ربودن زمین به روش معدنکاران
ابوالفضل میرقاسمی-کارشناس توسعه روستایی
رابطه میان استخراج و تولید مواد معدنی و محیط زیست بسیار نزدیک و وابسته به یکدیگر است و جدا کردن این دو از یکدیگر ناممکن است، زیرا از یک طرف، به محیط زیست دست اندازی می کنیم و از طرف دیگر، می خواهیم از آن نگهداری و محیطی سالم برای آیندگان به جا بگذاریم. بنابراین، بحث استخراج، برداشت و آسیب آن به محیط زیست، تضادی میان فعالیت اجتماعی انسان ایجاد می کند. همه می دانیم که هر زمین در مناطق روستایی یک بهره بردار عرفی دارد که صاحب زمین محسوب می شود. این زمین ها از گذشته های دور و از اجداد بومیان روستایی به آنها رسیده است و منبع اصلی امرار معاش روستاییان به شمار می رود. تاکنون ۳ بار تقسیم اراضی در مراتع کشور اعمال شده و هر بار زمین ها به یک بهره بردار رسیده است. به هر حال، جایی در کشور نیست که بهره بردار عرفی وجود نداشته باشند. کاوش و استخراج معدن منجر به نابودی زمین هایی می شود که از گذشته منبع درآمد جمعیت روستایی بوده است. معدنکاران با بهانه هایی نظیر افزایش اشتغال اقدام به تخریب محیط زیستی می کنند که در نهایت، آورده ای جز بیکاری برای مردم بومی ندارد. زمین تخریب شده هیچ گاه به حالت قبل باز نمی گردد و روزبه روز گونه های بومی و تنوع زیستی روستاها در تهدید معدنکاری قرار می گیرند. در حقیقت، باطله ها و نخاله ها در روستاها آفتی بر جان آب و خاک روستاها شده، به همین دلیل در سال های اخیر آمار فرسایش خاک در مناطق روستایی حاکی از یک روند افزایشی است.معدنکاری حتی موجب تغییر الگوی آبیاری و چرخه هیدرولوژی زمین های اطراف شده است و وجود حجم زیادی از نخاله، موجب تغییر مسیر آب می شود و آن را به سمت گسل هایی هدایت می کند که در نهایت، از دسترس انسان خارج می شوند و حق بومیان از آب ضایع می شود. اثرات معدنکاری چه در تخریب محیط زیست چه درباره آثار سوء اجتماعی به قدری زیاد است که برای جبران آن راه حلی به ذهن نمی رسد. برای مثال، برخی مردم گیاهان دارویی یا مواد غذایی جمع آوری می کردند، اما می بینیم که این گیاهان به بهانه معدنکاوی از بین رفته اند؛ نمونه چنین روندی در جاده هراز است که کشف و استخراج معدن موجب از بین رفتن اراضی ارزشمند این منطقه شده است.
نخاله ها باعث افزایش بی شمار آلودگی در محیط می شود و سلامت انسان ها را به خطر می اندازد. برای مثال، بهره برداری از معادن اورانیوم در زنجان احتمال به خطر افتادن سلامت مردم را افزایش داده، همچنین ضایعات معدن زغال سنگ در سوادکوه باعث شده است که رودخانه های اطراف آلوده شوند. به طورکلی هیچ گاه توجهی به هزینه های معدنکاری در کشور نشده و همواره تخریب محیط زیست در اولویت پایینی قرار داشته است. گویا هیچ گاه آب وهوای پاک و زیبای مناظر برای معدنکاران اهمیت نداشته و خدمات اکوسیستمی اصلا به حساب نمی آمده و فقط به عایدات حاصل از آن توجه شده است. اینکه چقدر تفرجگاه های طبیعی تحت تاثیر معدنکاری در کشور از بین رفت و تا چه میزان اراضی جنگلی و مرتعی نابود شد، تاکنون موردتوجه فعالان معدنی قرار نگرفته است. یکی از آثار معدنکاری در طبیعت، ورود فلزات سنگین به مجرای آب زیرزمینی است که سال های اخیر شاهد افزایش این آلایندگی ها در آب بودیم. در کل، گویا هیچ گاه خدمات اکوسیستمی طبیعت به حساب نیامده و تنها آورده های معدنی که به سود عده ای محدود بوده، مهم شمرده شده است.آنها شعارشان اشتغالزایی بود که به ندرت شاهد چنین اتفاقی در روستاها بودیم، چرا که بیشتر صاحبان معادن کمتر از نیروی بومی بهره گرفتند و معمولا شغل ها نصیب افراد نزدیک صاحبان معدن می شود تا اهالی روستایی که طبیعتش در حال نابودی است. افزایش تفاوت قومیتی، آثار سوء اجتماعی و فرهنگی تنها بخشی از آورده معدنکاران در روستاها است. به بهانه کارنابلد بودن اهالی بومی یک منطقه؛ معمولا از قوم و خویش و آشنایان خودشان استفاده می کنند. یکی از فعالیت هایی که در استخراج معادن انجام می شود، ایجاد انفجار است؛ در هنگام عملیات استخراج حجم زیادی ماشین آلات به همراه انفجار، آلودگی صوتی ایجاد می کند که باعث ترس بسیاری از موجودات زنده می شود. علاوه بر آن، هنگامی که در معادن استخراج انجام می دهیم، بخشی از زمین تخلیه می شود که می تواند باعث ایجاد زلزله هایی در مقیاس کوچک شود.