حق را باید گرفت
مجید شفیعپورمطلق، رئیس موسسه تغییر اقلیم و محیطزیست دانشگاه تهران
باتوجه به تصمیمات و عملکرد جامعه جهانی در پاسخ به گرمایش جهانی، نیاز بهگذار بهسمت اقتصاد کمکربن احساس شده و این یک واقعیت است. براساس این تصمیمات، عملکرد کشورها بهمنظور کاهش میزان انتشار کربن ارزیابی خواهد شد. تمامی کشورهای جهان باید مشتقات هیدروکربنها را در مصرف انرژی تا سال ۲۰۵۰ یعنی نیمه قرن حاضر تاحدی کاهش دهند که به نقطه خالص صفر انتشار کربن برسند؛ به این معنا که هر مقدار که انتشار کربن دارند، معادل همان میزان انتشار، بتوانند کربن جذب کنند. اغلب کشورها قبول کردهاند که چنین اهدافی را دنبال کنند. بنابراین، برای کشورهایی که دارای منابع سرشار طبیعی از سوختهای فسیلی هستند، بهتبع روزنه بهرهمندی از منابع اقتصادی این نوع سوختها در عرصه بینالمللی رو به بسته شدن است. بهعبارتدیگر، این روزنه بهتدریج کوچک و کوچکتر میشود، تا جایی که تغییرات اقلیمی بهاجبار باعث توقف روند فزاینده تولید سوختهای فسیلی خواهد شد. اغلب کشورهای صادرکننده نفت و گاز طبیعی اعم از توسعهیافته و در حال توسعه تا جایی که فرصت دارند در راستای کسب منفعت بیشتر برای سرمایهگذاری مبنی بر همسو شدن با جهان در آغاز یک مسابقه هستند. بنابراین، تمام کشورها اعم از امریکایی، اروپایی، خاوردور و افریقایی تلاش میکنند تا پیش از بسته شدن این روزنه، از این فرصت بهنفع توسعه و اقتصاد خود استفاده کنند. در کل، بسیاری از کشورها ذاتا حرکت بسیطی را در راستای تغییر انتشار گازهای گلخانهای خود انجام میدهند و در تلاش برای سازگاری با اثرات تغییر اقلیم هستند. همه کشورها توسعه اجتماعی، اقتصادی و زیستمحیطی خود را بر منافع ملی و امنیت ملی خود گره زدهاند و تامین انرژی، مهمترین گره است. واضح است که فرآیند تامین انرژی تنها منوط به استفاده از سوختهای فسیلی نمیشود و شامل تمامی نمودهای انرژی از جمله زیستتوده، تجدیدپذیر و منابع برقابی را هم در بر میگیرد. امروز نگاه به این سمتوسو است که کشورها بهسمت تولید هیدروژن برای تامین انرژی نسلهای آینده بروند. کشورهایی نظیر امارات و عربستان هم در تلاش هستند که از این فرصت علاوه بر کسب درآمدهای بیشتر، همزمان برای سرمایهگذاری انرژیهای تجدیدپذیر استفاده کنند. بهعبارتروشنتر، تجارت یا صادرات نفت و فرآوردههای نفتی، موتور محرکه اقتصادی انتقال انرژی از سوختهای فسیلی بهسمت تجدیدپذیرها است. گفتنی است، همگی در تکاپو هستند تا برای افزایش سهم خود در پروژههای انرژیهای تجدیدپذیر تامین منابع مالی کنند و از روزنههای موجود کشور خود، بهره کافی را ببرند.
اگر نگرش کاهش سوختهای فسیلی نبود، تقاضای نفت شاید تا سال ۲۰۴۰ یعنی تا ۱۶ سال آینده به حدود ۱۱۵ تا ۱۲۰ میلیون بشکه در روز میرسید، اما با برآوردهای موجود، تخمین زده شده است که میزان فروش نفت تا سال ۲۰۴۰ به ۱۰۵ میلیون بشکه در روز میرسد. یعنی همچنان این روزنه در جهان در حال بسته شدن است و هنوز کشورها بهعنوان فرصت طلایی در این سالها به آن نگاه میکنند که بتوانند به تامین منابع مالی با هدف توسعه زیرساختهای انرژیهای پاک بپردازند. تامین حداقلهای نیاز انرژی شهروندان، توسعه سیستمهای پاک برای تامین انرژی، توسعه پایدار و تامین منابع مالی برای سرمایهگذاری و توسعه اقتصاد کمکربن، اهداف مهم اغلب کشورها برای رسیدن به نقطه صفر خالص است. برخی کشورها در این زمینه بسیار فعال هستند؛ نظیر عربستان در غرب آسیا، همچنین قطر و اماراتمتحدهعربی که دقیقا بزرگترین نیروگاه خورشیدی جهان را چندی پیش تاسیس کردند. تمامی این پروژهها نشان میدهد این کارها نمایشی نیست و حاکی از برنامهریزی بزرگی برای عبور از وابستگی اقتصادی از نفت به انرژیهای تجدیدپذیر است.
متاسفانه برخی مسئولان در کشور یک تصور توهمآمیز جداگانهای را دنبال میکنند. ظرفیتهای لازم در کشور از نظر اداری و مذاکراتی برای دنبال کردن مذاکرات تغییرات اقلیمی در ابعاد بینالمللی وجود ندارد. گفتنی است، تغییرات اقلیمی دارای ابعاد هفده و هجدهگانهای است که متاسفانه در مقیاس اداری بالا، اشراف چندانی روی این ابعاد ندارند و هرساله این اجلاس در کشور متفاوت با نگاه جامعه جهانی دنبال میشود؛ بهویژه در ۶ یا ۷ سال گذشته، نقشآفرینی کارشناسان ایرانی در مذاکرات و مباحث آنگونه که باید و استعداد دارند، جایگاه مناسب خود را کشور پیدا نکرده است. بهعبارتدیگر، بهنوعی خودتحریمی را هم خودمان رقم زدهایم. بهعنوان یک کشور آسیبپذیر از پدیده گرمایش جهانی در آسیا میتوانیم یا میتوانستیم مطالبهگریهایی را از جامعه بینالملل داشته باشیم، اما شاید حاکمیت تصمیماتی گرفته که چندجانبه یا خردمندانهتر است.
در مجامع تخصصی سازمان ملل نظیر کاپها و کنوانسیونهای زیستمحیطی معمولا بسیار کمتر به مباحث سیاسی پرداخته میشود و بیشتر تمرکزها بر موضوعات تخصصیتر است. ایران میتوانست تاکنون تاثیرگذارتر عمل کند. بهعنوان یک ایرانی، خواهان این هستم که مقامات بلندمرتبه کشور نسبت به برنامههای مدنظر گرفتهشده، واکنش محسوس و تاثیرگذارتری نشان دهند و در نقش مطالبهگر حاضر شوند تا قربانی یکجانبه تحریمهای مالی و فناوریهای مرتبط به سازگار با تغییرات اقلیم نشویم.