-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->شهناز نوایی-کارشناس و فعال معدن

تعامل به‌جای تعارض

شهناز نوایی-کارشناس و فعال معدن

تعامل به‌جای تعارض

سال‌هاست که معدنکاری با چالش‌های زیادی دست‌وپنجه نرم می‌کند، اما به شهادت بسیاری از فعالان این حوزه، درگیری با معارضان محلی یکی از مشکلات صدر فهرست چالش‌ها است. در واقع باید اعتراف کرد که عموم مردم نظر چندان مثبتی به معدنکاری ندارند و همواره تنش‌هایی میان بهره‌برداران و ساکنان محلی منطقه معدنکاری وجود داشته است، از یک‌سو، عرق مردم محلی به سرزمین آبا و اجدادی، مشکلات معیشتی، تنگدستی و ناآگاهی از حقوق و مسئولیت‌ها دیده می‌شود و از سوی دیگر، معدنکارانی که با صرف وقت، هزینه و عبور از هفت‌خوان دریافت‌مجوز، به امید آغاز فعالیت، پا به منطقه‌ای غریب با فرهنگی ناشناخته می‌گذارند.

برای حل مسالمت‌آمیز این اختلافات و تعارض‌ها چه باید کرد، در صورت جدی‌تر شدن مشکل، جانب کدام را باید گرفت، کدام نهادها باید راهکاری برای حل مشکل بیندیشند و معدنداران چه باید بکنند؟

به‌طورمعمول، معادن از نظر جغرافیایی در مناطق دورافتاده، بیابانی و کم‌جمعیت واقع‌ شده‌اند و نزدیک شهر یا حتی جاده نیستند، اما به‌طورحتم روستاهایی در اطراف معدن وجود دارند. بسیاری از بهره‌برداران در مناطقی محروم فعالیت می‌کنند که هیچ امکانات رفاهی ندارند و جاده‌ای که آنها احداث می‌کنند، باعث بهبود روند رفت‌وآمد اهالی می‌شود یا روند برق‌رسانی به منطقه را تسریع می‌کند، فرصت اشتغال فراهم می‌آورد و اقداماتی از این‌ دست.

معارضان محلی، به‌شکل معمول برخی ساکنان همان روستاها هستند و با اینکه از زیرساخت‌های معدن استفاده می‌کنند و از رشد منطقه به‌واسطه معدنکاری بهره‌مند می‌شوند، اما چون نسل‌اندرنسل در منطقه زندگی کرده‌اند، احساس مالکیت دارند و تصور ذهنی آنها این است که این زمین متعلق به ما است و با این استدلال خود را محق می‌دانند که از ماحصل بهره‌برداری از معدن سهم ببرند.

وقتی بهره‌برداری تعیین و پروانه معدن دریافت می‌شود، طبق قانون معادن، مسئولیت‌هایی برعهده معدندار گذاشته می‌شود که یکی از آنها پرداخت حقوق دولتی است، از جمله محل‌های مصرف این حقوق دولتی، رفع مشکلات و عمران و آبادی منطقه است، زیرا ذات معدنکاری به‌گونه‌ای است که تغییراتی در منطقه ایجاد می‌کند. به‌عنوان‌مثال، پوشش گیاهی منطقه را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد، راه‌های دسترسی محلی را دچار فرسودگی می‌کند، بر اثر تردد ماشین‌آلات، گردوغبار ایجاد می‌شود و اتفاقاتی از این‌ دست که می‌تواند موجبات نارضایتی اهالی روستاهای نزدیک معدن را فراهم کند و همین امر زمینه ایجاد تعارض با مردم محلی را پدید آورد. بهره‌برداران به‌طورمعمول به‌قدر توان خود در منطقه فعالیت‌های عمرانی انجام می‌دهند و علاوه بر آن، زمینه اشتغال افراد محلی را در معدن به‌وجود می‌آورند و به‌این‌ترتیب، سعی در تعامل با مردم محلی دارند.

به‌گمان من، بهترین روش برای حل مسائل و مشکلات بهره‌بردار و ساکنان محلی تعامل دوسویه و پایبندی به اصل حق همسایگی است تا با حسن همجواری در کنار هم به سر ببرند.

در جزء پنجم بند الف ماده ۴۳ برنامه ششم توسعه به بهره‌برداران توصیه شده است که یک درصد از نرخ فروش ماده معدنی را برای بهسازی جاده، عمل به مسئولیت‌های اجتماعی و امثال آن هزینه کنند، اما این توصیه الزام‌آور نیست. اگر تعداد معترضان به فعالیت معدنی زیاد باشد یا آسیب جدی به محیط‌زیست وارد شود و مشکلاتی از این ‌دست، ارگان‌های دولتی و نهادهای ذی‌ربط، بهره‌بردار را موظف می‌کنند که برای جبران ضرر و زیان‌ها، اقداماتی مثل احداث مدرسه، درمانگاه یا فعالیت‌های خیرخواهانه دیگری انجام دهد. بهترین راه‌حلی که برای کاهش این معضل به نظر من می‌رسد، این است که نهادها و ارگان‌های رسمی، دولتی یا نیمه‌دولتی مثل بخشداری یا دهداری‌ها برای ایجاد تعامل مثبت میان معدندار و ساکنان محلی پیشقدم شوند.

برای مثال، سازمان منابع‌طبیعی، مراتع و زمین‌ها را در اختیار چوپانان قرار می‌دهد تا از آنها برای چرای دام‌های خود استفاده کنند، اما فعالیت معدنکاری می‌تواند طبیعت منطقه را دستخوش تغییراتی کند و موجب نارضایتی چوپانان منطقه شود. در این زمینه می‌توان از منابع‌طبیعی کمک گرفت تا پادرمیانی و با مشخص کردن حق‌وحقوقی عادلانه، زمینه رفع مشکل را فراهم کند. همین‌طور می‌توان موضوعات را در جلساتی که در استانداری‌ها برگزار می‌شود و نمایندگانی از ادارات صمت استان‌ها، محیط‌زیست، منابع‌طبیعی و امثال آن شرکت می‌کنند، مطرح کرد و برای آن چاره‌ای اندیشید و اگر معدنی، آبادانی منطقه را به خطر انداخته است و به مردم محلی آسیب می‌زند و فعالیت دیگر بهره‌برداران را با چالش روبه‌رو می‌کند، با آن برخورد شود.

البته در مواردی هم که افرادی پیدا می‌شوند و دست به اقدامات شرورانه می‌زنند، باز به کمک دهیاری یا شورای ده می‌توان مشکل را مدیریت کرد، البته در این موارد، کمک نیروی انتظامی هم ضروری است. به‌عنوان‌مثال، وقتی کابل‌های برق منطقه به سرقت می‌رود، تجهیزات معدن آتش زده یا معدندار تهدید جانی می‌شود یا اقدامات مجرمانه‌ای ازاین‌دست؛ دیگر نمی‌توان مشکل را با ریش‌سفیدی حل کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین