اهمیت معدن در عصر حاضر
امین صفری - کارشناس و فعال معدن
از فعالان حوزه معدن گرفته تا صاحبمنصبان و مدیران ارشد کشور، کسی را نمیتوان یافت که منکر نقش پررنگ معدن در عصر باشد.این ذخیره خدادادی یکی از گرهگشاترین منابع و داراییهای کشور ما است که هم پیشران صنعت است و هم پیشنیاز رشد اقتصادی و ابتدای زنجیره هر تغییر و تحولی قرار دارد، اما جایگاه معدنی ما در مقایسه با دارایی و منابع غنی کشور چندان مناسب نیست. بخش معدن حدود ۱.۵ درصد تولید ناخالص داخلی کشور را شامل میشود و اگر صنایعمعدنی را هم به این آمار اضافه کنیم، در مجموع، حدود ۶ درصد جی دی پی کشور را تامین میکند. اگر صنایع پاییندستی و بخشهایی را که معدن موتور محرک آنها است، در نظر بگیریم، شاید این آمار به ۱۵ الی ۲۰ درصد هم برسد که ـ به اعتقاد کارشناسان معدن ـ این عدد باتوجه به منابعی که داریم میتواند افزایش چشمگیری پیدا کند.در این باره باید توجه داشته باشیم که زمان تعیینکننده است، تکنولوژی بهسرعت در حال رشد است و اهمیت مواد معدنی ممکن است، تغییر کند. بهعبارتدیگر، ممکن است ارزش و اهمیت برخی منابع تغییر پیدا کند که بهشدت وابسته به تغییر و تحول تکنولوژی است. در نتیجه استفاده سریع از منابع دارای ارزش، یکی از نکات استراتژیک و اصلی بخش معدن است، اما بهنظر میرسد ما توجه چندانی به آن نداریم. مدل فعالیت ما در بخش معدن و صنایعمعدنی، در خوشبینانهترین شکل ممکن، مربوط به ۲۰ الی ۳۰ سال گذشته است و در بخش اکتشاف از روشهای هوشمند یا تکنولوژی روز استفاده نمیکنیم. نقشههای زمینشناسی، روشهای ژئوفیزیک، حفاریهای اکتشافی و مدل کردن معدن بهصورت کاملا سنتی انجام میشود و همچنان به همان روشهایی متوسل میشویم که نیمقرن پیش شرکتهای روسی، امریکایی و استرالیایی مورداستفاده قرار میدادند، اما دنیا تغییر کرده، تکنولوژی پیشرفته شده است، روشهای ژئوفیزیک و استفاده از دادههای هوایی تحولی ایجاد کردهاند و روشهای تحلیل زمینشناسی و حفاری هم تغییر یافته است. بهعنوانمثال، در حال حاضر دستگاههای حفاری ما بهصورت بسیار ساده حفاری و مغزهگیری میکنند، بعد بهصورت دستی لگ (Lag) سنگشناسی و آنالیز انجام میشود و همانطور که گفته شد کار بهشکلی کاملا سنتی پیش میرود.در حالی که امروزه دستگاههای جدید و پیشرفته همزمان با حفاری، لگ و آنالیز میکند و ظرف چند ساعت نتایج مشخص میشود و تنها نیاز به طراحی و مدل کردن است. بخش استخراج هم به همین ترتیب است. بزرگترین معادن ما، که از نظر مالی، فنی و ذخیره از بزرگترینها هستند و در دنیا حرفی برای گفتن دارند، هنوز با همان روشهای قدیمی و سنتی عملیات استخراج را انجام میدهند. دنیا سالهاست که تغییر کرده و همه فعالیتها از تفکیک عیاری گرفته تا توزین و دپوبندی هوشمند شده است، اما در کشور ما مدیران بعضی از معادن در تلاش هستند تا دیسپچینگ پیاده کنند و بهاینترتیب، روشن است که هنوز تا رسیدن به دیگر کشورها فاصله زیادی داریم.جدیترین مشکل معدن، در بخش اکتشاف است. در واقع این مشکل از قدم اول خود را نشان میدهد؛ یعنی جایی که پهنهها و محدودهها در اختیار کسانی که حاضر هستند، ریسک اکتشاف را بپذیرند، قرار نمیگیرد. بخش زیادی از محدودهها در دست سازمانهای مختلف از انرژی اتمی گرفته تا دیگر سازمانها و نهادهای کشوری، قفل شده است. مشکل بعدی، مسئله هوشمندسازی است. همانطور که گفته شد، فاصله کشور ما در تکنولوژی و هوشمندسازی با دنیا بسیار زیاد است و موضوع آخر نیروی انسانی است. در این حوزه باتوجه به رشدی که بخش معدن تجربه کرده و منابعی که کشف شده و بهدستآمده است، با کمبود نیروی انسانی متخصص و چالش آموزش روبهرو هستیم و فاصله زیادی با استانداردها داریم.شاید بخش عمدهای از این چالشها مربوط به ضعف مدیریت باشد. مدیریت شرکتها و بخشهای عملیاتی باید بهسمت تخصصگرایی سوق داده شود تا بتوان امیدوار بود که اتفاق ویژهای در سطوح پایینتر و اجراییتر هم رقم زده شود. در حال حاضر ما از دنیا بسیار عقبتر هستیم و ارتباطات بینالمللیمان قطع است و بهاینترتیب، فاصلهمان روزبهروز بیشتر میشود و در این مرحله چارهای نیست، جز اینکه از کارشناسان بزرگ این حوزه دعوت کنیم تا به کشورمان سفر کنند، در همایشهای معتبر شرکت کنیم و تمام تلاش خود را به خرج دهیم تا بهتدریج این فاصله را کاهش دهیم.