نقش مسئولیت اجتماعی در توسعهاقتصادی
علیرضا لطفی ـ مدیر فنی و مهندسی سرمایهگذاری توسعه معادن و فلزات
در حوزه مسئولیت اجتماعی، مهمترین وظیفه شرکتها بهویژه در کشور ما توجه به اشتغال و از بین بردن فقر است؛ چراکه فقر، منزلت اجتماعی و بعد انسانی فرد را تحتتاثیر قرار میدهد که تبعات فراوانی برای آن جامعه دارد. پس از اشتغال، توانمندسازی نیروی انسانی و پرورش اجتماعی آنها قرار دارد که بسیار حیاتی بهشمار میآید؛ بهطوریکه این افراد و اجتماع بعد از پایان یافتن زمان فعالیت آن بنگاه، توانایی ادامه فعالیت در دیگر قالبها را داشته باشند. برنامههای مسئولیت اجتماعی روی توسعه زیرساختهایی مانند احداث مراکز آموزشی و درمانی، بهبود سرمایه اجتماعی و بهبود شاخص سرمایه انسانی سرمایهگذاری میکنند. همواره تاکید شده است معدنکاران برای ادامه فعالیت خود باید به مواردی از جمله حفظ محیطزیست و مسئولیت اجتماعی توجه کنند؛ باوجود اینکه شرکتهای معدنی بر این مهم تاکید دارند، برخی مسئولان، مسئولیت اجتماعی را حلقه مفقوده فعالیتهای معدنی در ایران میدانند. براساس تعریف سازمان ملل، «مسئولیت اجتماعی شرکتی، یک مفهوم مدیریتی است که بهموجب آن، شرکتها دغدغههای اجتماعی و زیستمحیطی را در عملیات تجاری و تعاملات خود با ذینفعان ادغام میکنند.» مسئولیت اجتماعی بهطورکلی چارچوبی است که از طریق آن، یک شرکت به تعادل الزامات اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی (رویکرد سهگانه) دست مییابد و در عین حال، به انتظارات سهامداران و ذینفعان میپردازد. این تعریف ارائهشده عینا تعریف سازمان ملل از مسئولیت اجتماعی است و بهوضوح مشخص میکند که مسئولیت اجتماعی در قالب اصلی رسالت شرکت و چارچوب کسبوکار آن بنگاه باید دنبال شود که اصولا با آنچه در کشور درباره مسئولیت اجتماعی بازتعریف و رایج شده، در تضاد آشکار است، چراکه آنچه در جامعه و حتی در بین متخصصان و مسئولان و جوامع اطراف پروژهها بهعنوان مسئولیت اجتماعی مطالبه میشود، عموما کمکهای مالی غیرمرتبط با رسالت اصلی بنگاه و حتی بهچالش کشیدن رسالت اصلی آن است که متاسفانه هر روز این موضوع حادتر میشود و بر مشکلات شرکتها میافزاید.
برای اینکه این موضوع بیشتر روشن شود، به یک پاراگراف دیگر از مدل مفهومی مسئولیت اجتماعی سازمان ملل اشاره میکنیم که مطرح میکند؛ بین مسئولیت اجتماعی که میتواند یک مفهوم استراتژیک مدیریت کسبوکار باشد و خیریه، حمایت مالی یا بشردوستانه تمایز قائل شویم، بسیار مهم است، حتی اگر دومی بتواند سهم ارزشمندی در کاهش فقر داشته باشد یا بهطورمستقیم شهرت یک شرکت را افزایش دهد یا برند آن را تقویت کند، مفهوم مسئولیت اجتماعی باز هم بهوضوح فراتر از آن است. در واقع، مسئولیت اجتماعی فرای از آنچه در جامعه به غلط رواج داده میشود، باید در قالب مدل استراتژیک کسبوکار یک بنگاه و فرهنگ سازمانی آن جاری باشد و آنچه بهعنوان قانون و الزام قانونی مطرح میشود، عدمتخطی از خطوط قرمز تعیینشده یا استانداردها است که مفهوم مسئولیت اجتماعی فرای آن است. بروز عوامل مطالبات اجتماعی از شرکتها عموما ریشه در انقلاب صنعتی و اوایل دهه ۱۹ میلادی دارد. یعنی با شروع انقلاب صنعتی در نیمه دوم قرن ۱۸ میلادی، بهتدریج نگرانی برخی فعالیتهای شرکتها و در ادامه موضوع رفاه و بهرهوری کارگران بهوجود آمد و انتقاداتی درباره شرایط کار و اشتغال زنان و کودکان مطرح شد.
چنین تصوری بهدرستی رایج شد که برخی روشهای شرکتها در نوع فعالیت، مشکلات اجتماعی را در پی خواهد داشت و این نگرانیها، بهویژه در جوامع غربی در ابعاد مختلف دنبال شد، اما عبارت و اصطلاح مسئولیت اجتماعی شرکتی توسط هاوارد بوون، اقتصاددان امریکایی و در سال ۱۹۵۳ رایج شد و در ادامه در کنفرانسهای جهانی، به این موضوع بیشتر پرداخته شد و در نهایت، سازمان ملل با همکاری شرکتها این موضوع را در قالب توسعه پایدار یا توسعه همزمان اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی و تعادل بین اجزای آن دنبال میکند. در واقع، مسئولیت اجتماعی شرکتها بیانگر این است که بنگاهها در برابر جامعهای که از بستر آن برای فعالیت برخاستهاند، باید نقش و مسئولیت خود را علاوه بر موضوع اقتصادی، در زمینه اجتماع و محیطزیست آن جامعه نیز تعریف کنند و بپذیرند. بهصورت مصداقی یعنی اگر فقط هدف بیشینهسازی سود بنگاه همراه با بیتوجهی به تخریب و آلودهسازی محیط باشد، قاعدتا این شرکت مسئولیت اجتماعی خودش را انجام نداده، همچنان که یک رسانه، اگر در زمینه اطلاعرسانی اخبار و اطلاعات مغرضانه، غیرصادقانه و جهتدار یا در راستای تامین منافع خاص قدم بردارد، مسئولیت اجتماعی خویش را انجام نداده است. حالا اگر بخواهیم به اهمیت اصول آن پی ببریم، در واقع باید باز به فلسفه وجوبی آن برگردیم. نخستین فلسفه شکلگیری یک بنگاه اقتصادی، کسب سود و بیشینهسازی آن است، البته این به خودی خود نهتنها اشکالی ندارد، بلکه باید یکی از رسالتهای بنگاه باشد، چراکه در پرتو سود و کسب درآمد امکان پایداری یک کسبوکار و ارتقای شرایط منطقه و کارکنان وجود دارد، اما مشکل از اینجا آغاز میشود که برای بیشینهسازی سود، به آینده محیط اجرای پروژه و اجتماع ساکن در محیط فکر نکنیم و در واقع آینده اجتماعی آن محیط را بهخطر بیندازیم. موارد مهمی که در چارچوب مسئولیتهای اجتماعی باید دنبال شوند، عبارتند از: اشتغال نیروی کار، دوراندیشی، رقابت برای رشد، آموزش، کاهش آلایندهها، افزایش بهرهوری مدیریت و کارکنان، آرامش عمومی کارکنان، حفاظت از محیطزیست، خلق منابع و کسب درآمد برای پایداری بنگاه و ایدهپروری، بروزرسانی فعالیتها و همسو شدن با تغییرات اجتماعی و جهانی بهمنظور تامین نیازهای اجتماعی و ورود به حوزههای جدید کسبوکار با هدف پایدار شدن بنگاه، آرامشاجتماعی و جلوگیری از جابهجایی جمعیت.