روابطعمومی، ویترین دانشبنیان
بیکاران تحصیلکرده عبارت ناخوشایندی است که در ادبیات اقتصادی و شغلی کشور به کار برده میشود.
نظام شغلی ایران در برهه ای از زمان جایی برای دانش آموختگانی که امید به افزایش تولید و توسعه داشتند، نداشت و همین روند، موجب افزایش مهاجرت نخبگان و خروج ثروت نیروی انسانی باسواد از کشور شد. مشکل آنجایی بیشتر خودنمایی کرد که شمار زیادی از فارغ التحصیلان دانشگاه های معتبر، در فهرست بیکاران قرار گرفتند. بی ثباتی اقتصاد و افزایش آمار بیکاران تحصیلکرده، ویترین زیبایی را که نسل های گذشته از درس خواندن و موفق شدن نشان می دادند، در هم فروریخت، اما در یک دهه اخیر، جاده خاکی استارت آپی در کشور با فعالیت نخبگان پیموده و مسیر برای فعالیت دیگر افراد باسواد و جویای کار باز شد، تا جایی که اکوسیستم دانش بنیان امروز در کنار تمام دشواری ها و سنگ اندازی ها، با کسب موفقیت های گاه و بیگاه، کورسوی امید برای برخی نخبگان ایجاد کرده است. در کنار این موفقیت ها، آسایش ناشی از فناوری های نوین در زندگی روزمره، ضرورت وجودی فعالیت این بخش را نمایان ساخت. با این همه، هنوز کمتر کسی می داند که آسایش امروزی حاصل از فناوری، محصول فعالیت دانش بنیان ها است. اینجا است که باید گفت جامعه نیازمند ترویج فرهنگ و مفهوم دانش بنیان است. ترویج فرهنگ دانش بنیان فرآیندی است که از کانال روابط عمومی و بعد رسانه ها می گذرد و رابط میان مردم و اکوسیستم فناوری است. صمت به مناسبت روز روابط عمومی به نقش این مولفه در ترویج فرهنگ دانش بنیان در جامعه پرداخته است.
تاریخ مصرف این آرزوها گذشته است
بی شک شناخت از فضای شغلی و کسب وکار برای نوجوانان در حال تحصیل یا دانشگاهیانی که در بدو ورود به بازار کار هستند، بسیار مهم است. آرزوی پزشک، مهندس، خلبان و فضانورد شدن در ۳ یا ۴ نسل گذشته، زمانی اوج گرفت که عموم مردم شاهد ارتقای اجتماعی شاغلان این حرفه ها و تمکن مالی آنها شدند. آن زمان شغل های پردرآمد امروزی در انزوا قرار داشتند و تقریبا برای والدین تعریف نشده بود و معمولا نیاز به مدرک دانشگاهی هم نداشتند. متاسفانه این انتخاب های محدود، معمولا بروز و شکوفایی استعدادهای نسل جوان را با مانع روبه رو می کرد. گفتنی است، این روند ناشی از رخ نمایی افرادی بود که در این مناصب فعال بودند و گاهی هم اگر آن درآمد یا جایگاه موردانتظار را نداشتند، ویترین قابل قبولی از خود به نمایش می گذاشتند. خوشبختانه امروزه نگرش جامعه تا حدی نسبت به این دکتر و مهندس شدن ها تغییر کرده و تلطیف یافته است. این امر تنها یک دلیل واضح دارد؛ نخست کسب درآمد بالای این مشاغل و دوم تغییر نگرش مردم که ناشی از همان دلیل نخست است. یکی از پارامترهای مهم توسعه یک حرفه یا فن در جامعه با در نظر گرفتن تمامی جوانب از جمله صرفه اقتصادی به میزان زمان صرف شده و رفع نیاز و در راستای آسایش و راحتی و... دیدگاه و نگرش مردم است که در این زمینه، همه راه ها به روابط عمومی و بعد به رسانه ها ختم می شود.
کاشتن بذر امید
امیرحسین میرآبادی، سرپرست مرکز تعاملات بین المللی علم و فناوری در گفت وگو با صمت گفت: نقش روابط عمومی در توسعه اکوسیستم دانش بنیان ها همپای فعالیت اجزای آن مهم است، به گونه ای که اگر چنین رکنی در این اکوسیستم وجود نداشته باشد، نمی توان انتظار داشت به اقتصاد دانش بنیان برسیم. در کل، روابط عمومی از ۲ بعد اهمیت دارد؛ در گام نخست، در شرایطی که مفهوم توسعه دانش بنیان به درستی و با دقت رسانه ای بالا تبیین شود، برای مردم و جامعه امیدآفرین خواهد بود. به عبارت دیگر، مردم از توانمندی های فناوران در کشور آگاه می شوند و نسل جوان و دانشگاهی راه های تازه ای برای اشتغال و کسب درآمد پیش پای خود می بینند.
وی افزود: خوشبختانه یکی از اتفاقات خوبی که در سال های اخیر برای اکوسیستم دانش بنیان رخ داد، ورود نخبگان باسابقه و اهالی فن به این اکوسیستم بود. باتوجه به شرایط فعلی، فرهنگ سازی و امیدآفرینی، موتور محرک اکوسیستم دانش بنیان است. میرآبادی بااشاره به بعد دوم اهمیت روابط عمومی در ترویج فرهنگ دانش بنیان گفت: فعالان در روابط عمومی، نقش مهمی در آینده نگری مردم از کسب وکارهای فناورانه دارند. این را باید در نظر داشت که ارزش افزوده ای که اکوسیستم دانش بنیان دارد، هیچ جریان تولیدی و اقتصادی در کشور ندارد. سرپرست مرکز تعاملات بین المللی علم و فناوری گفت: با نگاهی گذرا به تجارت های مرسوم و سنتی، می توان گفت، معمولا فعالان اقتصادی با یک حاشیه سود مشخصی به تجارت می پردازند، اما دانش بنیان ها با کاربرد فناوری روی یک محصول یا خدمت، ارزش افزوده ایجاد می کنند که در برخی مواقع، موجب ایجاد سودهای کلان می شوند و این فرآیند، تعاملات تجاری را قوت می بخشد. بی شک، آگاه سازی مردم نسبت به ارزش افزوده ای که فناوری برای یک محصول ایجاد می کند، موجب ایجاد زمینه های رشد دیگر دانش بنیان ها می شود، به همین دلیل فرآیند اطلاع رسانی و آگاه سازی و تبیین اتفاقاتی که در کشور می افتد، حائزاهمیت است. وی افزود: اطلاع رسانی و شفاف کردن دستاوردها به زبان عام اینکه دانش بنیان ها دقیقا به حل کدام چالش در جامعه می پردازند؛ مسئولیت مستقیم روابط عمومی ها است. در واقع، روابط عمومی ویترین این اکوسیستم محسوب می شود و نقش جدی در پیشبرد اهداف آن دارد. متاسفانه در برخی مواقع، زبان اطلاع رسانی ها به قدری پیچیده است که باعث تفهیم اشتباه به مردم می شود. به همین سبب، شاید دسته ای از مردم بترسند و خیال کنند که دانش بنیان حوزه ای دست نیافتنی است و نمی توان وارد این عرصه شد. به گفته سرپرست مرکز تعاملات بین المللی علم و فناوری، اطلاع رسانی و روابط عمومی در حوزه دانش بنیان خود ماهیت دانش بنیان دارد. باوجود نقش مهمی که امروزه دانش بنیان ها در زندگی مردم ایفا کرده اند، وظایف روابط عمومی هم بیش از گذشته پیچیده شده است. تا ۵ سال گذشته، نگرش عموم مردم به دانش بنیان ها سطحی بود و اغلب تصور می کردند که ۲ یا ۳ نفر با اهداف تحقیقاتی دست به تولید یک نمونه می زنند که معمولا به مرحله تجارسازی نمی رسد و در حد نمونه باقی می ماند. در واقع شرکت هایی تحقیقاتی هستند که نباید پروژه های عملیاتی به آنها محول کرد. به همین دلیل، در گذشته شرکت های معتبر فناور تمایلی نداشتند که به عنوان دانش بنیان شناخته شوند و به عبارتی، برای آنها یک ضعف به حساب می آمد. به همین علت، شرکت های بزرگی بودند که وقتی به آنها پیشنهاد می شد که دانش بنیان شوید، نه تنها تمایلی به این کار نداشتند، بلکه تلاش می کردند از این عنوان فاصله بگیرند.
وی افزود: خوشبختانه امروز دانش بنیان شدن یک امتیاز برای این شرکت ها محسوب می شود. گفتنی است، در حال حاضر صف تقاضاهایی را از صنایع بزرگی داریم که حتی اگر در گوشه ای از فرآیند تولیدی خود فعالیت دانش بنیان کرده اند، درخواست می دهند که دانش بنیان شوند. این امر نشان می دهد که این تحول در حوزه شناخت دانش بنیان و ترویج فرهنگ دانش بنیانی، اتفاق افتاده است. برای مثال، امروز شرکت های بزرگی نظیر مپنا دانش بنیان هستند که تا ۵ سال گذشته نمی توانستیم به این شرکت ها دانش بنیان بگوییم، چرا که با فعالیت های استارت آپی اشتباه گرفته می شد. ناگفته نماند که هنوز هم اکوسیستم فعالیت های دانش بنیانی با استارت آپ های خرد اشتباه گرفته می شود.
روابط عمومی نمایانگر چهره یک استارت آپ
اشکان چکاک، مدیر یک شتاب دهنده در گفت وگو با صمت، بااشاره به تفاوت نقش روابط عمومی در شرکت های نوپا نسبت به شرکت های باسابقه گفت: نقش روابط عمومی در شرکت های نوپا نسبت به شرکت های باسابقه تاحدی متفاوت است، در حقیقت، این نقش حیاتی تر است. اگر استارت آپ شبیه بدن انسان باشد، واحد تولید، قلب آن و واحد مدیریت و استراتژی، مغز آن به حساب می آید. حال هرچقدر این دو منظم فعالیت کنند، اما روابط عمومی که چهره و صدای آن است، وجود نداشته باشد یا خوب کار نکند، در نهایت به هدف خود که توسعه در بازار است، نمی رسند. به طورکلی، بدون روابط عمومی، استارت آپ ها نمی توانند از ظرفیت های خود بهره کافی بگیرند. بنابراین، شرکت های دانش بنیان و استارت آپ ها به بخش روابط عمومی در دل مجموعه خود احتیاج دارند. از آنجایی که همواره استارت آپ ها دارای یک حاشیه امن هستند، نخستین اشتباه، آخرین اشتباه است، بنابراین باید سنجش دقیقی در فعالیت های خود به خرج دهند.
یک نقش انکارناپذیر
وی افزود: آمارها نشان داده است که بیشترین آسیبی که استارت آپ ها متحمل می شوند، فناوری و نیروی انسانی نیست، بلکه به دلیل نبود نقشه منسجم در بخش روابط عمومی شکست می خورند. به همین دلیل، نقش روابط عمومی در توسعه و پیشرفت یک استارت آپ انکارنشدنی است. بیشتر رهبران استارت آپ ها در کشور ما این گونه تصور می کنند که ایده و نحوه معرفی آن اهمیت بیشتری دارد، در حالی که حاصل فعالیت یک روابط عمومی فعال را می توان در پیروزی در بازار دید. به طورمعمول این افراد در حوزه فناوری تبحر زیادی دارند و از نبود روابط عمومی در بدنه خود ضربه های بسیاری متحمل می شوند.
تعامل میان بازار، مردم و رسانه
چکاک بااشاره به استانداردهای مهم در فعالیت روابط عمومی برای توسعه کسب وکارهای نو گفت: به اعتقاد من، روابط عمومی باید هماهنگی و تعامل میان بازار، مردم و رسانه ایجاد کند و در واقع موارد گفته شده، ۳ ضلع اصلی فعالیت یک روابط عمومی استاندارد هستند که مردم در این مثلث اهمیت زیادی دارند. عموم مردم باید درباره یک برند حتی اگر جامعه هدف آن محصول خاص هم نباشند، دید مثبتی داشته باشند و اگر این اتفاق نیفتد، بی شک آن کسب وکار در مسیر نزولی قرار می گیرد. از سوی دیگر، رسانه هم اهمیت دارد؛ مدیر یک روابط عمومی باید بداند چه رسانه هایی، در چه حوزه هایی فعال هستند و چند درصد آنها توسط مخاطبان هدف آن استارت آپ، دیده،خوانده یا شنیده می شوند.
یک نقش حیاتی
این کارشناس افزود: نبود سرمایه یکی از ویژگی های اصلی استارت آپ ها به ویژه در بدو تاسیس آن است، به همین دلیل صاحبان و رهبران آن باید در هزینه کرد تبلیغات خود، دقت بالایی داشته باشند. از آنجایی که شاید هزینه تبلیغات گران نرخ نظیر تبلیغات تلویزیونی را نداشته باشند، باید خودشان مخاطب هدف را پیدا کنند و کانال رسانه ای بهینه را رصد کنند که این فعالیت ها در حوزه روابط عمومی است. به اعتقاد من، روابط عمومی در شرکت های بزرگ تر به طورقطع پرکارتر و وسیع تر است، اما نقش آنها در استارت آپ ها و شناخت آنها در بازار حیاتی تر است.
وی گفت: از سوی دیگر، روابط شرکت های نو با بازار بسیار مهم است که این فرآیند هم از کانال روابط عمومی می گذرد، چرا که این شرکت ها به عنوان تازه کارهای بازار فعالیت می کنند و باید خود را نشان بدهند تا روابط خود را با فعالان بازار شکل بدهند و تصویر استانداردی از خود را به جای بگذارند. به عبارت دیگر، برای شکل گیری زنجیره تامین این روابط عمومی است که می تواند اثر زیادی داشته باشد. وظیفه روابط عمومی در استارت آپ ها یا شرکت های دانش بنیان عبارت از شناسایی رسانه های حوزه کسب وکار، تولید رپرتاژ آگهی در حوزه های تاثیرگذار و مرتبط، شناسایی کمپین ها، دوره ها، نمایشگاه ها و رویدادهای مختلف، تقویت ارتباط با خبرنگاران و کارشناسان حوزه، تامین محتوای ماهانه مناسب با نوع کسب وکار، آشنایی با قوانین و مدیریت شبکه اجتماعی استارت آپ ها است، همچنین تولید محتوای منظم در کانال های رسانه ای و آرشیو کردن ارتباطات و مرتبط با سازمان ها برای کسب حمایت هم، از دیگر وظایف روابط عمومی به شمار می رود.
سخن پایانی
افزون بر اینکه، یک شرکت دانش بنیان باید دارای تولیدات خوب و درجه بالا باشد، نحوه معرفی آن به بازار هم اهمیت دارد. اگر کسب وکارهای نو از نیروی روابط عمومی برخوردار نباشند، ممکن است که رقبای قوی تری پیدا و آنها را از میدان به در کنند. همچنین، اگر نتواند در بازه مناسب خود را به هدف مدنظر قرار داده شده برسانند، ممکن است ورشکستگی و بحران مالی را تجربه کند و رقبای جدید با ایجاد شبکه در بازار، گوی سبقت را از آنها بگیرند، به همین دلیل علاوه بر داشتن محصول خوب و باکیفیت، باید معرفی استانداردی هم در بازار به واسطه بخش روابط عمومی داشته باشد.