رکود بازار مسکن دستاورد مثبتی نیست
عبدالرضا قشقایی کارشناس حوزه مسکن
نرخ ارز میتواند تاثیر قابلتوجهی بر نرخ مسکن داشته باشد. افزایش نرخ ارز معمولا باعث افزایش هزینه مصالح و تجهیزات وارداتی میشود که در نتیجه هزینههای ساختوساز را بالا میبرد. این امر میتواند به افزایش نرخ مسکن منجر شود، زیرا سازندگان سعی میکنند این افزایش هزینهها را از طریق نرخ فروش به مصرفکننده منتقل کنند.همچنین، در شرایطی که اقتصاد وابستگی زیادی به واردات داشته باشد، تضعیف ارزش پول ملی میتواند به کاهش قدرت خرید مردم منجر شود که این مسئله نیز میتواند تقاضا برای خرید مسکن را کاهش دهد و در نهایت بر قیمتها تاثیر منفی بگذارد. علاوه بر این، نوسانات نرخ ارز میتوانند بر اعتماد سرمایهگذاران و تمایل آنها برای سرمایهگذاری در بخش مسکن اثر بگذارند، که این موضوع نیز در نهایت روی عرضه و تقاضا و قیمتهای مسکن تاثیر میگذارد.
در کشورهایی که بخشی از بازار مسکن آنها متکی به سرمایهگذاران خارجی است، نوسانات نرخ ارز میتواند تاثیر مستقیمی روی جذابیت سرمایهگذاری در آن کشور داشته باشد. اگر ارزش پول ملی کاهش پیدا کند، ممکن است سرمایهگذاران خارجی کشور موردنظر را بهعنوان بازاری جذابتر برای دستیابی به ملک با قیمتهای نسبتا ارزانتر ببینند، که این امر میتواند به افزایش تقاضا برای خرید مسکن و در نهایت افزایش قیمتها منجر شود.در حال حاضر، نرخ مسکن در تهران به حدود هزار و ۵۰۰ دلار رسیده که در سقف قیمتی خود قرار دارد، وگرنه بازار مسکن قیمتهای بالاتری را نیز تجربه میکرد. موضعگیریهای اخیر دولت در اینباره را بهشخصه نپسندیدم و بر این باور هستم که دولت نباید این وضعیت را مثبت ارزیابی کند. ثبات قیمتها برمبنای رکود بازار را نباید یک دستاورد در نظر گرفت و به آن افتخار کرد.علت اصلی و تاثیرگذار بر ثبات موجود در بازار را تحولات نرخ ارز میدانم. حتی باوجود بهای بالای خانه، افزایش نرخ دلار میتواند منجر به رشد نرخ مسکن شود و در این مسئله تردیدی وجود ندارد.
در بحث مصالح ساختمانی و تغییرات قیمتی در این بخش نیز چنین وضعیتی حاکم است. هرگونه تحولی میتواند به افزایش نرخ مصالحی نظیر فولاد و سیمان منجر شود. پس از این افزایش قیمت، رشد بهای مسکن حتمی است و از دست کسی نیز کاری ساخته نیست.
من معتقدم که هیچگونه کاهش قیمتی در این حوزه ایجاد نشده است. در حال حاضر معامله خاصی انجام نمیشود و در صورت شکلگیری معامله نیز، کسی نرخ پایین ارائه نخواهد کرد، مگر اینکه فروشنده نیاز شدید مالی داشته باشد تا به این دلیل، تن به فروش با نرخ پایینتر بدهد.درباره وعده دولت مبنی بر ساخت یک میلیون مسکن باید صادقانه گفت؛ این قبیل وعدهها را نباید خیلی جدی گرفت، چون این وعده و وعیدها هیچگاه رنگ واقعیت به خود نگرفته و اساسا دولت در سالهای گذشته این مطلب را ثابت کرده است که در مدیریت بازار مسکن ضعفهای محسوسی دارد. در صورت بازگشت درآمد نفتی کشور به زمان ریاستجمهوری احمدینژاد، میتوان تا حدودی، این وعده را عملی دانست.فرآیند خرید ملک در کشوری مثل ترکیه، در نهایت منجر به افزایش نرخ مسکن خواهد شد. از آن جایی که برای خرید مسکن در ترکیه نیاز به دلار وجود دارد، در صورت افزایش تقاضا برای تهیه ارز، نرخ دلار صعودی میشود. با افزایش نرخ دلار در بازار، بهای خانه در ایران بهشکل فزایندهای رشد پیدا میکند. بنابراین، این اقدام ایرانیان برای خرید ملک در ترکیه، تاثیر منفی بر بازار مسکن کشور میگذارد.معتقدم که بدون ترس از خطرات احتمالی و برای مصرف، باید از فرصت خرید خانه بهره برد. در حال حاضر هیچ نشانهای مبنی بر کاهش نرخ در بازار دیده نمیشود و نباید به برخی اظهارات بیاساس در اینباره توجه کرد.کاهش نرخ باید بهصورت واقعی رخ دهد تا مردم اثرات آن را حس کنند؛ به این شکل که با تورم ۵۰ درصدی، نرخ ملک ۳۰ درصد رشد داشته باشد، با ادامه این روند تا ۴ سال، میانگین نرخ مسکن هزار و 500 دلاری به هزار دلار خواهد رسید و به کف قیمتی خود نزدیک میشود. باتوجه به فروش نفت و وضعیت کنونی نرخ ارز و سایر شاخصهای اقتصادی در کشور، ثبات در نرخ مسکن را تا پایان سال پیشبینی میکنم.