قوانین بورس و اندیشمندان
بهعنوان یک ایرانی، همیشه دوست داشتم درباره پروفسور محمود حسابی مطلبی بنویسم و در این آرزو بودم که همصحبت ایشان میشدم. انسانهای بزرگ یکشبه ساخته نمیشوند؛ رنجها بردند و مرارتها کشیدند تا به بزرگی رسیدند.
پروفسور حسابی تحصیلات متوسطه خود را در کالج امریکایی بیروت گذراند و در سال ۱۲۹۹ شمسی لیسانس ادبیات و علوم خود را از دانشگاه امریکایی بیروت گرفت. در ۱۹ سالگی درجه مهندسی راه و ساختمان را از دانشکده مهندسی بیروت دریافت کرد. در ۱۳۰۳ پس از اخذ دانشنامههای ستارهشناسی و نجوم و زیستشناسی از دانشگاه امریکایی بیروت عازم فرانسه شد. در سال ۱۳۰۴ درجه مهندسی برق را از دانشکده برق و در ۱۳۰۵ مدرک تحصیلات معدن را از مدرسه عالی معدن پاریس دریافت کرد. تحصیلات رسمی دکتر حسابی در سال ۱۳۰۶ با اخذ درجه دکترای فیزیک از دانشگاه سوربن فرانسه خاتمه یافت. ماری کوری میگوید: «در زندگی هیچ چیزی نیست که مایه ترس باشد، تنها باید آنها را فهمید.» پروفسور حسابی هم بهدنبال مفاهیم، جهانی را زیر پا گذاشتند.
عرفی شیرازی میگوید:
جهان بگشتم و دردا که هیچ شهر و دیار
نیافتم که فروشند بخت در بازار
همانگونه که اصول و قواعد محکم و تغییرناپذیر در ریاضیات و فیزیک و الکتریسیته از سالها پیش توسط انیشتین، پروفسور حسابی، فارابی و سایر دانشمندان مطرح شد و مورد پذیرش اهل علم قرار گرفت، در بورس هم قوانین و اصولی داریم که توسط انسانهای دیگری کشف شده، مانند آقای رالف نلسون الیوت که امواج الیوت را پایهگذاری کرد یا آقای نایل فولر که پرایس اکشن را به دنیا معرفی کرد. شما یکشبه در بورس به موفقیت و کمال نمیرسید؛ راه دراز است و تحملها اندک. شما به این جهان آمدهاید تا بینیاز و توانگر باشید و با بکارگیری استعدادها و پرورش ذهنتان، کسبوکارتان را در زندگی و بورس رونق دهید. کلیت بورس همین است که بهجای اینکه درگیر اخبار از رسانههای مختلف باشید شما هم بهدنبال مفاهیم دیگری بگردید، تا این مفاهیم باعث شود که بیندیشید، مطالعه کنید و پیشرفت کنید. مثالی میزنم تا صحبتم را کامل کرده باشم.
وقتی نقدینگی در بازار زیاد باشد، بازار هر بار بهدنبال یک دلیل برای رشد میگردد؛ یک بار محرک بازار دلار میشود و یک بار محرک بازار میشود چین. در کل باید یاد بگیریم که بازار را براساس نقدینگی و عرضه و تقاضا تحلیل کنیم و بهدنبال محرک نباشیم. هر علتی که برای رشد بازار وجود داشته باشد، در نهایت در عرضه و تقاضا خودش را نشان خواهد داد. این میشود مفهوم بورس. این را از آن جهت میگویم که بسیاری از مردم زمانه ما سر خود را در میان دستهایشان میگیرند، آه و فغان سر میدهند و از ریزش بورس و قساوت بازار سرمایه شکایت میکنند، از انسانی نبودن آن حرف میزنند، از سردیها و بیتفاوتیها حرف میزنند، از سرعت تغییر و تحولات در زندگی درون و بیرون مینالند، از فقدان ایمان و نبود اعتماد حرف میزنند، از وحشت بمب اتمی و عصر سرطان و کرونا میگویند؛ مردمی که با نگاه اجمالی به عناوین درشت روزنامهها، تماشای یک یا دو دقیقه برنامههای خبری تلویزیون یا پس از شنیدن چند خبر از رادیو تسلیم دنیا میشوند و با ناامیدی زیر پتوهای خود میخزند.
قبول دارم که دنیا مکان بهراستی دشواری است. من هم از بسیاری از اتفاقهای جهان دل خوشی ندارم، با این حال آیا زندگی خالی از معنا است؟ در جستوجوی معنا باشید و آنسوی اقلیم دانایی خانه بسازید.
مولانا میفرماید:
چونک بیرنگی اسیر رنگ شد
موسیی با موسیی در جنگ شد
چون به بیرنگی رسی کان داشتی
موسی و فرعون دارند آشتی