تا دیر نشده، صنعت خودرو را جدی بگیرید
پژوهش در روند توسعه و رونق هر صنعتی و از جمله صنعت خودرو، تاثیر بسیاری دارد. با پیشرفت فناوری و تغییر در نیازهای مشتریان، شرکتهای خودروساز باید براساس پژوهشهای جدید بهدنبال تولید خودروهای با کارآیی بالاتر و هوشمند باشند.
پژوهش در صنعت خودرو میتواند به بهبود راندمان خودرو، کاهش آلایندگی هوا، افزایش امنیت و راحتی مسافران و بهبود سیستمهای ناوبری و سیستمهای ارتباطی خودرو کمک کند و منجر به بهبود فرآیندهای تولید، کاهش هزینهها و افزایش سودآوری شرکتهای خودروساز شود. در کل، پژوهش در صنعت خودرو بهعنوان یک عامل مهم در بهبود کیفیت و رقابتپذیری این صنعت، بسیار تاثیرگذار است. صمت با توجه به نیاز صنعت خودرو کشورمان به تحولات پژوهشمحورانه و به بهانه هفته پژوهش با امیرحسن کاکایی، عضو هیات علمی دانشگاه علم و صنعت گفتوگویی داشته که در ادامه میخوانید.
در ابتدا بهواسطه اینکه در یک مجموعه علمی و دانشگاهی هستید و سالهاست در صنعت خودرو فعالیت دارید، درباره فرصتها و چالشهای پژوهش در این صنعت برای ما بگویید؟
هفته گذشته، هفته پژوهش بود و دانشگاهی که من افتخار همکاری در آن بهعنوان عضو هیات علمی را دارم، رتبههای اول پژوهشی را در سال گذشته درو کرد و ما خیلی خوشحال بودیم و هستیم. ما در تولید انواع مقاله و پایاننامه و حرفهای خوب علمی، اول هستیم. باید خوشحال باشیم، اما همچنان شخصا احساس خوبی ندارم. به خصوص خودم که سالهاست در صنعت خودرو رفتهام که جادهصافکن کارهای پژوهشی و توسعهای و به خصوص توسعه فناوری شوم. راستش را به شما بگویم در این مسیر دستاوردم در حد صفر بوده است. جالب است بدانید بیستوپنج سال پیش وقتی مد نبود، من شرکت دانشپایهای داشتم که چند دستگاه را با فناوری پیشرفته آن زمان از صفر ساختیم. البته آن موقع سوادش را نداشتیم که باید از نوآوری خود حفاظت کنیم. نمیدانستیم که چقدر پول مهمتر از دانش است و متوجه نبودیم وجود یک حسابدار حرفهای مهمتر از چند دانشجوی زبده دکترای دانشگاه صنعتی شریف در مسیر موفقیت یک شرکت است. البته تا آنجا که اطلاع دارم، در آن زمان رقبای بزرگی داشتیم که تقریبا الان هیچ خبری از اکثر آنها نیست. هر کس هم که مانده، عملا تولیدکننده شده و از توسعه دانش و فناوری نتوانسته بقای خود را تضمین کند. بارها توضیح دادهام که نظام تجاری و حکمرانی اقتصادی ما که در سایه نظام حکمرانی سیاسی ما قرار گرفته، بهشدت دلالپرور است. این موضوعی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت و به وضوح قابل مشاهده است. نمونه اخیر را در جریان چای دبش و داستان اختلاس و... آن میبینید. بگذریم. نمیخواهم با گفتن از اتفاقهایی که نباید میافتاد، اما متاسفانه اتفاق افتاده، داغ دلتان را تازه کنم. هر چند نمیدانیم دقیقا حجم فساد در جریان چای دبش چقدر بوده، اما فارغ از حجم و عمق آن، دو چیز کاملا قطعی به نظر میرسد و آن اینکه فسادی رخ داده و این فساد در جریان تجارت و بهتر است بگوییم در جریان دلالی رخ داده است و نه تولید. شخصا مطمئنم اگر روزی هم در تولید دیدید که فسادی رخ داده بدانید که مربوط به بخش دلالی بوده است. این موضوع بهویژه در بخش مربوط به اختلاف قیمتها و در رأس آنها اختلاف قیمت ارز، قابل رخ دادن است. تا اینجای کار، صنعت خودرو با صنایع دیگر کاملا دارای درد مشترک است. اما یکچیز مهم در صنعت خودرو وجود دارد که خیلی با دیگر صنایع متفاوت است و آن شبکه تامین صنعت خودرو است. صنعت خودرو که مجموعهای از شبکه تامین و توزیع در کنار خودروساز است، کاری است جمعی و شبکهای و نوآوری و پژوهش در آن در یک زیستبوم چندلایهای چندبعدی چند مرحله جلو میرود.
کمی درباره الزامات توسعه نوآوری و پژوهش در محیطهای زیستبومی برای ما بگویید.
جزء اولین الزامات توسعه در محیطهای زیستبومی به رسمیت شناختن مالکیت فکری و معنوی است که اصل اول بهشمار میرود. وقتی در یک صنعت از هر نوعی که باشد، کپیکاری، مونتاژکاری و حتی واردات، میشود مایه افتخار، صحبت از مالکیت معنوی و فکری و داشتن چارچوبهایی برای آن، بیمعنی است. در چنین صنعتی هیچوقت بحث نوآوری مبتنی بر پژوهش و دانش اصولا مزیت ایجاد نمیکند و مزیت در واردات نوآوری و حتی خود قطعات و حتی مجموعهها و نهایتا خودرو خواهد بود. چیزی که امروز شاهد آن هستیم و دارد رخ میدهد، اوج همین مسیر است که من همیشه پیشبینی کردهام؛ یعنی نهایت این مسیر به اینجا میرسد که وقتی در بازارهای جهانی میتوانیم بهراحتی خرید کنیم، اصولا چرا در داخل کشور محصولی را تولید کنیم؛ بهتر است برویم و با ارز نفت و گاز، خودرو خوب و باکیفیت وارد کنیم و راحت کیف آن را ببریم. در چنین شرایطی است که وکیل مجلس به رفع موانع واردات افتخار میکند و معاون وزیر صنعت از فتوحاتش در این سخنسرایی میکند. وقتی توسعه از درون اجتماع بیرون نمیآید و مبتنی بر دلارهای نفتی و معدنی است، خودبهخود دولت که پیشرفت نمیکند، هیچ، مردم هم همیشه منتظر دهان دولتمردان خواهند ماند تا ببینند از رانت این ارزهای زمین آورده (برعکس بادآورده) چگونه و در کجا میتوانند بهره و سودی ببرند. در چنین وضعیتی عامه مردم نهتنها از زمین خوردن صنعت خودرو ناراحت نمیشوند، بلکه آن را جشن میگیرند و چهبسا که برای نابودی کامل آن لحظهشماری میکنند.
وقتی مطالعه و پژوهش بیارزش شد، کسی برای پژوهش هزینه نمیکند و شبکههای پژوهشی و ردههای توسعه فناوری بهدرستی شکل نمیگیرند. در چنین حالتی حتی اگر پژوهشی به پاسخ خوب نزدیک شود، هیچوقت برای به مرحله کاربردی رسیدن بهدرستی موردحمایت قرار نمیگیرد. در چنین حالتی دو اتفاق رخ میدهد؛ یا مثل امروز معاونت علمی و فناوری، پژوهش هم میشود رانتی و انگلوار به زندگی خود ادامه میدهد یا کلا پژوهش و پژوهشگری متوقف میشود و پژوهشگر میرود دنبال کار دیگری. البته بعد از مدتی برخی از این پژوهشگران که از این شاخه به آن شاخه میروند و مقالههای بینالمللی چاپ میکنند، عرصه را بر مغز خود تنگ میبینند و رحل سفر میبندند. دولتها هم از خدا خواسته؛ یک نونخور کمتر، جای برای بقیه بازتر. امروز این سیکل معیوب دارد مثل خوره مملکت را از توخالی میکند. از آن طرف هر کسی هم که صاحب ثروت است و روزی نیازمند فناوری، خودبهخود همیشه این بهانه را دارد که در ایران آن فناوری در دسترس نیست و زمان زیادی میبرد تا کاربردی شود و او وقت ندارد که منتظر محقق شود. نتیجه؟ باید برود و از خارج از کشور، بهترش را و ارزانترش را وارد کند. همینالان بروید ببینید قرار است چگونه صد هزار خودرو برقی، چهارصد هزار موتورسیکلت برقی و چند هزار اتوبوس برقی وارد یا تولید شوند؟
البته لازم نیست جای دوری برویم و منتظر آینده باشیم تا ببینیم چه بلایی سر این طرح تحولی که بدون همراهی دانشمندان و شکلگیری شبکه توسعه نوآوری و فناوری پیش میرود، میآید. کافی است به طرحهای شکستخوردهای مانند خودروهای LPG ، خودروهای CNG و توسعه انواع موتور در ایران نگاهی بیندازیم تا به پاسخ این پرسش برسیم. همین اخیرا در پنج سال گذشته ما توسعه یکی از مدرنترین موتورهای دنیا را پروژه کردیم و امروز آنقدر تاخیر کردهایم که کل پروژه و ماهیت آن زیر سوال رفته و باز دوباره وارداتچیها، در بوق و کرنا میکنند که چه نشستهاید که واویلا و ما چارهای نداریم جز واردات خودروهای مدرن برقی از ینگهدنیا. البته این دفعه ینگهدنیا، فرنگ نیست و چین ماچین است.
چرا باید به اینجا برسیم. وقتی در کشور صحبت از رشد اقتصادی میکنیم لازمه حرکت درست در این مسیر انجام پژوهشهای کاربردی است. وضعیت این صنعت در شرایط کنونی پذیرفته نیست و نشان از تضاد میان برنامهریزی و سیاستگذاری دارد. معنای دیگرش این است که باری به هر جهت پیش میرویم.
متاسفانه آنقدر در مراحل اولیه فرآیندهای توسعه گیر کردهایم، که تمام هموغممان توسعه محصول و قطعات شده است. درحالیکه امروز تنها بخش کوچکی از ارزشآفرینیها در صنعت و اقتصاد مربوط و البته بر پایه فناوریها سخت است، اما متاسفانه توسعه در ساختارها، فرآیندها، روشهای تولید، روشهای توسعه و نوآوری، روشهای پلتفرمی و اطلاعات مبنا و روشهای توسعه برند و تجربه مشتریان را اصولا فراموش کردهایم. برخی امروز، یکدفعه مانند همان ورود خودرو برقی، در زمینه فناوریهای نرم هم همین روش تحول را پیشنهاد میدهند. جالب اینجاست که در کشور در حالی که از هوش معمولی در سیاستگذاریها کمترین استفاده را میکنیم، صحبت از هوش مصنوعی میکنیم. درحالیکه هنوز در اینترنت ما دعوا بر سر بودن یا نبودن فیلترینگ است، اولا سعی میکنیم با تغییر عبارتها موضوع را کتمان کنیم و دوم اینکه از پیشرفتهترین کارهای خودروهای متصل سخن میگوییم و کنفرانسها و همایشها و بیشمار نشستها راه میاندازیم. این همه درحالی است که ما در سادهترین مفاهیم حقوقی و پایه اشتراک و استفاده از اطلاعات ماندهایم.
چگونه میتوانیم از این شرایط رها شویم و به مسیر اصلی برگردیم تا بتوانیم از نتایج پژوهشها در راستای رشد صنعت استفاده کنیم؟
من بهعنوان پژوهشگر رشتههای فنی، خواهش میکنم مسئولان اینقدر به فکر پژوهشگران نباشند. بهجای این دلنگرانیها بروند و از پژوهشهای مرتبط در رشتههای علوم انسانی و بهویژه سیاستگذاری استفاده و روشهای حکمرانی اطلاعات و اقتصاد را اصلاح کنند. وکلای مجلس بهجای اینکه اینقدر دنبال رفع موانع واردات و کنترل بازار باشند یا اینکه طرح تحقیق و تفحص از فلان صنعت را راه بیندازند، بروند و کمی در عملکرد و شیوه قانونگذاری خود و قوانین موجود، غور و تفحص کنند که چگونه مانند اژدهای هفتسر جلوی رشد و توسعه کشور را گرفته است. متولیان امر در بخشهای گوناگون، بهجای اینکه بروند این دانشگاه و آن دانشگاه و هفته پژوهش را گرامی بدارند، سری به مرکز پژوهشهای مجلس بزنند و از کتابخانه آن و مستندات و پژوهشهایی که انجام دادهاند، استفاده کنند. بهجای اینکه مدرک DBA و دکتراهای الکی بگیرند، بروند و سر کلاسهای قانونگذاری پایه بنشینند. حتی اگر وقت این کار را هم ندارند، کمی بنشینند و یک دور قوانین را از اول تا آخر مرور کنند. خداوکیلی اگر سرشان از تناقضات قانونی نترکید، بیایند و در دانشگاهی که به من مدرک دکترا داده را ببندند. هر آدم معمولی با کمی مطالعه، نه در سیر تحولات پنجاه سال گذشته، بلکه در تاریخ بیست ساله سیاستگذاری میتواند بهراحتی تناقضات را مشاهده و درک کند. حتی بعضا میتوان در مرور پنج سال اخیر، که نه؛ بلکه سه سال اخیر که خودشان قانونگذاری کردهاند، تجربهها بیاموزند. اگر واقعا دکترا گرفتهاند یا حداقل کارشناسی ارشد دارند، روش تحقیق را حتما بلد هستند. خودشان بیایند و این اطلاعات را بهطور علمی مرور کنند و ببینند با توجه به شرایط اقتصاد و آنچه داریم و نداریم و... آیا واقعا مسیر درستی را رفتهاند؟ بله. امروز ما نیازمند توسعه فیزیکی دانشگاهها نیستیم. ما بهاندازه کافی اندیشمند و دانشمند و محقق داریم. ما نیازمند مسئولان و وکلایی هستیم که تفکر و پژوهش علمی را در عمل قبول داشته باشند. ما حتی نیاز نداریم سیاستگذاران مستقیم به پژوهشگران مراجعه کنند. خودشان روش پژوهشی را در پیش بگیرند و از پژوهشهای موجود استفاده کنند که ما به آن میگوییم مرور ادبیات که جزء اولین گامهای پژوهش است. سیاستگذاران باید باور کنند سیاستگذاری و قانونگذاری خود یک علم پیشرفته بوده و به شدت سخت و پیچیده است. آنها باید باور کنند که در شرایط اقتصادی کشور بزرگی چون ایران نمیتوان با دورهمیها و گعدهها، مشکلات پیچیده اقتصادی را حل کرد. حتی اگر حرف ما را باور ندارند، بروند و از همان آقازادههایی که خارج از کشور تحصیل کرده و در آنجا زندگی میکنند، دعوت کنند و از آنها بپرسند که سیاستگذاران در آنجا چگونه مسیر توسعه را هموار میکنند و چگونه سیاست در آنجا در خدمت اقتصاد است بههرحال به نظر من امروز صنعت خودرو دارد نفسهای آخر خود را میکشد و عنقریب با یک صنعت کاملا مونتاژی مانند قبل از انقلاب مواجه خواهیم شد. البته انشاءا... که حرف وکلای مجلس اجرا میشود و ما شاهد خودروهای 5 تا 10 هزار دلاری ارزان باکیفیت عالی روبهرو میشویم و آلودگی شهرها هم با همت ایشان حل میشود،. اما خداوکیلی این حرکت، توسعه و پیشرفت اقتصادی به همراه نمیآورد. باید فکری هم برای توسعه فناوری و اشتغال دانشپایه فناورمحور کرد. وگرنه فکر میکنید تا کی میتوانیم با فروش نفت و گاز و فولاد و فرش و پسته مملکت را از نظر اقتصادی رشد دهیم؟ این مملکت بزرگ است و نمیتوان آن را مانند کشورهای کوچک مدیریت کرد. ما نیازمند بکارگیری روشهای توسعه همهجانبه هستیم و برای این منظور نیازمند تحول در مسیر قانونگذاری و سیاستگذاری در کشور هستیم و این مهم صورت نمیپذیرد، مگر پژوهش و پژوهشگر را گرامی بداریم و به حرفهایشان گوش دهیم و منطقی انتخاب کنیم. بهویژه اگر صنعت خودرو را از دست بدهیم، معلوم نیست که دیگر در این دهه سوم قرن بیست و یکم بتوانیم در میان رقابت بزرگان دنیا، از زیر پای کشورهای بزرگی چون چین و هند سالم بیرون بیاییم و برای خود جایگاهی پیدا کنیم. تا دیر نشده، صنعت خودرو را جدی بگیرید.