بازگشت روند مثبت در کوتاهمدت ممکن نیست
سرنوشت تمام بازارها بهنوعی با نتایج برجام گره خورده است و بازار سرمایه نیز از این امر مستثنا نیست.
در چنین شرایطی، سوال مهم این است که آیا دستیابی به توافق هستهای و احیای برجام بهنفع بازار سرمایه و بورس تهران خواهد بود یا به این بازار لطمه میزند؟نکته مهم کیفیت توافقی است که حاصل شده است. چنانچه عمر این توافق محدود باشد، انتظارات مثبتی که براساس آن شکل گرفته، رخ نخواهد داد، اما با اجرای توافقی جامع، پایدار و با طول عمر زیاد، میتوان به ورود بسیاری از سرمایهگذاران خارجی به کشور و توجه آنها به صنایع پرظرفیت امیدوار بود و در نتیجه، بسیاری از صنایع کشور از جمله پتروشیمیها، فلزات، برق و خودرو که نیازمند سرمایهگذاری مجدد و توجه هستند، با این رویداد، در وضعیت بهتری قرار میگیرند. صمت در این پرونده، تاثیر احیای برجام بر بازار سرمایه را از نگاه تحلیلگران بازار بررسی کرده است.
امید و انتظارات متفاوت سهامداران
طبق روال بازار همواره، اخبار و سیگنالهای برآمده از هر دور مذاکرات رسمی بین ایران و غرب، منجر به تصمیمگیریهای سرمایهگذاری مجزا و جدیدی در بورس تهران شده و امید و انتظارات متفاوتی را ایجاد کرده است.
از سوی دیگر، اثرات محتمل توافق یا عدمتوافق بر اقتصاد و صنایع مختلف کشور، همواره باعث شده معاملات سهام در این دورههای زمانی با هیجانات خاص خود همراه باشد. در این میان، برخی فعالان بازار معتقدند با تحقق برجام باتوجه به کاهش انتظارات تورمی و احتمال افت نرخ دلار ، بازارهای مالی وارد رکود میشوند و بازار سرمایه نیز افت محسوسی خواهد داشت. در مقابل نیز گروهی از فعالان بازار سرمایه معتقدند بازگشت مجدد به برجام بهنفع بازار سرمایه است و باتوجه به تجارب و اتفاقات سالهای گذشته میتوان گفت اثر این رویداد سیاسی بر وضعیت مالی، فروش و سودسازی صنایع، برای برخی با سرعت زیاد و برای صنایع دیگر با سرعت کمتر نمایان خواهد شد.
تاثیر رفع تحریم بر شاخصهای کلان اقتصاد
سجاد موحد، کارشناس بورس: رخدادهای سیاسی همواره از جهات مختلف بر بازارهای مالی در جهان و ایران تاثیرگذار بوده است. از جمله مهمترین رخدادهای سیاسی میتوان به تحریمهای اعمالشده علیه جمهوری اسلامی ایران در زمینههای صادرات نفت و تحریم بانک مرکزی ایران اشاره کرد که منجر به ناتوانی بانک مرکزی ایران در وصول درآمد حاصل از فروش نفت به کشورهای جهان شده است؛ بنابراین باتوجه به تاثیر رفع تحریمها بر شاخصهای کلان اقتصادی و در نهایت اثرگذاری آن بر بازار سرمایه میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
کنترل نقدینگی
همواره نگرشی که سرمایهگذاران نسبت به مذاکرات هستهای و احتمال بهبود شرایط اقتصادی دارند، میتواند بر نحوه تصمیمگیری آنها در بازار سرمایه تاثیر بگذارد. یک رخداد سیاسی مانند اعلام برگزاری مذاکرات منجر به کاهش انتظارات تورمی و تثبیت نرخ ارز خواهد شد. بدینصورت که با لغو تحریمها، درآمد نفتی افزایش مییابد و دولت میتواند هزینههای جاری و عمرانی خود را از این طریق تامین کند؛ در نتیجه بخشی از کسری بودجه دولت از این طریق جبران میشود و دیگر نیازی به خلق پول و انتشار اوراق برای تامین این کسری نخواهد بود.
با افزایش درآمدهای نفتی دولت، عدمفشار به بانک مرکزی و بازار سرمایه برای جبران کسری بودجه، میتوان انتظار بازگشت استقلال بانک مرکزی در راستای اعمال سیاستهای پولی مستقل و بهبود وضعیت بازار سرمایه را داشت.
رشد منابع ارزی
در شرایط لغو تحریمها، امکان نقلوانتقال منابع مالی فراهم میشود و ایران دوباره قادر به صادرات حجم بالایی از نفت خواهد شد؛ بنابراین درآمدهای ارزی ناشی از صادرات نفت برای کشور افزایش خواهد یافت. علاوه بر درآمد حاصل از فروش نفت، آزادسازی منابع ارزی بلوکهشده خارج از کشور نیز منجر به تقویت عرضه ارز در کشور میشود.
نکته حائزاهمیت آنکه کاهش بیش از اندازه نرخ ارز نیز آسیب جدی به ساختار بودجه خواهد زد که دلیل آن کسری بودجه دولت است، پس بهترین شرایط برای نرخ ارز، نه ریزش و نه صعود هیجانی، بلکه تثبیت نرخ ارز و پیشبینیپذیر بودن آن است. با تثبیت نرخ ارز و کاهش انتظارات تورمی، میتوان انتظار بهبود شرایط بازار سرمایه را داشت.
واکنش سرمایهگذاران
از نتایج توافق در مذاکرات هستهای، واکنش مثبت سرمایهگذاران نسبت به بازار سرمایه خواهد بود که مربوط به پیشبینی آنها از بهبود فضای کسبوکار، رونق اقتصادی کشور و بهبود شاخصهای کلان اقتصادی است.
مهمترین علت عکسالعمل مثبت سرمایهگذاران را باید در خوشبینی نسبت به بهبود وضعیت در پی به نتیجه رسیدن مذاکرات دانست؛ بهنحویکه حذف احتمالی محدودیتها، باز شدن قفلهای تحمیلی که مانع رشد و توسعه کشور میشود، بهبود شرایط صادرات و ارزآوری، رفع محدودیتهای بانکی و دسترسی به بازارهای متنوع میتواند از توافق هستهای حاصل شود و بر رفتار مثبت سرمایهگذاران تاثیرگذار باشد.همچنین مذاکرات هستهای میتواند منجر به عکسالعمل منفی از سوی سرمایهگذاران شود، در صورتی که سرمایهگذاران، انتظار بدتر شدن فضای کسبوکار را داشته باشند، احتمال عکسالعمل منفی نیز وجود دارد. همواره در بازار سرمایه، حوادث بد تاثیر نمایانتری نسبت به حوادث خوب دارد و در نتیجه، نوسانات بازار سرمایه در پی اخبار بد شدیدتر خواهد بود.
بازاری که در نهایت تحتتاثیر است
در ایران همواره متغیرهای سیاسی همچون تحریمها، برجام و خروج از آن، نقش مهمی در اقتصاد ما داشته و درحالحاضر کارآیی متغیرهای اقتصادی صرف به حداقل خود رسیده است و در نتیجه، بیشتر سیاستهای پولی و مالی، بهویژه سیاستهای اتخاذشده توسط بانک مرکزی درباره کاهش نرخ ارز با تاثیر از تحولات سیاسی پیش میرود و بهدنبال آن روند بازار سرمایه نیز از آن پیروی خواهد کرد؛ بنابراین هرگونه اقدام و سخنی از سوی مسئولان داخلی و خارجی، بلافاصله روی نرخ ارز و بهتبع آن، بازار سرمایه تاثیرگذار خواهد بود و حرکت بهسمت آرامش و ثبات در روابط سیاسی، تاثیر بسزایی بر متغیرهای کلان اقتصادی خواهد داشت. کنترل نقدینگی، جبران کسری بودجه دولت، افزایش درآمدهای نفتی و ارزآوری از نتایج توافقات هستهای خواهد بود که تاثیر مستقیم بر بازار سرمایه میگذارند و با بازگشت ثبات به اقتصاد کشور، انگیزه سرمایهگذاران داخلی و خارجی برای سرمایهگذاری در بازار سرمایه افزایش خواهد یافت.
از سوی دیگر، برخی نیز بر این باور بودند که در صورت بهنتیجه نرسیدن مذاکرات، باید در انتظار بروز بیثباتی در اقتصاد، رشد نقدینگی، افزایش نرخ بهره و کسری شدید بودجه دولت بود. این دو سناریو پیشروی بازار سرمایه است و تحلیل دقیق این سناریوها نیازمند آشکار شدن مفروضاتی است که در گذر زمان و بهتدریج به آنها خواهیم پرداخت.
آثار احیای برجام بر بورس و بازارهای رقیب
امیر توپچیپور، کارشناس اقتصاد: در سالهای اخیر، یکی از حساسترین و مهمترین رویدادهای سیاسی، بحث برجام بوده که تاثیر زیادی بر اقتصاد گذاشته و تحریمها، صادرات نفت ایران را مختل و نظام بانکی را نیز با مشکلات زیادی مواجه کرده است و بازار سرمایه را نیز تحتتاثیر قرار داده تا جایی که شرکتهای بزرگ بورسی با مشکل روبهرو شدهاند.لغو این تحریمها میتواند تاثیرات زیادی بر روند بازار سرمایه داشته باشد. روزهایی که اخبار پیرامون احیای برجام قوت گرفت، پیشبینیهای گوناگونی درباره تاثیرات اعلام شد. برخی فعالان بازار معتقدند با احیای برجام و باتوجه به کاهش انتظارات تورمی و احتمال افت نرخ دلار، بازارهای مالی وارد رکود خواهند شد و بورس نیز افت محسوسی خواهد داشت.
کاهش فشار دولت بر بورس
یکی از دلایل رکود بورس، فشارهای دولت است. باتوجه به کسری بودجه و فشار به بانک مرکزی برای تامین این کسری، میتوان امیدوار بود با افزایش درآمدهای نفتی، فشارهای بازار سرمایه کاهش یابد. همچنین آزادسازی منابع مسدودشده مالی در کنار درآمد حاصل از فروش نفت به تقویت منابع ارزی میانجامد و این تصور ایجاد میشود که در صورت افزایش عرضه، نرخ دلار کاهش خواهد یافت و تاثیر منفی آن بر بورس کمتر میشود. فروش فعلی صنایع براساس دلار نیمایی بوده، اما در ماههای اخیر باوجود افزایش نرخ دلار این موضوع تاثیری بر این صنایع نداشته است؛ بنابراین، در صورت افت محسوس نرخ دلار، احتمال کاهش نرخ دلار نیمایی که بیشتر تحتتاثیر سیاستهای دولت است، کمتر بوده و نمیتوان این موضوع را تهدیدی برای بازار تلقی کرد.
کاهش هزینههای تولید
با احیای دوباره برجام و در صورت ایجاد گشایشهای سیاسی، میتوان شاهد کاهش هزینههای تولید و افزایش میزان فروش شرکتها بود. حتی در صورت افت نرخ فروش، کمیت فروش میتواند سودسازی صنایع صادراتی را افزایش داده و اتفاقی مثبت در صورتهای مالی این شرکتها رقم بزند. از سوی دیگر، صنایع ریالی در صورت تحقق برجام با اتفاقات مثبتی همراه خواهند بود.
گروه بانکی و خودرویی میتوانند سریعترین واکنش را به برجام داشته باشند و جزو نخستین گروههایی لقب بگیرند که نسبت به این اتفاق واکنش مثبتی نشان میدهند. پس از آن با یک وقفه کوتاهمدت باید منتظر واکنش مثبت کل بازار بود. البته در کنار برجام، بازار سرمایه حساسیت زیادی به سیاستگذاریهای داخلی و ثبات در نظام اقتصادی دارد و مباحثی مانند استیضاح وزرا، انتصابهای عجیب و درخواست استعفای بعضی از مدیران در واکنش به این انتصابات، بازار سرمایه را دستخوش حواشی کرده و باعث ناآرامی آن شده است. با این همه و باتوجه به وضعیت کنونی اقتصاد، نمیتوان در کوتاهمدت انتظار روند مثبت محسوسی از بازار سرمایه داشت و پیشبینی میشود با بهبود گزارشهای مالی شرکتها روندی بهتری را تجربه کند. همچنین، اتخاذ سیاست حمایت از بورس میتواند بیشتر از مولفههای بیرونی بر روند بازار تاثیرگذار باشد.
اثر کوتاهمدت و بلندمدت احیای برجام
مهدی نظرآقایی، کارشناس اقتصاد: با بازگشت کشورهای عضو برجام به تعهدات و رفع تحریمها در کوتاهمدت، مهمترین تاثیر برجام بر اقتصاد ایران را میتوان بر انتظارات تورمی متصور شد. با بررسی دقیق ساختار تورمی اقتصاد این نتیجه حاصل میشود که بخشی از تورم بهدلیل انتظارات تورمی و بخش دیگر بهدلیل سایر متغیرهای اقتصادی مانند رشد نقدینگی و شوک عرضه صنایع است.
برجام درکوتاهمدت باعث تعدیل انتظارات تورمی خواهد شد و با کاهش انتظارات تورمی در اقتصاد میتوان شاهد رشد نسبت شبهپول به پول در سیستم بانکی و همچنین خروج پول از بازارهای غیرمولد و حرکت سرمایه به بخشهای مولد بود.
در بلندمدت هم رشد تولید، فروش و صادرات صنایع صادراتی رخ خواهد داد، چرا که بخش عظیمی از رکود صنایع ناشی از نرخ استهلاک بالا و عدمامکان واردات تکنولوژی تولید جدید بر اثر تحریمها است. با رفع تحریمها، صنایع نفت و گاز و پتروشیمی و پالایشگاهی و سایر صنایع صادراتی میتوانند علاوه بر افزایش صادرات، تخفیف نرخ صادراتی محصولات را نیز حذف کنند. این امر باعث افزایش سودآوری شرکتها و بهتبع آن افزایش رشد اقتصادی خواهد شد.
نیاز به پذیرش FATF
با رفع تحریمهای اقتصادی برای ایجاد تبادلات مالی بینالمللی و ورود سرمایهگذاران خارجی به کشور، نیازمند پیوستن به FATF هستیم. همچنین، به مرور زمان میتوان شاهد ورود شرکتها و سرمایهگذاران خارجی در اقتصاد بود که موجب افزایش اشتغال، کاهش تورم و بهتبع آن تحقق رشد اقتصادی خواهد شد. رفع تحریمها دستاوردهای مثبت و بلندمدتی هم برای بازار سرمایه بههمراه خواهد داشت و باعث تغییر رشد ناشی از افزایش نرخ ارز و افزایش انتظارات تورمی شاخص بورس به رشد ناشی از افزایش تولید، فروش و سودآوری شرکتها خواهد شد. از سوی دیگر، شرکتهایی که بهدلیل تحریمها قادر به انجام طرحهای توسعهای نشده بودند، میتوانند طرحهای توسعهای را اجرا کنند و تولیدات خود را افزایش دهند. صنایع بزرگ بورسی هم میتوانند با افزایش تولید و صادرات باعث افزایش سودآوری و بهتبع آن رشد اقتصادی شوند.
سخن پایانی
در نگاه کلی، کارشناسان معتقدند با احیای برجام بازار سهام نسبت به بازارهای رقیب خود بیشترین بهره و سود را در بلندمدت خواهد برد. همچنین تاکید دارند تاثیر رفع تحریمها در اقتصاد باعث کاهش تورم، افزایش اشتغال، افزایش صادرات، بهبود بازار سرمایه، کاهش نوسانات نرخ ارز و بهبود تراز تجاری و تراز سرمایه در اقتصاد کشور خواهد شد.