-

پشت پرده مرگ سیاسی بنی صدر چیست؟+فیلم

مرگ بنی صدر در تصادف چه پشت پرده ای دارد ؟ !

بنی صدر متولد ۲ فروردین ۱۳۱۲، سیاستمدار و اقتصاددان اهل ایران است. بنی صدر یک سال پس از انقلاب سال ۱۳۵۷، به عنوان نخستین رئیس‌جمهور جمهوری اسلامی انتخاب شد و به سمت فرماندهی کل قوا و ریاست شورای انقلاب رسید. بنی‌صدر با تثبیت قدرت روحانیون حزب جمهوری اسلامی و نهاد‌های انقلابی زیر نظر آنان مخالف بود و دوران ریاست جمهوری او با تنش‌های بسیار و رویدادهایی، چون انقلاب فرهنگی وحمله عراق به ایران همراه شد. بنی صدر که در استفاده از اختیارات خویش و حمایت رو به افول امام خمینی (ره)، برای مبارزه با رقبایش ناکام ماند، در خرداد ۱۳۶۰، توسط مجلس شورای ملی (در حال حاضر مجلس شورای اسلامی) از مقام خویش عزل شد.

خبرداغ : مهران مدیری از نوه بامزه اش رونمایی کرد+عکس

خبر کشته شدن ابوالحسن بنی صدر د ر تصادف رانندگی در فرانسه نادرست است دقایقی پیش رسانه های داخلی با استناد به یک فیلم خبری در فرانسه با زیرنویس مرگ ابولحسن بنی صدر در تصادف خبر مرگ او را انتشار دادند که بعد از انتشار در بیشتر رسانه های رسمی و پایگاه های اطلاع رسانی اعلام شد این فیلم ساختگی بوده و بنی صدر زنده است.آشنایان بنی صدر نیز در توئیت از نادرست بودن این خبر مطالبی نوشتند.​

خبرداغ: از شایعه تا واقعیت پدر شدن مهراد جم+عکس و جزئیات

هنوز هیچ منبع رسمی ای در این باره اظهار نظر کرده است.

بخشی از زندگی

بنی‌صدر در استان همدان به دنیا آمد. پدرش نصرالله بنی‌صدر زاده روستای باغچه از توابع شهرستان کبودراهنگ و از روحانیون با نفوذ همدان بود که با امام خمینی (ره) نیز ارتباط دوستانه‌ای داشت. او در دانشگاه تهران، در رشته‌های اقتصاد و حقوق اسلامی تحصیل کرد و چهار سال در مؤسسه مطالعات و تحقیقات اجتماعی فعالیت نمود. بنی‌صدر در سال ۱۳۴۰ با عذرا حسینی ازدواج کرد که حاصل آن، دو دختر و یک پسر است.

فعالیت های دانشجویی

بنی صدر نماینده دانشجویان دانشکده حقوق دانشگاه تهران در کنگره جبهه ملی ایران در سال ۱۳۴۱ و مسوول سازمان دانشجویان جبهه ملی در دانشگاه تهران بود. بنی‌صدر رهبری گروه کوچکی از دانشجویان مخالف شاه را به‌عهده داشت و دو بار به خاطر فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان شد. پس از مجروح شدن در قیامی ناموفق علیه حکومت در خرداد ۱۳۴۲، او کشور را ترک کرد و عازم فرانسه شد.

بنی‌صدر و همچنین حسن حبیبی (معاون اول پیشین برخی از رؤسای جمهور ایران) که از شاگردان احسان نراقی، نظریه‌پرداز، محقق و یکی از مؤسسان بنیاد فرهنگ ایران زیر ریاست عالیه فرح پهلوی بودند به همت نراقی برای ادامه تحصیل به اروپا رفتند. او از سوربن دکترا گرفت و بعد‌ها در آن به تدریس پرداخت. او به زبان‌های عربی و فرانسوی تسلط دارد.

فعالیت های سیاسی

بنی صدر در دهه هفتاد میلادی و سال‌های پیش از پیروزی انقلاب، به عنوان یک ناسیونالیست و اسلامگرای پرشور و اقتصاددان انقلابی با ایراد سخنرانی و چاپ و انتشار مقالات و کتب تألیفی خود، به مبارزه با حکومت شاه می‌پرداخت. به عقیده مرحوم هاشمی رفسنجانی، در طی این سال‌ها بنی‌صدر که نزدیکی بیشتری با جبهه ملی احساس می‌کرد و خود را تئوریسین انقلاب می‌دانست همواره درگیر رقابت با صادق قطب‌زاده (که او نیز در پاریس اقامت داشت) بود. قطب‌زاده نزدیکی فکری بیشتری با نهضت آزادی ایران داشت و به همین لحاظ بیشتر مورد تأیید مبارزین اسلامی بود.

در سال ۵۷ و اندکی پیش از پیروزی انقلاب، با ورود امام (ره) به پاریس، او از معدود کسانی بود که در فرودگاه به استقبال او آمدند و سپس به جمع همراهان پیوست.

پس از انقلاب اسلامی و پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری

بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷، امام (ره) که عهده‌دار کنترل کشور بود، دولت موقت را به کار گمارد و بنی صدر را ابتدا در ماه تیر ۵۸ به معاونت وزارت اقتصاد و دارایی و سپس در ماه آبان به سمت وزیر اقتصاد و دارایی منصوب کرد. بنی صدر همچنین از ابتدای بهار ۱۳۵۸ به عضویت شورای انقلاب درآمد و تا خاتمه عملکرد شورای انقلاب در تیر ۱۳۵۹ به عضویت خود در این شورا ادامه داد. عمده فعالیت‌های این شورا به صورت مخفی صورت می‌گرفت. با بروز بحران گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا در تهران، به یکی از مخالفین اصلی آن تبدیل شد. مدتی بعد از استعفای دولت موقت مهدی بازرگان، او با حمایت جامعه روحانیت مبارز برای انتخابات ریاست جمهوری کاندید شد و در پنجم بهمن ماه ۱۳۵۸ با به دست آوردن حدود یازده میلیون رأی به عنوان اولین رئیس‌جمهور تاریخ ایران انتخاب گشت.

او در این انتخابات، ۷۶ درصد آرا را کسب کرد. رقبای وی در این انتخابات، حسن حبیبی، احمد مدنی، صادق طباطبایی، داریوش فروهر، صادق قطب‌زاده، کاظم سامی، محمد مکری، حسن غفوری‌فرد و حسن آیت بودند و تعداد آرای این افراد مجموعاً بیست و سه درصد شد.

رأی به عدم کفایت بنی صدر

فرایند بررسی کفایت سیاسی رئیس‌جمهور در غیاب وی از ۲۰ خرداد ۱۳۶۰ آغاز شد و تا ۳۱ خرداد همان سال به طول انجامید. در این روز مجلس شورای اسلامی با اکثریت ۱۷۷ نفر در مقابل ۱۲ رأی ممتنع و یک رأی مخالف رأی بر عدم کفایت بنی‌صدر داد. مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، یدالله سحابی، احمد سلامتیان، علی گلزاده غفوری، اعظم طالقانی، حسین انصاری‌راد، احمد صدر حاج سیدجوادی، عزت‌الله سحابی، علی‌اکبر معین‌فر، احمد غضنفرپور، سید محمدمهدی جعفری، محمد مجتهد شبستری و هاشم صباغیان از جمله نمایندگانی بودند که در جلسه عدم کفایت رئیس‌جمهور حضور نیافتند. عزت‌الله سحابی با برکناری بنی صدر مخالفت کرد و علیه آیت الله خامنه ای از مخالفان بنی صدر در مجلس سخنرانی کرد. سپس نمایندگان موافق برکناری رئیس‌جمهور از جمله حسن آیت، سید علی خامنه ای، موسوی خوئینی‌ها، عبدالحمید دیالمه، محمد رشیدیان، فؤاد کریمی و محمد یزدی ضمن پاسخگویی به اظهارات طرفداران بنی صدر به تشریح دلایل عدم کفایت سیاسی وی پرداختند. حکم مجلس یک روز بعد به امضای امام (ره) که از همراهی بنی‌صدر با منافقین برآشفته بود، رسید.

رأی مجلس شورای اسلامی درباره عدم کفایت سیاسی بنی صدر در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ شمسی

پس از ماه‌ها درگیری بنی صدر و هوادارانش با نیرو‌های ارزشی و انقلابی، طرح عدم کفایت سیاسی رییس جمهور در مجلس شورای اسلامی مطرح شد. مهمترین دلیل بر عدم کفایت سیاسی بنی صدر، موضع‌گیری وی علیه نظام جمهوری اسلامی و اتحاد نامقدس با کلیه نیرو‌های ضد انقلاب وابسته به شرق و غرب جهت نابودی نظام اسلامی و همچنین مخالفت مستمر وی با مجلس شورای اسلامی از بدو تأسیس و حتی پیش از افتتاح آن، دخالت صریح در قوه قضاییه و عدم درک صحیح از بدیهی‌ترین اصول قانون اساسی و نیز عدم اعتقاد به اصل تفکیک قوا عنوان گردید. در نتیجه، این طرح با ۱۷۷ رأی موافق، ۱ رأی مخالف و ۱۲ رأی ممتنع به تصویب رسید و یک روز پس از تصویب طرح عدم کفایت سیاسی بنی صدر، حضرت امام خمینی (ره)، وی را از ریاست جمهوری اسلامی ایران نیز عزل کردند. این در حالی بود که حضرت امام، پیش از این وی را در بیستم خرداد ۱۳۶۰، از فرماندهی کل قوا نیز عزل کرده بودند.

پس از برکناری بنی صدر از ریاست جمهوری، فعالیت‌های خرابکارانه و براندازانه بر ضد حکومت و دولت آغاز شد که عمدتاً از طرف منافقین موسوم به سازمان مجاهدین خلق سازماندهی می‌گردید. از جمله در هفتم تیرماه ۱۳۶۰، دفتر حزب جمهوری اسلامی منفجر شد و طی آن، آیت‌اللَّه بهشتی و شماری از وزرا و نمایندگان مجلس شورای اسلامی به شهادت رسیدند. همچنین در هشتم شهریور ۱۳۶۰، دفتر نخست وزیری منفجر شد و در آن، محمدعلی رجایی، رییس جمهور و دکتر محمد جواد باهنر، نخست وزیر و تعدادی از شخصیت‌ها شربت شهادت نوشیدند. این وقایع می‌توانست به سادگی منجر به سقوط یک نظام سیاسی شود، اما بازتاب آن در مردم، نتیجه معکوس داشت چرا که با سخنرانی‌ها و پیام‌های امام خمینی (ره) که به نحو هوشمندانه‌ای به مردم امید می‌دادند، آنان را انسجام می‌بخشیدند و گروه‌های سیاسی ضدِ نظام را بی اعتبار می‌ساختند، اثری وصف ناشدنی در ملت مسلمان برای مقاومت بیشتر ایجاد می‌کرد. از این جهت بود که نظام اسلامی از این دوران پرخطر و پرآشوب با توکل بر خدا، رهبری‌های حضرت امام و مقاومت و پایدار مردم گذشت و به مسیر خود ادامه داد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین