-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->علی‌اکبر جوانروح

امنیت اقتصادی سرمایه‌گذاری را سودآورتر می‌کند

علی‌اکبر جوانروح-فعال حوزه صنعت

امنیت اقتصادی سرمایه‌گذاری را سودآورتر می‌کند

اگر نگاهی به آمار سرمایه ‌ گذاری ‌ های کلان در بخش صنعت کشور بیندازید، مشاهده خواهید کرد که پس از انقلاب فقط در ۱۰ سال نخست، امنیت سرمایه ‌ گذاری در سطح بالایی حاکم بوده و رفته ‌ رفته میزان جذب سرمایه ‌ ها کم و کمتر شده است. این روند نشان از کاهش امنیت اقتصادی کشور دارد. در نتیجه این ضعف در دهه اخیر، شاهد ورشکستگی تعداد زیادی از کارخانه ‌ ها و افزایش نرخ بیکاری نیز بوده ‌ ایم. مشکل این است که در سیستم پولی کشور، بازاری ایجاد کرده ‌ اند به ‌ نام بازار ارز که در این بازار، نرخ ارز به دست دلالان بالا و پایین می ‌ شود. در هیچ جای دنیا، چنین بازاری وجود ندارد.

وقتی سرمایه ‌ گذار به ‌ ویژه در بخش تولید و صنعت سرمایه ‌ گذاری می ‌ کند، به این معنی است که زمینی برای راه ‌ اندازی کارخانه ‌ ای خریداری و ماشین ‌ آلات موردنیازش را تهیه کرده و...؛ اینها هزینه ‌ های ثابتی است که متقبل شده تا به سوددهی برسد. حال در شرایطی که تولید به ‌ دلیل نوسانات ارزی به ‌ صرفه نیست، سرمایه ‌ گذار دچار زیان می ‌ شود و حتی نمی ‌ تواند وامی که گرفته را بازپرداخت کند، چون سود وامی که به سرمایه ‌ گذار و صنعتگر به ‌ عنوان تسهیلات ارزان ‌ قیمت پرداخت می ‌ شود با فرمول ‌ هایی که بانکدارها محاسبه می ‌ کنند، به اعداد دورقمی و بالا می ‌ رسد که نه ‌ تنها دردی از او دوا نخواهد کرد، بلکه بر مشکلاتش می ‌ افزاید. به همین دلیل و دلایل اقتصادی دیگر، متاسفانه سرمایه ‌ ها از کشور خارج و وارد کشورهایی می ‌ شود که ثبات اقتصادی و زمینه ‌ های مناسبی برای جذب سرمایه دارند. متاسفانه سیستم اقتصادی با کاهش ارزش پول ملی، درگیر شرایطی شده که نگران ‌ کننده است.

جذب سرمایه نیازمند فراهم کردن شرایطی است و مولفه ‌ های خاص خود را دارد که یکی از این مولفه ‌ ها، امنیت سرمایه است؛ پس باید با استراتژی خاصی در این بخش گام برداریم، اما متاسفانه استراتژی خاصی نداریم تا براساس آن برای جذب سرمایه هدفمند عمل کنیم، میزان سرمایه ‌ گذاری و زمان تحقق آن مشخص باشد و در ادامه برای رسیدن به این هدف، موانع مخل امنیت سرمایه را از سر راه سرمایه ‌ گذار برداریم. این خلأ بزرگی است که مانع از سرمایه ‌ گذاری ‌ های کلان صنعتی در کشور می ‌ شود.همواره کاستی ‌ هایی در جذب سرمایه در کشور وجود دارد. در این زمینه لازم است اشاره کنم به بخشی از قانون سرمایه ‌ گذاری خارجی که در مجلس ششم به نفع خارجی ‌ ها تدوین کردیم و به آنها امتیازات زیادی دادیم، با این حال، کسی برای سرمایه ‌ گذاری پیش ‌ قدم نشد و اینجاست که می ‌ توانیم میزان امنیت سرمایه ‌ گذاری در کشور را دریابیم. قبل از انقلاب هم برندهای مطرحی در زمینه خودرو، موتور و لوازم خانگی در ایران نمایندگی داشتند و اقدام به تولید محصولات ‌ شان در داخل کشور می ‌ کردند. آنها با خودشان سرمایه آورده بودند، اما کم ‌ کم رفتند چون ساختار اقتصادی ما در جذب سرمایه خارجی هم مشکلاتی دارد. البته اغلب این ‌ گونه مطرح می ‌ شود که تحریم ‌ ها در این بخش (جذب سرمایه خارجی) بیشتر تاثیرگذار بوده، اما در واقع می ‌ توان گفت تحریم ‌ ها تاثیر زیادی بر امنیت سرمایه ‌ گذاری صنعتی در کشور نداشته است. سرمایه ‌ گذار چه داخلی و چه خارجی، اگر منافعی داشته باشد، راهی را پیدا و اقدام به سرمایه ‌ گذاری خواهد کرد، اما باید اطمینان یابد به سود می ‌ رسد که ایجاد این حس محصول امنیت اقتصادی است که یک سرمایه ‌ گذاری را کم ‌ ریسک ‌ تر و سودآورتر خواهد کرد.سرمایه ‌ گذار داخلی که شاهد کاهش ارزش پول ملی است، نوسانات نرخ ارز را می ‌ بیند و قوانین و مقررات خلق ‌ الساعه دست او را می ‌ بندند، دیگر رغبتی به سرمایه ‌ گذاری، آن ‌ هم در بخش صنعت که سرمایه عظیمی نیاز دارد، نخواهد داشت و همین خود سیگنال منفی برای سرمایه ‌ گذار خارجی است. البته بخشی هم به ماهیت فعالیت در بخش تولید و صنعت برمی ‌ گردد، چراکه تولید فرآیندی زمانبر است و تولیدکننده تا مواد اولیه را به تولید برساند و محصول خود را در بازار عرضه کند و هزینه ‌ کرد و سود به او برگردد، زمان می ‌ برد و در نهایت ارزش آنچه صرف کرده، کم و کمتر می ‌ شود. برای ایجاد امنیت سرمایه ‌ گذاری و حل مشکلات این بخش باید اصلاحات جدی اقتصادی انجام دهیم، چون این مشکلات به نواقص و ناهماهنگی ‌ های ساختاری برمی ‌ گردد؛ پس اگر به ‌ دنبال ایجاد امنیت سرمایه ‌ گذاری و به ‌ دنبال آن جذب سرمایه هستیم باید در سیستم اقتصادی کشور بازبینی و تغییراتی ایجاد کنیم. ضمن اینکه باید از کارشناسان و متخصصان امر بهره بگیریم و با رویکرد مناسبی گام برداریم.

به ‌ نظر من در این مسیر، دولت باید سیستم اقتصادی خود را تغییر دهد، بازار ارز را از بین ببرد و پول را ارزش ‌ گذاری کند. در این میان، تجارب دیگر کشورها می ‌ تواند مفید و کمک ‌ کننده باشد. به ‌ عنوان مثال، اقتصاد آلمان از همه کشورهای اروپایی شکوفاتر است؛ باید بررسی کنیم چرا و چگونه این شرایط برای آنها رقم خورده است. یا کشوری مانند امارات که موفق است و اقتصاد باثبات و به ‌ تبع آن بازار پولی باثباتی دارد. در اینکه امنیت سرمایه ‌ گذاری در اقتصاد، از جمله بخش صنعت نداریم، شکی نیست، اما در مقابل آمارها از جذب فلان میزان سرمایه می ‌ گویند. آمارهایی که درباره جذب سرمایه داده می ‌ شود برمبنای شاخص ‌ های درستی نیست و جای ابهام بسیار دارد. اگر آمارهای جذب سرمایه و سرمایه ‌ گذار واقعی بود باتوجه به سرمایه ‌ های انسانی و ملی کشور، باید اقتصادی پیشروتر از آنچه امروز داریم، می ‌ داشتیم. نیروی انسانی توانمند و متخصص یکی از مزیت ‌ های کشور است که کشورهای همسایه ما ندارند، اما از این سرمایه ‌ های بالفعل به ‌ خوبی استفاده نمی ‌ کنیم و شاهد هدر رفتن این نیروی عظیم هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین