«سد» عامل تخریب یا مدیریت منابع آب؟
با وجود اینکه سدها هماکنون بخش قابل توجهی از آب مورد نیاز کشور را تامین میکنند و کارکردهای متعددی در کنترل سیلاب، مدیریت آبهای سطحی و... دارند اما سدسازی گسترده در ایران به محل مناقشه بین کارشناسان محیطزیست و وزارت نیرو بهعنوان متولی طرحها و پروژههای سدسازی تبدیل شده است.
کارشناسان ضمن تاکید بر کارکردهای مثبت سد، افراط در سدسازی را علاوهبر اینکه عامل تخریب کوهها، بستر طبیعی رودخانهها، درختان و... میدانند، آن را در مواقعی عامل وقوع سیلابهای مصنوعی و هدررفت آب توصیف کردهاند.
بحثهای گنگ کمآبی
نیما حامد انسانیت، کارشناس مدیریت منابع آب با اشاره به تعریف واژه ورشکستگی آبی گفت: بهعنوانمثال نخستین مطلبی که پس از شنیدن واژه نامشخص و بدون تعریفی نظیر ورشکستگی آبی به ذهن متبادر میشود این است که در شرایط خشکسالی، یعنی شرایطی که در یک بازه زمانی یک یا چندساله بارش بهصورت کاملا طبیعی کمتر از میانگین بلندمدت رخ دهد، دسترسی کشاورز به آب پایدار از میان میرود و یا شرایط محیطزیست در رقابت با توسعه که توسط بشر اتفاق افتاده دچار مشکل میشود؛ یعنی بهعنوانمثال جریان پایدار رودخانه محقق نمیشود یا تامین حقابه دریاچه پاییندست صورت نمیگیرد. این کارشناس مدیریت منابع آب ایران خاطرنشان کرد: نبود مطالعه لازم برای کمّیکردن و برآورد دقیق مفاهیم پایهای و مهمی نظیر میزان آب تجدیدپذیر، درصد نفوذ و درصد تبخیر و تعرق واقعی بهعنوان تنها عامل خروج آب از چرخه، کوتاه بودن بازه ثبت دادههای مورد استناد و عدم توجه به لزوم تحلیل دادههای آماری بهعنوان مبنای تصمیمگیری، ازجمله دلایلی است که باعث ایجاد فضای نامشخص و گنگ در بحثهای اجتماعی و حتی در فضای تصمیمگیری کشور شده است. انسانیت گفت: میتوان بهسادگی و با ذکر مثالهایی از عالم واقعیت که در آنها بازه زمانی بررسی دادهها بهاندازه کافی کوتاه نباشد، به این نتیجه رسید که دورههای خشک و تر هر دو در طبیعت بهصورت دورهای وجود دارند. وی ادامهداد: نکته بسیار مهم و کلیدی در این زمینه فهم این مطلب است که تنها عاملی که بهصورت کاملا مؤثر میتواند این تغییرپذیری طبیعت، یعنی رخداد دورههای طبیعی خشک و تر را تحت کنترل درآورد، حجم ذخیره و یا همان مخزن سد است.
این کارشناس مدیریت منابع آب بابیان اینکه عامل اصلی در ایجاد این ذهنیت که ایران ازلحاظ موضوع آب و کشاورزی دچار بحران است و به تولید واژههایی مثل بحران آب، کمآبی و یا ورشکستگی آبی میانجامد، این تلقی است که ظرفیت تولید غذا در ایران به دلیل محدودیت در منابع آب خاک بهاندازه کافی نیست.
انسانیت بیانداشت: چنانچه یک رجوع ساده به آمار فائو و مقایسه شرایط تولید ایران با کشورهای کمجمعیت و توسعهیافته نظیر بریتانیا، آلمان یا ژاپن انجام شود، بهخوبی مشخص میشود که سرانه تولید ناخالص داخلی کشاورزی ایران در همین شرایط فعلی با وجود اینکه بسیاری از حوضههای آبریز ما عملا هنوز توسعهنیافته و یا «کم توسعهیافته» هستند، با کشورهای کمجمعیت و توسعهیافته یا برابر است (مانند کشور آلمان) و یا حتی در مواردی مثل بریتانیا، ژاپن و یا کره جنوبی سرانه تولید ناخالص کشاورزی بهمراتب وضعیت بهتری دارد. وی افزود: علت این امر البته این است که برای توسعه کشاورزی بهغیر از دسترسی به آب تجدیدشونده، مباحث بسیار مهمتری از جمله دسترسی به زمین قابلکشت نیز در تعیین توان تولید یک کشور نقش اساسی ایفا میکند. این کارشناس مدیریت منابع آب خاطرنشان کرد: مطلب دیگری که در فضای بحثهای اجتماعی فراوان شنیده میشود، تقسیم روشهای کنترل سیل و مدیریت منابع آب به روشهای «سازهای» و روشهای «غیرسازهای» است.
انسانیت گفت: بررسی استدلالهای مطرح شده نشان میدهد که روشهای بهاصطلاح غیرسازهای که مرتب تبلیغ میشود از ابتدا بیشتر متمرکز بر پاککردن صورتمسئله و حذف محدوده توسعهیافته، عمدتا زمینهای کشاورزی در محدوده دشت سیلابی رودخانهها هستند.
چرا سدها غیر محیطزیستی هستند
وی افزود: نکته دیگری که در این زمینه مطرح میشود و به نظر من بیشتر از اینکه با شرایط عالم واقعیت سازگاری داشته باشد جنبه تبلیغاتی دارد، این تلقی است که روشهای سازهای مانند احداث سدهای مخزنی و یا سازههای مورداستفاده در مهندسی رودخانه نظیر «گورهها» - یا همان خاکریزهای سیلبند که بهصورت طولی در ساحل رودخانهها احداث میشود و دههها و بلکه قرنهاست که در کشورهای اروپایی و امریکا در ابعاد بسیار گسترده مورداستفاده است - احتمالا به دلیل دخل و تصرف در رژیم و شرایط هیدرولیکی جریان رودخانه، گزینه «غیر محیطزیستی» هستند. وی گفت: به نظر من دلیل ایجاد این تلقی و ذهنیت در فضای اذهان عمومی که روشهای بهاصطلاح سازهای عامل ازبینبردن محیطزیست هستند این است که تصور میشود که سازه یعنی سد با بالابردن تقاضا تا سرحد توان تحمل طبیعت، منجر به خشک شدن منابع آبی پاییندست اعم از رودخانه یا دریاچه میشود؛ ازاینرو پنداشته میشود که روشهایی که عنوان غیرسازهای بر آن میگذارند؛ مانند تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب، به دلیل آن که هیچ کنترل و دخالتی بر رژیم طبیعی جریان رودخانه ندارند برای محیطزیست مناسبتر هستند و این استدلال به نظر من بهسادگی قابل رد کردن است.
سدسازی افراطی حاکم بر کشور
گرچه سد یکی از راههای استحصال آب در حوضه آبخیز است اما کارشناسان محیطزیست سدسازی افراطی و بیضابطه در کشور را بیش از آنکه دارای کارکردهای مفید باشد، مخرب توصیف کردهاند. عباس محمدی - مدیر گروه دیدهبان کوهستان- ضمن اشاره به اینکه اکنون بیش از ۷۰۰ سد بزرگ در کشور وجود دارد، معتقد است که تداوم روند فعلی سدسازی در کشور باعث از بین رفتن منابع جبرانناپذیر و باارزش آب، مصب رودخانهها و زیر آب رفتن صدها روستا، مرتع، مزارع و... میشود.
حتی درصورتیکه بپذیریم سدسازی امری ضروری و مفید است شاهد افراط بیمانندی درزمینه ساختوساز، بتنریزی و تعویض مسیر رودخانهها بهمنظور احداث سد در کشور هستیم بهطوری که دستکاری در سامانه رودخانهها بسیار شدیدتر از آن مقدار آبی است که به گفته وزارت نیرو قرار است مدیریت شود و این مدیریت منابع آب به هیچ عنوان تناسبی با حجم ساختوسازها ندارد.
به گفته محمد درویش، پژوهشگر محیطزیست نخستین اصلی که در سدسازی باید رعایت شود حفظ جریان پایه رودخانهها است چراکه سد قرار نیست دبی ثابت یک رودخانه را تغییر دهد اما متاسفانه این اصل مهم و حیاتی را صنعت سدسازی ما به کل نادیده گرفته است. حسین رفیع، کارشناس محیطزیست نیز با اشاره به سدسازیهای گسترده در سطح کشور طی سالهای اخیر میگوید: اینکه آیا سد میتواند از وقوع سیل جلوگیری کند یا خیر محل اختلاف نظر بسیاری از کارشناسان
است. برخی کارشناسان معتقدند که علت سیلهایی که طی سالهای گذشته در برخی استانهای کشور رخ داده، بیش از نقش افزایش میزان بارندگیها، مدیریت ناکارآمد و گاه اشتباه محاسباتی در رهاسازی آب از دریچه سدها بوده است. یکی از معضلات اساسی در رابطه با سدسازی عمر مفید محدود سدها است و مشخص نیست در آینده که عمر مفید این سدها به پایان رسید چه برنامهای برای آنها داریم؟ بنابراین لازم است مسئولان و متولیان بهدنبال راهکارهای جایگزینی باشند که هم هزینهکمتری و هم کارآمدی و پایداری بیشتری داشته باشد. علی سلاجقه، رئیس سازمان محیطزیست نیز معتقد است: با وجود کارکردهای مثبتی که سدسازی دارد اما برای برخی سدها مانند سدهای استان خوزستان هدف کنترل سیلاب تعریف نشده است. در سیلابهای سالهای ۹۷ و ۹۸ استان خوزستان، سدها بهعنوان مهارکننده سیل عمل نکردند و حتی خود شتابدهنده سیلاب بودند و نقش آنها در ایجاد سیلابهای مصنوعی مشهود است. سیلاب بهخوبی میتواند مدیریت شود اما لازم است وزارت نیرو پیش از ساخت سد با عملیات بیولوژیک و سازهای حوضه آبخیز را به نحو مطلوب پوشش دهد.
سخن پایانی
این اظهارات همه در حالی است که بر اساس اطلاعات وزارت نیرو آخرین وضعیت سدهای کشور نشان میدهد که میزان ذخایر آب در مخزن سدها به ۲۹ میلیارد و ۶۷۰ میلیون مترمکعب رسیده که در مقایسه با سال آبی ۹۹-۹۸ (۳۶ میلیارد و ۸۳۰ میلیون مترمکعب) ۱۹ درصد کاهشیافته است همچنین تا ۵ اردیبهشت ۱۴۰۰ ورودی آب از ابتدای سال آبی ۱۴۰۰-۹۹ تاکنون برابر با ۲۲ میلیارد و ۳۲۰ میلیون مترمکعب بوده که نشان از کاهش ۴۰ درصدی ورودی سدهای کشور نسبت به سال گذشته دارد.