استقبال سهامداران از یک مدیر بورسی
یکی از دلایل واکنش مثبت بازار نسبت به اعلام نام برخی از اعضای کابینه سیزدهم، منصوب شدن مدیری بورسی در جایگاه ریاست کلی بانک مرکزی است، زیرا در یک سال و نیم اخیر فعالان بازار نسبت به عملکرد روسای کل بانک مرکزی (بهویژه عبدالناصر همتی) انتقادهای گستردهای را مطرح میکنند و حتی معتقدند بخشی از اتفاقاتی که در بورس رخ داده بهدلیل قربانی شدن بازار سرمایه پیشپای بانک مرکزی بود.
از همینرو بسیاری از سهامداران پس از مطرح شدن نام علی صالحآبادی بهعنوان رئیسکل جدید بانک مرکزی که سابقه سکانداری بازار سهام در نیمه دوم دهه ۸۰ را در کارنامه خود دارد، نسبت به همسویی بیشتر این نهاد سیاستگذار پولی و بانکی کشور با بورس اوراق بهادار، امیدوارتر از هر زمان دیگری شدند و همین مسئله نیز باعث شد انگیزه فعالان بازار برای خرید سهم بیش از پیش تقویت شود.
انتخابهایی که آقای رئیسجمهور در روزهای قبل برای تیم اقتصادی خود داشتند این پیام را به فعالان اقتصادی در حوزههای گوناگون اعم از بورس میدهد که رویکرد جدیدی در مدیریت اقتصادی کشور به کار گرفته خواهد شد و همین نکته زمینهساز رشد شاخصها در روزهای آینده خواهد شد.
بهعنوان مثال، انتخاب آقای صالحآبادی به سمت ریاست کلی بانک مرکزی میتواند خبر بسیار خوبی برای فعالان بازار سرمایه باشد، زیرا ایشان مدت زیادی در بازار سهام مدیریت امور را در اختیار داشت و در واقع از دید سهامداران بهعنوان یک مدیر بورسی شناخته میشود. البته ایشان هنوز به این سمت منصوب نشدهاند اما با توجه به گزینههای احتمالی به نظر میرسد شانس ایشان بیشتر از سایر گزینههاست.
همانطور که گفته شد آقای صالحآبادی عملکرد قابلقبولی در جایگاه ریاست سازمان بورس داشت و سهامداران نیز نسبت به اینکه یک مدیر بورسی سکاندار بانک مرکزی شود، ذهنیت بسیار خرسند و خشنودی دارند.
متاسفانه در دورهای که گذشت بانک مرکزی سیاستهایی را اتخاذ کرد که نهتنها به نفع بازار سهام نبود، بلکه ضربههای سنگینی به بورس وارد کرد اما این انتخاب خیال فعالان بازار را نسبت به سیاستگذاریهای برخلاف منافع سرمایهگذاران در بازار سهام آسوده کرد.
یکی از مواردی که در طول سال گذشته به بازار آسیب زد، مسئله نرخ بهره بود که باعث شد حجم عظیمی از سرمایهها جذب شده به بازار بار دیگر بورس را به مقصد بانک و برخی از موسسات مالی و اعتباری ترک کنند. حال با این انتصاب امید آن میرود که سازکار تعیین نرخ بهره بانکی نظم و نسق پیدا کند و بهنوعی مدیریت شود که بخشهای گوناگون اقتصاد که بورس را نیز شامل میشود، تخریب نکند.
یکی دیگر از مسائلی که باعث برهم خوردن تعادل در بازار سرمایه شده بود، نوسانات گاهوبیگاه نرخ ارز بود و همچنین سرکوب نرخ دلار که در مقاطع مختلف صدای اعتراض سهامداران را بلند کرده بود. بارها شنیدهایم که قرار است نرخ دلار تا ۱۵ هزار تومان کاهش پیدا کند که فضای هیجانی بازار را هیجانیتر میکرد اما انتصاب مدیران فعلی نشان از وجود ارادهای برای پایان بخشیدن به نگاه دستوری در امر بازار ارز است که طبیعتا مورداستقبال فعالان بورسی هم قرار گرفته است.
متاسفانه در دولت دوازدهم شاهد فعالیت برخی مدیران با تفکراتی قدیمی و ناکارآمد در قرن ۲۱ بودیم که باعث میشد سیاستها و روشهای نوین مدیریت اقتصاد در کانون توجهات قرار نگیرد. اما حالا به نظر میرسد دولت جوانی روی کار آمده که میتواند با نگاه مدرنتری با مسائل و مشکلات مواجه شود و برای حل آنها تلاش کند.
استفاده از نخبگان جوانی که در کشورمان فعالیت میکنند در مناصبی مانند وزارت و ریاست سازمانها میتواند عنصر کارآمدی در سیستم را تقویت کند و به نظر میرسد آقای رئیسی هم با همین ذهنیت وارد کارزار شدهاند.
حمید میرمعینی- کارشناس ارشد و فعال بازار سرمایه