بدهکاران بانکی، یا رانتی هستند یا نورچشمی
کارشناسان معتقدند نام شرکتهای دانشبنیان حقیقی در لیست بدهکاران بانکی نیست و معمولا آن دسته از شرکتهایی که در این لیست قرار دارند با رانت موفق به دریافت وامهای کلان شدهاند و بهعبارتی نورچشمی هستند.
روال دریافت وام برای دانشبنیانها و دیگر شرکتها یکسان است و در عمل تفاوتی قائل نمیشوند؛ اینکه برای اعطای وامهای کلان از یک شرکت دانشبنیان وثیقه همتراز میخواهند خندهدار است.
دانشبنیانها میتوانند روی پای خود بایستند
بیشتر صاحبان کسبوکارهای معتبر و موفق معتقدند شرکتهای دانشبنیان موفق در ابتدای مسیر نیاز به وامهای کلان ندارند. اگر بازار کافی در دسترسشان باشد و شناخت کافی هم داشته باشند، هیچ کارآفرین و صاحب کسبوکاری نگرانی جدی از شکست سنگین مالی نخواهد داشت. در این شرایط ممکن است افراد در ابتدای مسیر کارآفرینی و دانشبنیان شدن، باوجود صرف هزینه زمانی و مالی به نتیجه مطلوب نرسند و سود چندانی عایدشان نشود که این یک فرآیند طبیعی است. اما اگر روند گامبهگام و آرامی را در توسعه کسبوکار خود پیش گیرند، احتمال موفقیت و ایستادگی آنها در برابر نواقصشان بیشتر میشود. اغلب صاحبان کسبوکارها لازم است این را بدانند که در ابتدای مسیر نیازمند سرمایه کلان نیستند. اگر محصول یا خدماتی دارند باید تلاش کنند با همان امکاناتی که در اختیار دارند و در حد مقدور، کالایشان را به بازار عرضه و به آرامی مسیر پیشرفت را طی کنند. تجربه نشان داده اگر در ابتدای کار پول زیادی تزریق شود، زوایای راه، رسیدن به تولید اصولی و انبوه و پیچوخمهای بازار، از سوی کارآفرینان شناخته نمیشود و این بهعنوان شکافی عمیق برای کسبوکارها مشکلساز خواهد شد.
در این گزارش به بررسی و ارزیابی تسهیلاتی که به شرکتهای دانشبنیان ارائه میشود، پرداخته است.
دانشبنیانها قدرت دریافت وامهای کلان را ندارند
سبحان فروغیدهنوی، مدیرعامل یک شرکت دانشبنیان در حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات و نرمافزارهای رایانهای معتقد است بیشتر بدهکارهای بانکی یا رانتی هستند یا نورچشمی. دانشبنیانهای نوپا و اصیل، قدرت دریافت وامهای کلان بانکی را ندارند. وی بااشاره به روند اعطای تسهیلات بانکی و مالی از سوی صندوقهای مالی و اعتباری و بانکها در گفتوگو با صمت گفت: ابتدا باید به این نکته واقف باشیم که بهطورکلی تسهیلاتی که به دانشبنیانها اعطا میشود با تسهیلاتی که به دیگر شرکتها داده میشود، تفاوت چندانی ندارد، چرا که بیشتر دانشبنیانها هم برای دریافت تسهیلات و وام، نیازمند ضمانتنامههای متعدد هستند. این امر نشان میدهد که دانشبنیانهایی هم که موفق به اخذ وامهای کلان از سوی بانکها شدهاند، از مسیر رانت توانستهاند وام بگیرند. وی افزود: درصد زیادی از دانشبنیانهایی که از دل دانشگاهها یا مراکز علمی بیرون آمدهاند، موفق به دریافت چنین وامهایی نمیشوند. بیشتر این افراد با گردآوری افراد توانمند با حداقلها آغاز کردهاند و چندینبار به نقطه صفر و حتی زیرصفر هم رسیدهاند. معمولا شرکتهای بزرگ یا کاغذی میتوانند چنین وامهایی
را دریافت کنند و نام آنها در لیست بدهکاران بانکی است.
نام ما در لیست نبود
فروغیدهنوی بااشاره به اینکه چندی پیش لیستی از سوی صندوق نوآوری و شکوفایی منتشر شد شامل نام دانشبنیانهایی که موفق به دریافت وام شده بودند، گفت: سال گذشته صندوق نوآوری و شکوفایی اعلام کرد رقم چند میلیاردی وام به شرکتهای دانشبنیان اعطا کرده است که نام شرکت ما هم در این لیست بود، درحالی که واقعیت نداشت و آن وامی را که آنها مدنظرشان بوده، هیچگاه دریافت نکردهایم. وی گفت: عموما به دانشبنیانها وامهای کلان تعلق نمیگیرد. اگر هم بگیرد نیازمند وثیقههای همتراز است. حال این سوال مطرح میشود فردی که وثیقه همپایه با وام را دارد چرا باید اقدام به تاسیس یک شرکت دانشبنیان کند؟ از آنجایی که بدهکارهای بانکی بیشتر از راه رانت موفق به دریافت وام شدهاند یا نورچشمی بهحساب میآیند و این روال شامل دانشبنیانها هم میشود.
وامهای بیبرنامه؛ پاشنهآشیل توسعه
این صاحب شرکت دانشبنیان گفت: تفاوت چندانی میان وامهایی که به دانشبنیانها و دیگر شرکتها ارائه میشود، نیست. بهطورکلی اعطای وامهای بانکی در ایران از تنوع بالایی برخوردار نیست و روال ثابت خودش را دارد. در بسیاری کشورهای پیشرو ۲ راهکار برای تامین مالی و حمایت از دانشبنیانها وجود دارد؛ سرمایهگذاری اشتراکی و اعطای وام. در سرمایهگذاری اشتراکی همانگونه که از نام آن میتوان فهمید، سرمایهگذاران در قالب مشارکت با صاحبان شرکت همکاری میکنند. در بخش اعطای وام معمولا شرکتهایی وام میگیرند که میدانند با دریافت وام مشکل اصلی شرکت تا حد زیادی رفع میشود. در تمام دنیا این ۲ روش جواب داده است، اما در ایران اعطای وام بهنوعی تبدیل به پاشنهآشیل رشد و توسعه کشور شده است. وی افزود: مشکل ما در ایران این است که روش اعطای تحصیلات روند استانداردی ندارد و بههمین دلیل به شرکتهای کوچک دانشبنیان تعلق نمیگیرد. بهطور معمول برای اعطای وام به شرکتهای دانشبنیان باید بیلان مالی سالانه شرکت موردارزیابی قرار گیرد و برمبنای آن وام تعلق یابد نه آنکه وثیقه همتراز بخواهند. فروغی درباره روشهای بهروز پیشبینی بیلان مالی در
کسبوکارهای نوپا و جدید گفت: امروزه روشهایی رواج داده شده است که صاحبان شرکتهای دانشبنیان میتوانند با استفاده از شرایط موجود پیشبینیهای دقیقتری نسبت به درآمدهایشان در آینده داشته باشند و براساس آن درخواست دریافت وام دهند و موسسهای که متولی این خدمات است باید براساس سیستم گردش مالی آن شرکت و تاریخچهای که داشته است، وام اعطا کند؛ چنین روندی در سیستم بانکی ایران وجود ندارد. حال باتوجه به تعریفی که از دانشبنیان میشناسیم، ارائه یک وثیقه بزرگ ملکی برای دریافت وام عموما خندهدار است.
راههای تامین اعتبار
وی بااشاره به اینکه شکل کلی دریافت وام از سوی شرکتهای دانشبنیان امری صحیح است، گفت: بهطور قطع ارائه تسهیلات برای شرکتهای دانشبنیان امری درست است هرچند در ایران تنوع زیادی ندارد و به اعتقاد من دانشبنیانها باید از تسهیلات مالی استفاده کنند. از آنجایی که یکی از راههای تامین هزینه موردنیاز کسبوکارها اعطای وام است، نمیتوان تمامی نظام بدهکاری را زیرسوال برد. در اصل یک بخش مهم تامین مالی دانشبنیانها از طریق وامها حاصل میشود. حال اینکه این روش در ایران بهدرستی کار نمیکند و باید روال کار صندوق نوآوری و شکوفایی را بررسی کرد.
وی در تشریح توسعه کسبوکارهای دانشبنیان در جهان گفت: روال مشابه چنین جریانی در سراسر دنیا با عبارت Smart Mony شناخته میشود، به این معنا که تمام زیرساختهای توسعه یک شرکت دانشبنیان از سوی صندوقهای حمایتی اعم از اعطای وام و فروش محصولات باید فراهم شود. در تشریح این روند باید گفت ارائه تسهیلات همراه با ایجاد زیرساختها برای کسب سود مالی انجام میشود.
با وامهای زودهنگام مخالفم
در ادامه با امیر قهرمانپور، صاحب یکی دیگر از شرکتهای دانشبنیان در عرصه تولید تجهیزات پزشکی به گفتوگو پرداختیم. وی در گفتوگو با صمت گفت: برای اینکه یک شرکتدانشبنیان تبدیل به یک بدهکار بانکی نشود، باید بداند که چگونه باید در بازار رفتار کند، در حقیقت باید بازار را بهخوبی بشناسد. وقتی یک صاحب دانشبنیان وارد بازار رقابت میشود علاوه بر علوم دانشگاهی و آکادمیک باید شناخت کاملی از بازار داشته باشد، در واقع باید علم بازار را بداند.
وی ادامه داد: صاحبان شرکتهای نوپا پیش از آنکه نیازمند وامهای بانکی و تسهیلات مالی باشند، نیازمند شناخت بازار و یادگیری رفتار منطقی در بازار هستند. آنها باید بر آینده محصولی که تولید میکنند تاحد زیادی اشراف و آگاهی داشته باشند تا به یک نتیجه واقعی برسند. در واقع نباید براساس یکسری توهمات ذهنی پیش بروند، چرا که در نهایت متضرر میشوند. قهرمانپور گفت: اگر صاحبان شرکتهای دانشبنیان بدون شناخت و بهرهگیری از تجارب شرکتهای باسابقه اقدام به دریافت تسهیلات و وامهای بانکی کنند، احتمال اینکه در نهایت تبدیل به یک بدهکار بانکی شوند، زیاد است. به اعتقاد من باید گام به گام در این زمینه حرکت کرد، ابتدا باید یک بازار کوچک را انتخاب کرد و بعد یک برنامه بزرگ و بلندمدت چید. در واقع باید بهآرامی بازار را برای خود تعریف کنند و سپس گسترش دهند.
وی گفت: بهطور کلی مخالف اعطای تسهیلات در شروع فعالیت یک شرکت دانشبنیان هستم، چرا که اگر صاحبان این شرکتها نتوانند رفتار بازار را پیشبینی کنند، از بازپرداختها باز میمانند و راه دشوارتری را مقابل خود دارند.
سنگ ضمانت بانکی، پیشپای دانشبنیانها
در ادامه سیدحسن هاشمی، رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای، پذیرفته نشدن داراییهای نامشهود شرکتهای دانشبنیان بهعنوان ضمانت تسهیلات بانکی را یکی از مهمترین مشکلات این شرکتها برشمرد. وی در گفتوگو با ایسنا گفت: طی سالهای اخیر رهبر معظم انقلاب بارها بر ضرورت تقویت اقتصاد دانشبنیان تاکید داشتهاند و در سال جدید نیز با اشاره مستقیم به موضوع «تولید، دانشبنیان، اشتغالآفرین» سیاست کلی کشور در این عرصه را مشخص کردند. وی افزود: برای بزرگ شدن اقتصاد دانشبنیان، نیازمند رشد و تقویت اقتصاد شرکتهای دانشبنیان و توسعه فعالیتها و اثرگذاری آنها در حوزههایی مانند تولید، صنعت و خدمات هستیم و لازمه آن، این است که گردش مالی این شرکتها و سهم آنها در اقتصاد بیشتر شود.
رویکرد حمایتی دولت
رئیس سازمان نصر با تقدیر از رویکرد رئیسجمهوری برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان اظهار کرد: اینکه آقای رئیسی، وزارتخانهها را مکلف کردهاند بهجای خرید محصولات خارجی، نمونههای داخلی و استاندارد تولیدشده توسط شرکتهای دانشبنیان را خریداری کنند، اقدام ارزشمندی است اما طبیعتا این تضمین خرید، صرفا پشتوانه اقتصادی تعداد اندکی از شرکتها خواهد بود و نمیتواند شامل حال تمامی ۶۷۰۰ شرکت باشد. هاشمی تصریح کرد: بازار محصولات دانشبنیان فقط نهادهای دولتی نیست و این شرکتها باید بتوانند با تامین منابع لازم، بازار محصول خود را توسعه دهند و اقتصادشان را تقویت کنند. هاشمی ادامه داد: شرکتهای دانشبنیان برای رشد اقتصاد خود، نیازمند تامین منابع مالی و استفاده از تسهیلات بانکی هستند که دولت نیز مصوبات حمایتی متعددی داشته و صندوق نوآوری و شکوفایی نیز تسهیلاتی را پیشبینی کرده، اما دست بسیاری از شرکتها از این حمایتها کوتاه مانده است. وی تصریح کرد: این شرکتها مانند کارخانهها نیستند که خط تولید، تجهیزات و دستگاههایی داشته باشند که بتوان از آن بهعنوان وثیقه بانکی استفاده کرد، بلکه داراییشان، مغزافزار آنها است و با تکیه
به همین دارایی ارزشمند است که تاییدیه دانشبنیان بودن را دریافت کردهاند.
ارزشگذاری دارایی دانشبنیانها
رئیس سازمان نظام صنفی رایانهای ادامه داد: باتوجه به این شرایط، باید مکانیسمی وجود داشته باشد که این دارایی نامشهود شرکتهای دانشبنیان ارزشگذاری شده و بهعنوان سرمایه رسمی در اداره ثبت شرکتها درج و ضبط تا بهرسمیت شناخته شود. هاشمی افزود: در کنار این اقدام، لازم است سازکاری هم برای تامین ضمانتنامههای بانکی تعیین شود، چرا که بانکها حتی باوجود ثبت شدن داراییهای نامشهود بهعنوان سرمایه رسمی شرکتها، باز هم آن را برای وثیقه و تضمین قبول نمیکنند. هاشمی ادامه داد: راهکار پیشنهادی ما این است که صندوق نوآوری و شکوفایی با عاملیت صندوقهای پژوهش و فناوری سراسر کشور و با همکاری سازمانهای نظام صنفی رایانهای استانها، برای حل این مشکل اساسی شرکتهای دانشبنیان اقدامی مشترک داشته باشند.
صدور ضمانتنامه از طرف صندوقها
وی گفت: این صندوقها میتوانند داراییهای فکری شرکتهای دانشبنیان را ارزشگذاری کرده و بهازای پذیرفتن آن بهعنوان ضمانت، ضمانتهای تعهد پرداخت مورد قبول بانکهای عامل را صادر و به شرکتهای دانشبنیان ارائه کنند. وی بااشاره به آمادگی سازمان نظام صنفی رایانهای کشور برای همکاری در ارزشگذاری دارایی نامشهود دانشبنیانها تصریح کرد: با اجرایی شدن این طرح، شرکتهای دانشبنیان میتوانند بهجای وثیقههای معمول، ضمانتنامههای صندوقهای پژوهش و فناوری را که در ازای داراییهای نامشهود آنها صادر شده، به بانکها ارائه کنند و از تسهیلات بانکی بهرهمند شوند. رئیس سازمان نصر همچنین ابراز امیدواری کرد که با همراهی نهادهای متولی، این طرح محقق و گام بلندی برای تحقق شعار سال و بزرگ شدن اقتصاد دانشبنیان کشور برداشته شود.
سخن پایانی
در نهایت باید گفت آنچه موجب حمایت و کمک به یک شرکت دانشبنیان در گام نخست میشود، ایجاد زیرساختهای مناسب در فروش محصولات در بازار هدف است. باتوجه به مقایسهای اجمالی میان آنچه در صندوقهای مالی و اعتباری ایران و کشورهای پیشرو رخ میدهد، باید گفت بیشتر این صندوقها در کشورهای توسعهیافته به شرکتهای دانشبنیان در راستای فروش محصولات کمک میکنند و بهنوعی ماهیگیری را یاد میدهند؛ از حق که نگذریم در ۵ الی ۶ سال گذشته حمایتهای بجایی از دانشبنیانها در کشور از سوی نهادهای دولتی و صندوقهای مالی و اعتباری و بانکها شده است که قابلتقدیر است اما بسیاری از صاحبان این شرکتها معتقدند بهقدری روند دریافت وام یا تسهیلات از این صندوقها دشوار است که در بسیاری موارد از دریافت منصرف میشوند. بنابراین لزوم تغییر در ارائه تسهیلات به دانشبنیانها بهشدت احساس میشود، همچنین این روند نباید بهگونهای باشد که این شرکتها در نهایت بهدلیل شکست در بازار تبدیل به یک بدهکار بانکی شوند.