پنجم شهر تهران، در گفتوگو باصمت اظهار میکند: «برای ساخت هر کیلومتر مترو، باید حدود ۱۲۰۰ میلیارد تومان هزینه شود.
تکمیل مترو فعلی تهران ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد و به این سرعت ممکن نخواهد بود، اما طبق برنامه اگر سالی ۱۲.۵ کیلومتر به خط مترو تهران اضافه شود، میتوان عملکرد شهرداری در این بخش را قابلدفاع دانست.
با این حال شهردار تهران وعده تکمیل ۴ ساله مترو تهران را داده که بهنظر من ناشی از ناآگاهی نداشتناو نسبت به این حوزه است».
مشروح این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
تهران شهری است با انبوه مشکلات و این معضل در بخش حملونقل شهری بهخوبی خود را نشان میدهد. مشکلات امروز حملونقل شهری، باوجود انواع وسایل حملونقل عمومی ناشی از چیست؟
اخیرا مد شده تمام مشکلات را جناحی و سیاسی میکنند، اما اگر بخواهم کارشناسی حرف بزنم و واقعیات را بیان کنم، باید تصریح کنم مسائل تهران محصول یک دوره تاریخی از انباشت نیازها و پاسخ ندادن به آنها است. بهطورکلی در روند توسعه شهرها در جهان، قبل از هر چیز به توسعه زیرساختها و نیازهای یک شهر اندیشیده میشود.
یک شهر برای اینکه شهر باشد باید اماکن مختلف و موردنیاز شهروندان خود را داشته باشد. این اماکن از مراکز درمانی تا ورزشی و آموزشی را در بر میگیرد. در این میان حملونقل یکی از مهمترین ارکان هر شهری است و اگر بخواهم صریح باشم، باید بگویم بدون داشتن یک حملونقل همگانی استاندارد، شهری بهوجود نخواهد آمد.
تهران شهری با قدمت ۲۰۰ تا ۳۰۰ ساله است که ابتدا بسیار کوچک بود و بهتدریج وسعت یافت. این رشد سبب شد تهران به حاشیهها و روستاهای اطراف خود متصل شود و این روند آن را از یک شهر کوچک به یک ابرشهر تبدیل کرده است.
چه مواردی مانع توجه به ملزومات توسعه شهری تهران شده است؟
مسئله اصلی این بود که توسعه شهری سریعتر از توسعه زیرساخت انجام میشد. مثلا پروژهای تعریف میشد که بنا بود با اجراییشدن آن بخشی از نیازها برطرف شود، اما پیش از اینکه پروژه به مرحله بهرهبرداری برسد، شهر رشد کرده بود و نیازهای دیگری هم بهوجود آمده بود. در واقع امکانات بهکندی بهدست میآمد اما نیازها روزافزون رشد میکردند.
مسئولان جدید تهران مدعیاند با سرعت میتوانند مشکلات را حل کنند؛ واقعا میشد مترو تهران را ۴ ساله تکمیل کرد و در دورههای گذشته به آن بیتوجهی شده است؟!
من فکر میکنم این دست از ادعاها بیش از اینکه بیانگر پیشتاز بودن یک مدیر یا شهردار باشد، نشاندهنده ناآشنایی او با حوزه مدیریت شهری است. بگذارید این را مورد تاکید قرار دهم که مسئله من دفاع از عملکرد دوره پنجم شورای شهر نیست و دعوای جناحی و سیاسی هم با کسی، بهویژه شهردار و اعضای شورای شهر جدید ندارم و اگر هم روزی وعدههایی که میدهند عملی شود، من خوشحال خواهم شد و فکر میکنم باید از آنها تقدیر کرد.
اگر از نظر کارشناسی به مسئله بنگریم، ادعای تکمیل ۴ ساله مترو تهران یا ساخت سالانه یک میلیون واحد مسکونی را نباید جدی گرفت. وعدهها باید تناسب درستی با تواناییها و امکانات ما داشته باشند و بنا بر برنامههای تعیینشده، مترو تهران باید تا سال ۱۴۲۰ تکمیل شود. حال اگر مدیران جدید ادعا میکنند میتوانند تا ۱۴۰۴ آن را تکمیل کنند، چارهای نیست، جز اینکه ۴ سال صبر کنیم تا در عمل مشخص شود، این حرفها چقدر کارشناسی است و چقدر سیاسی.
کمی بیشتر از وضعیت مترو تهران صحبت کنید و از دلایل خود مبنی بر عملی نبودن وعده مدیران جدید شهری بگویید؟
قرار است تهران حدود ۵۰۰ کیلومتر مترو داشته باشد. این حجم از مترو، با تعریف خطوط جدید و اضافه کردن ایستگاهها باید تا سال ۱۴۲۰ شمسی به بهرهبرداری برسد.
مترو تهران از زمان شاه، کار خود را آغاز کرد. البته در رژیم سابق مطالعات اولیه انجام و چند تونل در تپههای عباسآباد کشیده شده بود که با وقوع انقلاب این کار نیمهتمام رها شد.
پس از آن مرحوم هاشمی رفسنجانی برای آغاز به کار دوباره پروژههای مترو تلاش کرد و در نهایت توانست کار را شروع کند. از آن زمان تاکنون ما حدود ۲۵۰ کیلومتر مترو را به بهرهبرداری رساندهایم؛ به زبان سادهتر نتیجه نزدیک به نیم قرن تلاش، ۲۵۰ کیلومتر مترو بوده؛ پس چندان منطقی نیست که در عرض ۴ سال، کاری معادل ۵۰ سال انجام شود.
در عین حال باید به این نکته هم توجه کنیم که گرچه نزدیک به نیمی از مترو تهران به مرحله بهرهبرداری رسیده اما از تمام ظرفیت این مترو استفاده نمیشود. بهدلیل مشکلاتی که هماکنون وجود دارد حدود ۴۰ درصد از ظرفیت واقعی مترو پایتخت مورد استفاده قرار میگیرد، زیرا نه قطار بهاندازه کافی داریم و نه واگن بهاندازه مورد نیاز. بههمین دلیل باوجود اینکه استاندارد جهانی فاصله عبور دو مترو از یک ایستگاه، حدود ۲ دقیقه است، در تهران ۴ تا ۵ دقیقه میان عبور قطارهای مختلف فاصله میافتد.
برای اینکه از همه ظرفیت مترو موجود پایتخت استفاده کنیم، چه امکاناتی باید فراهم آید؟
قبل از هر چیز ما باید بدانیم ناوگان فعلی قطار شهری فرسوده است و تعداد واگنها کم؛ بهبیان دیگر ما خط کافی در برخی بخشها ایجاد کردیم، اما هنوز نتوانستهایم قطار و واگن کافی را برای آنها فراهم کنیم، بههمین دلیل از زیرساخت فعلی نیز بهنحو احسن استفاده نمیشود. پرواضح است برای اینکه تمام ظرفیتهای فعلی بالفعل شوند، نیاز به بودجه و سرمایهگذاری بیشتری است که در شرایط فعلی کشور، معقول بهنظر نمیرسد.
برای استفاده از تمام ظرفیت خطوط فعلی مترو پایتخت چقدر سرمایهگذاری نیاز است؟
ما هماکنون نیاز به ۳ هزار واگن جدید داریم. اگر هر واگن را براساس نرخ دلار بازار آزاد حساب کنیم، تامین آن حدود ۳۰ میلیارد تومان هزینه دارد. حال باید توجه شود که هر قطار ۷ واگن دارد؛ یعنی باید برای هر قطار ۲۱۰ میلیارد تومان بودجه مربوط به تامین واگن کنار گذاشته شود.
حالا اگر قرار باشد ۳۳ هزار واگن موردنیاز همین امروز تامین شود، باید حدود ۹۰ هزار میلیارد تومان سرمایهگذاری شود، در حالی که بودجه سال آینده شهرداری حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان است. چطور کسی میتواند ادعا کند در ۴ سال و با این بودجه میتواند پروژه مترو تهران را تکمیل کند؟ بهنظر من با این وضعیت حتی امکان استفاده کامل از ظرفیت بالقوه هم وجود ندارد.
وعده را نمیتوان خیلی تحلیل کرد. قول دادند ۴ میلیون واحد مسکونی هم بسازند. انشاءالله که موفق شوند، اما در دوره احمدینژاد با آن درآمدهای افسانهای، در مجموع ۸ سال، تنها ۸۵۰ هزار واحد مسکونی، با آن استاندارد نازل، آماده شد. چطور در شرایط فعلی میتوان سالی یک میلیون واحد مسکونی ساخت؟ من این را نمیدانم.
پس شهروندان تهران باید قید استاندارد شدن حملونقل عمومی را بهدلیل مشکلات شهرداری و مدیران شهری بزنند؟
اشتباه نکنید، مسئول توسعه حملونقل شهرها، دولتها هستند و در این زمینه قوانین هم وجود دارد، اما دولت بهدلیل مشکلاتی چون تحریم، کسری بودجه، تورم، اشتغال، مسائل امنیتی و دفاعی و... توجهی به این موضوع ندارد.
در هر صورت این هدف تمام شوراهای شهر است که حملونقل عمومی را گسترش دهند. چه در دوره پیش که من هم در شورا بودم و چه امروز، توسعه حملونقل عمومی جزو اهداف مدیران شهری است اما این مهم بدون حمایت کافی ازسوی دولتها نتیجهای نخواهد داشت. در عین حال باتوجه به مشکلات موجود شاید این انتظار را که دولت به مشکلات ناوگان حملونقل شهری بپردازد، درست ندانند. دولت امروز با مشکلات و اعتراضات مختلف طبقه کارگر و اقشاری چون معلمان و بازنشستگان مواجه است. پس قوه مجریه در هزینههای روزمره خود درگیر است.
با این وصف انتظار تغییر کیفی زیرساختهای حملونقل عمومی شهر تهران، انتظار بجایی محسوب نمیشود. فکر میکنید مدیران فعلی میتوانند توجه دولت را جلب کنند؟
اگر بتوانند خیلی خوب است، اما ما در این کار ناموفق بودیم و در نهایت از ما حمایت کافی نشد. در مجموع اما اگر وعدههایی را که میدهند، مبنا قرار دهیم، باید گفت آنها هنوز نسبت به این حوزه آشنایی ندارند و باید زمان کافی بگذرد تا متوجه شوند موضوع چیست.
دستاورد دوره پنجم شورای شهر را چه میدانید؟
موضوع دستاوردهای ما نیست. ما همه تلاش خود را به خرج دادیم تا بتوانیم تعداد مشخصی اتوبوس و مینیبوس به ناوگان حملونقل شهری اضافه کنیمدر همین راستا در نیمه نخست سال گذشته۱۴۰۰ ۲ بار و هر بار، ۲۰۰ دستگاه به حملونقل شهری افزوده شد. ما سعی کردیم این ناوگان را نوسازی کنیم، چون فرسودگی اتوبوسهای کشور ما خیلی زیاد است. البته در نهایت دوستان این را هم برنتابیدند و اکنون میگویند ما این اتوبوسها را ظرف ۲ ماه آماده کردهایم. امیدواریم ظرف ۲ ماه بقیه مشکلات را هم حل کنند.
تهران به چه تعداد اتوبوس جدید نیاز دارد؟
حدود ۶ هزار. اما تلاش کردیم ۳ هزار تای آن را در دوره خود تامین کنیم.
شهردار تهران ادعا میکند در دوره شما ۴۵۰۰ اتوبوس از ناوگان حملونقل کم شد. این موضوع را قبول دارید؟
واقعیت این است که در زمان شهرداری آقای قالیباف، قراردادی با بخش خصوصی امضا شد که براساس آن برخی اتوبوسهای فرسوده به بخش خصوصی واگذار میشد و شرکت واحد بر خطوط تندرو متمرکز ماند.
بخش خصوصی در این مدت زیان دید و نمیتوانست فعالیتهای خود را منطقی کند، بههمین دلیل بخشی از این اتوبوسها را که همگی فرسوده بودند؛ یعنی بیش از ۸ سال در خطوط فعال بودند، فروختند. در واقع کسی از مدیران شهری دوره پنجم شورای شهر نقشی در این مسئله نداشت و این تصمیم بخش خصوصی براساس قراردادی بود که با شهرداری در زمان آقای قالیباف بسته بودند. من وقتی مشاهده کردم شهردار تهران این حرفها را در صحن علنی شورا بیان کرده، بهشدت تاسف خوردم، چون حقیقت را وارونه نشان دادند. او اگر واقعا مطمئن است کسی فسادی داشته میتواند از مراجع مربوطه این مسئله را پیگیری کند.
با این وصف هیچ کس مقصر وضعیت کنونی پایتخت نیست؟
من نمیخواهم مسئولیت خودم را نادیده بگیرم. وضعیت کشور مناسب نیست و وضعیت پایتخت هم. حتما من هم به اندازه مسئولیتی که داشتم، مدر این غفلتها نقش داشتم، اما این را باید همه کسانی که مسئولیت داشتهاند، بپذیرند. متاسفانه برخی بهدنبال انداختن تقصیر به گردن دیگرانی هستند که طور دیگری فکر میکنند.
عملکرد دوره پنجم در تکمیل مترو چطور بود و چه انتظاری را از مدیران این دوره، معقول میدانید؟
من فکر میکنم اگر ادعاها کنار گذاشته شود، بهتر میشود به هم کمک کرد. شاید دوستان از پشت پرده خبر دارند و مطمئن هستند سرمایه بزرگی قرار است به کشور سرازیر شود که این وعدهها را میدهند. به این نکته باید توجه کنیم که بودجه پیشنهادی شهرداری برای سال آینده حدود ۵۰ هزار میلیارد تومان است. در مقابل، ساخت هر کیلومتر مترو؛ با تونل، ریل و واگن با استاندارد بالا ۱۵۰۰ میلیارد تومان و با استاندارد پایین ۱۲۰۰ میلیارد تومان هزینه دارد. با این حساب برای تکمیل ۲۵۰ کیلومتر باقیمانده، شهرداری نیاز به ۳۰۰ هزار میلیارد تومان بودجه دارد؛ بهزبان سادهتر، تحقق وعده شهردار، نیاز به ۶ سال سرمایه شهرداری دارد که در عرض ۴ سال فقط در مترو هزینه شود.
برای تکمیل این پروژه طبق برنامه، یعنی تا سال ۱۴۲۰ باید سالانه ۱۲.۵ کیلومتر مترو ساخته شود. این رقم مناسب و نسبتا معقولی است؛ گرچه در زمان ما هم این محقق نشد. یعنی در ۴ سال دوره پنجم در نهایت ۴۰ کیلومتر مترو ساخته شد. باید توجه کنیم بخشی از این مترو ساختهشده، کلنگش در گذشته خورده بود و در دوره ما به بهرهبرداری رسید. یعنی بههر حال ما خود دچار عقبماندگی بودیم. مدیران حاضر اگر سالی ۱۲.۵ کیلومتر مترو با وضعیت فعلی بسازند، باید مورد تقدیر قرار بگیرند.
ضمن اینکه مترو تهران در نهایت باید بتواند شهرهای اقماری را به پایتخت وصل کند. بخش مهمی از کارگران شهری، در حاشیههای شهر زندگی میکنند، چراکه مسکن آنقدر گران شده که این کارگران امکان تامین خانه ندارند. حداقل انتظاری که آنها دارند تامین حملونقل ایمن و ارزان عمومی است تا حداقل خود را راحتتر سر کار برسانند.
اگر مترو تهران به شهرهای اقماری نرسد، دوباره باید افراد به خودروهای شخصی تکیه کنند و این امر به افزایش تلفات جادهای منجر خواهد شد.