کاستیهای ناشی از نبود آمار در بخش فولاد
نبود آمار دقیق از تولید و تجارت بهمنزله ایجاد چالشهای جدی در مسیر فعالیت صنایع است و پیامدهای متعددی دارد.
در شرایطی که آمار دقیقی از ظرفیتهای تولید در دسترس نیست، مجوزهای بیرویه واردات صادر میشوند و بدینترتیب تولیدکننده داخلی متضرر خواهد شد.
در همین حال نبود آمار دقیق از تولید منجر به سرمایهگذاری اشتباه و خارج از ظرفیت در صنایع گوناگون خواهد شد.
کما اینکه درحالحاضر بهدلیل نبود آمار دقیق در حوزه تولید، مجوزهای بیرویهای در حوزه صنعت لوله و پروفیل فولادی صادرشده است؛ مجوزهای صادرشده در این بخش حدود ۱۰ برابر مواد اولیه موردنیاز برای ساخت لوله و پروفیل فولادی است و در چنین شرایطی، فعالان این صنعت، بهویژه با وجود محدودیت در واردات با چالش جدی در تامین مواد اولیه خود روبهرو هستند.
البته اگر امکانی برای واردات مواد اولیه موردنیاز لوله و پروفیلسازان، تولید مطابق ظرفیت احداثشده و صادرات مازاد نیاز داخلی این صنایع بود، اینگونه ظرفیتسازیها مشکلی نداشت اما در شرایط فعلی صدور مجوز جدید فقط بهمنزله وارد آوردن فشار جدید به تولیدکنندگان این صنعت است. بر همین اساس نیز پیشنهاد میشود سیاستگذاران با بررسی آمار دقیق تولید و تجارت و همچنین برآوردی از نیازهای کشور، برنامه عملکردی و حتی توسعه صنایع را تنظیم و تدوین کنند.
در ادامه انتظار میرود آمار دقیقی از میزان استعداد صادراتی و نیاز بازارهای منطقهای در دست باشد تا بتوانیم براساس این آمارها، راهبردی مشخص برای توسعه صادرات تنظیم کنیم. در پایان نیز میتوان با بهرهمندی از آمار و ارقام موردبحث برای تامین منابع موردنیاز تولید در بخشهای گوناگون همچون انرژی، مواد اولیه، یارانه و... برنامهریزی کرد.
در همین حال باید خاطرنشان کرد در حوزه آمار و برنامهریزی با چالشهای جدی روبهرو هستیم. در چنین شرایطی، تخصیص یارانه به صنایع با ایراداتی جدی همراه است. بخش قابلتوجهی از یارانه در بخشهای ابتدایی این زنجیره مصرف خواهد شد و فقط فولادسازان از یارانههای کلان برخوردارند. یارانه پنهان انرژی و خوراک موجبشده بخش عمده سود فولادسازی به حلقههای تولید شمش اختصاص یابد و به همین دلیل نیز عمده صادرات کشور در اختیار کالاهای خام یا با ارزشافزوده پایین است.
مجموع موارد یادشده و ضعفهای ساختاری در نظام آماری در بخشهای گوناگون تولید و تجارت موجب میشود هدفگذاری نظام تولید در کشور با مشکلات جدی روبهرو شود.
برای اصلاح شرایط موجود انتظار میرود از یکسو سیستم آماری کشور تقویت شود و از سوی دیگر، اینگونه اصلاحات با همکاری تشکلها انجام شود. ایجاد سامانههای اطلاعاتی و درج اطلاعات فروش، مصرف و تولید از اهمیت ویژهای برخوردار است اما همزمان باید به نقش تشکلها و اصناف در روند جمعآوری دادهها توجه کرد. دولت مطابق قانون گردش آزاد اطلاعات موظف است آمارهای لازم را در اختیار عامه مردم و بخش خصوصی بگذارد اما این اقدام در عمل اجرایی نمیشود. بهعنوان مثال، چنانچه آمار فروش ورق فولادی در بورس کالا و همچنین سهمیههای بهینیاب در اختیار سندیکای تولیدکنندگان لوله و پروفیل فولادی قرار گیرد میتوان با تطبیق این دادهها و آمار تولید، خطاهای ساختاری موجود را رفع کرد. اما نهتنها این دست درخواستها موردتوجه قرار نمیگیرند، بلکه آمار و ارقام موجود فاقد کارآیی لازم هستند.
این آمارها خام هستند و امکان بررسی و پالایش آنها وجود ندارد. توجه به این نکته ضروری است که سامانههایی که برای ثبت اطلاعات ساخته میشوند، راهکار تنظیم بازار نیستند، بلکه تنها تسهیلکننده شرایط کسبوکار هستند. در پایان امید میرود موارد یادشده موردتوجه سیاستگذاران قرار گیرد تا در آینده نزدیک شاهد بهبود شرایط باشیم.