ضرورت حمایت از روزنامههای تخصصی
بحران مخاطب و فروش در کنار تامین هزینههای چاپ و نشر همواره دلیل اضطرار و اضطراب اهالی مطبوعات بوده است.
شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نیز به چالشهای سالهای اخیر مطبوعات و نشریات کاغذی اضافه شده و شمارگان روزنامهها را هر سال کمتر از سال قبل کرده است. مجلات وضعیتی بهمراتب بدتر دارند و بسیاری از آنها تنها با تدابیر حمایتی وزارت فرهنگ و ارشاد به حیات نامطمئن خود ادامه میدهند. بسیاری از فعالان رسانهای معتقدند اقتصاد پرچالش رسانه مشکل و مسئلهای امروزی نیست و سالهاست که مطبوعات ایران به آن دچارند. در این بین روزنامههای تخصصی بهدلیل محدودیت مخاطب با جنس دیگری از مشکلات مواجهند. ظاهرا هنوز نهتنها دولت و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بلکه جامعه رسانهای نیز با جایگاه و مزیتهای روزنامههای تخصصی و روزنامهنگاری تخصصی آنطور که باید آشنا نیستند.
اهمیت روزنامه تخصصی و روزنامهنگاری تخصصی
«روزنامهنگاری تخصصی» عالیترین مرحله زندگی حرفهای یک روزنامهنگار است. بیتردید اینکه یک مدرس روشهای روزنامهنگاری تخصصی را برای افرادی که هنوز وارد مرحله ابتدایی کار نشدهاند تبیین کند، دشوار است و مشکلتر از آن این است که در مطبوعات کشور ما کمتر زمینه موفقیت روزنامهنگاری تخصصی فراهم بوده و همین مشکل دامن روزنامههای تخصصی را هم محدود کرده است؛ این در حالی است که سالهاست رسانههای جهان به اهمیت تخصص در روزنامهنگاری پی بردهاند و اکنون به بهترین وجه از آن بهره میگیرند. در دنیای امروز روزنامهها و مجلات، رادیو و تلویزیون و آژانسهای خبری دارای گروهی نویسنده و مفسر هستند که هر یک از آنان درباره امر خاصی مقاله مینویسند و رویدادها را تجزیه و تحلیل میکنند. پیدایش روزنامهها و مجلات تخصصی و نیاز به تجزیه و تحلیل دقیق حوزههای تخصصی مانند صنعت، معدن، تجارت، بانک و بیمه، بورس، دانشبینانها و مواردی از این دست بهعنوان زیرمجموعههای اقتصاد منجر به تربیت و آموزش روزنامهنگاران تخصصی شده است. البته حوزههای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز از این رویکرد مستثنا نیستند. ما هم در موسسه فرهنگی، مطبوعاتی صمت با همین نگاه اقدام به راهاندازی و انتشار روزنامههای تخصصی روزگار معدن، روزگار صنعت، روزگار اقتصاد و گسترش تجارت کردهایم و صمت بهعنوان روزنامه مادر در کنار پایگاه خبری گسترشنیوز در تمام بخشهای تخصصی یادشده در تلاش برای انعکاس نظرات کارشناسی در قالب گزارشهای تحلیلی و تفسیری است؛ هرچند هنوز هم روزنامه تخصصی و روزنامهنگاری تخصصی در نگاه دولت و فعالان اقتصادی جایگاه چندانی ندارد.
رسالت رسانه تخصصی
شهیندخت خوارزمی- استاد دانشگاه و مترجم: نباید تردیدی داشت که حوزههای مختلف خبری به رسانه تخصصی نیاز دارند. رسانه در هدایت افکار عمومی و شکل دادن به افکار سیاستگذاران و تصمیمسازان نقش اساسی دارد؛ با این حال هنوز هم روزنامه تخصصی و روزنامهنگاری تخصصی جایگاه واقعی خود را پیدا نکردهاند و سیاستگذاری و حمایتهای دولتی در این حوزه با نوسانات زیادی مواجه است. صنعت و اقتصاد جهان معاصر وارد فضای دیگری شده است. تحولات فناوری صنعت را با دنیای دیگری روبهرو کرده، اما خیلی از بنگاهداران و فعالان اقتصادی با تحولات بنگاهداری و شیوههای مدرن اداره کسبوکارها آشنا نیستند. رسانه بهعنوان مشاوری آگاه باید سطح دانش و آگاهی مدیران و فعالان حوزههای مختلف اقتصادی را ارتقا دهد. در اثر همین آگاهسازی است که میتوان رسانهها و فعالان رسانهای را به نیروهای فعال و تاثیرگذار در حوزه تصمیمسازی و سیاستگذاری تبدیل کرد. رسانه میتواند تحولساز باشد. این تحول در تمام حوزههای اقتصاد باید ایجاد شود و از سوی دیگر رسانههای تخصصی در نگاه سیاستگذاران و تصمیم سازان باید به جایگاه واقعی خود برسند. آنچه مسلم است رسانههای تخصصی باوجود تیراژ اندک، ضریب نفوذ قابلتوجهی در پژوهشگران و برنامهریزان دارند. این رسانهها هم بر نخبهپروری تاثیر میگذارند و هم از نخبگان تاثیر میگیرند. هرچند ممکن است مطالب این دست از نشریات برای عموم چندان جذاب نباشد اما قشر مدیران میانی به بالای جامعه، پژوهشگران، دانشجویان و تحلیلگران عمدتا میتوانند از این رسانهها بهعنوان مرجع تصمیمات بعدی و تاثیرگذاری صحیح در رفتارهای جامعه استفاده کنند.
جدال نابرابر
منصور گلناری- کارشناس مطبوعات: مطبوعات چاپی این روزها با مشکلات فراوانی دستوپنجه نرم میکنند که ورود فضای مجازی و انتشار سریع اخبار در آن و گرانی کاغذ و ملزومات چاپ از جمله آنها است. در این شرایط کمتوجهی به روزنامههای تخصصی مشکلات این دست از رسانهها را دوچندان کرده است.تمهید حمایت از رسانههای مکتوب و روزنامههای تخصصی باید از قبل پیشبینی و شیوهنامههایی برای آن تهیه میشد تا امروز رسانهها دچار این وضعیت نشوند. باتوجه به توسعه فناوری و مشکلات اقتصادی رسانههای مکتوب، اینکه این رسانهها به سمت فعالیت در فضای مجازی بروند، مسیری است که بسیاری از روزنامهها و نشریات در حال حرکت بهسوی آن هستند. دیجیتال شدن کارهای روزمره امری اجتنابناپذیر است، اما این روند در کنار مزایا، مضراتی نیز دارد که لازم است مدیران فرهنگی و رسانهای هوشیار باشند تا ضررهای چنین فضایی را به حداقل برسانند. نمیگویم مجازی شدن رسانههای مکتوب غیرممکن است و قصد مقاومت در برابر آن را ندارم، اما معتقدم این امر نیازمند زیرساختها، قوانین، شیوهها و حرکتهای درست است. علاوه بر این گاهی مخاطبان رسانههای تخصصی مانند معدنکاران، معدنداران و کارگران معدنی در استانّهای کمتربرخوردار ساکن هستند که ممکن است استفاده از رسانههای مجازی بهواسطه کمبود فناوری در آنها گسترش بالایی نداشته باشد؛ بنابراین باید با حمایت از رسانههای تخصصی نسبت به حفظ این ابزار اطلاعرسانی همت گماشت.برخی از مشکلات مانند هزینه بالای کاغذ و زینک و چاپ، توزیع نشریات و هزینه حملونقل برای تمام رسانههای مکتوب وجود دارد. در کل اکنون حال مطبوعات چاپی ما خوب نیست و حال رسانهها و مطبوعات تخصصی بدتر از بقیه است. با این همه باتوجه به توانمندی فکری، تجربیات ارزشمند و وجود افراد باسواد و متعهد، اگر دلسوزی لازم برای سرپا نگه داشتن رسانههای مکتوب و مطبوعات تخصصی وجود داشته باشد و تبعیضها در این حوزه کاهش پیدا کند، میتوان امیدوار بود در کمتر از 2 سال وضعیت مطبوعات به حالت مطلوب بازگردد. هزاران نفر در کشور در حوزه مطبوعات فعالیت و از این راه ارتزاق میکنند. اینکه وام کرونا به آنها داده و کمکهای معیشتی برای آنها در نظر گرفته شود، خوب است اما این اقدامات مانند نوعی مُسکن عمل میکند که ریشه معضل را از بین نمیبرد. باید به جایی برسیم که نویسندگی و گزارشگری آن هم در حد مطلوب، جزو پردرآمدترین مشاغل شود. اگر به چنین جایگاهی رسیدیم مطبوعات ما رشد خواهند کرد.
در واقع اگر به جایی رسیدیم که به یک شخص باسواد و فرهیخته سفارش مطلب بدهیم و رقمهای قابلقبولی برای چنین کاری به او پرداخت کنیم، جوانان متفکر ترغیب به فعالیت در این بخش میشوند و بهتبع آن این حوزه رشد مییابد، چراکه وقتی میزان درآمد در حد مطلوب باشد، سطح فکری جامعه، رسانهها و در نتیجه کشور ارتقا پیدا میکند. تا زمانی که به رسانه، مطبوعات و خبرگزاری صرفا بهعنوان یک شغل که بود و نبود آن تفاوتی ندارد، نگاه شود، وضعیت فرهنگی ما بهتر از این نخواهد شد.
سخن پایانی
آنچه مسلم است، رسانههای مکتوب اصالت و ماندگاری بهتری دارند. گرچه سرعت انتشار خبر و مطالب در رسانههای مجازی بالاتر است اما لازم است در زمینه ماندگاری و قابل ویرایش نبودن خبرها در این فضا فکری شود. در هر صورت نبود حمایت دولت از رسانههای تخصصی و رهاسازی مطبوعات در بازی ناعادلانه و تصنعی عرضه و تقاضای کاغذ و از سوی دیگر دامن زدن به گرایشهای افراطی جایگزینی فضای مجازی زمینه را برای حذف رسانههای تخصصی چاپی مهیا کرده است. در این میان رسانههای تخصصی مشکلات بیشتری دارند که زنده نگهداشتن آنها نیاز جدی به حمایت دولت دارد.