دیپلماسی اقتصادی به سبک چین
کیوان جعفری تهرانی-تحلیلگر بازار فولاد
باتوجه به نقش پررنگ چین در ایجاد روابط بین ایران و عربستان، می توان نتیجه گرفت که این کشور به برقراری رابطه حسنه میان ۲ کشور بزرگ منطقه خاورمیانه بسیار علاقه مند است و به این باور رسیده که اتحاد این ۲ کشور تاثیرگذار، برای حفظ منافع چین بسیار مهم و ضروری است. به عبارت دیگر، چین می داند که برای حفظ آرامش در منطقه این ۲ کشور بزرگ و قدرتمند باید با هم متحد باشند تا در نهایت، چین را در دستیابی به هدف بزرگ تامین انرژی یاری دهند. اگر کمی به عقب تر برگردیم، دلیل اشتیاق چین، به وضوح روشن می شود. وقتی شی جی پینگ به ریاست جمهوری انتخاب شد، دانست که به جای اینکه واردات نفت کشور متبوعش با سوپرتانکر از طریق کانال مالاکای بین تایلند و سنگاپور انجام شود، بهتر است از طریق بندر گوادر پاکستان انتقال یابد. علت این بود که در هنگام جزر و کاهش عمق آب، دزدهای دریایی برای اخاذی مرتبا به سوپرتانکرهایی که نفت را به شرق چین می بردند، حمله می کردند. در نهایت، چین تصمیم گرفت که نفت موردنیاز خود را از طریق خط لوله سراسری از غرب به شرق کشور منتقل کند، اما برای اینکه به آب های آزاد دسترسی داشته باشد یا باید از افغانستان عبور می کرد یا پاکستان. در زمان دولت اشرف غنی که افغانستان کاملا تحت کنترل امریکایی ها و بلوک غرب اداره می شد، چین بارها تلاش کرد در پروژه های افغانستان حضور پیدا کند، اما دولت غنی حمایت لازم را از این کشور انجام نمی داد و به این ترتیب، چین به صرافت افتاد تا به جای اینکه از طریق افغانستان و ایران به دریای آزاد و آب های گرم راه پیدا کند، از مسیر پاکستان وارد شود و سرمایه گذاری عظیمی برای راه اندازی بندر گوادر انجام داد تا نفت موردنیاز خود را از طریق این خط لوله سراسری، که ۳ هزار کیلومتر است و در کنار آن هم خط آهن کشیده شده، تامین کند و جالب اینجا است که حفظ امنیت این خط لوله را نظامیان چینی برعهده دارند. باتوجه به اینکه فاصله هوایی بندر گوادر با چابهار فقط ۷۵ کیلومتری است، پکن می داند که در راستای اهداف و سیاست های توسعه و تامین انرژی باید ایران را در بلوک خود نگه دارد و برای حفظ امنیت منطقه زمینه اتحاد 2 کشور بزرگ اسلامی را فراهم آورد. کوتاه سخن اینکه، تنش زدایی از روابط ایران و عربستان، که با کمک چین رخ داده، اتفاق بسیار خوبی برای هر 3 کشور است و به این ترتیب، این کشورها می توانند با همکاری یکدیگر در زمینه پروژه های معدنکاری، فعالیت های قابل توجهی انجام دهند. حال انتظار می رود که دولت ما هم در راستای توسعه روابط سیاسی و اقتصادی نقش پررنگ تری ایفا کند. نشست هایی که در طول یک ماه گذشته برگزار شد، نشان می دهد که مجموعه نظام به توسعه روابط سیاسی و اقتصادی با عربستان علاقه مند است و همه باید در راستای تحقق این هدف گام بردارند. در طول دو دهه و اندی که رابطه سیاسی و اقتصادی ایران با عربستان قطع بود، اسرائیل زمینه را برای ایجاد روابط با کشورهای عربی فراهم می کرد و «پیمان ابراهیم» را منعقد کرد، اما بعد از تلاش برای عادی سازی روابط ایران و عربستان، اسرائیل تودهنی بزرگی خورد و این اصلی ترین دلیلی است که باید از فرصت پیش رو به بهترین نحو ممکن استفاده کرد. به نظر من، دولت باید برای حضور نیروهای متخصص ایرانی در عربستان حمایت های لازم را به عمل آورد که از آن جمله می توان به اعطای انواع ویزا، به عنوان مثال ویزای مالتیپل اشاره کرد. من در دوره ای که در زمینه صادرات به عربستان فعالیت می کردم، با استفاده از ویزای مالتیپل به طورمرتب به این کشور رفت وآمد داشتم. به خاطر دارم که در آن زمان هر چهارشنبه از طریق بحرین به عربستان می رفتم و جمعه شب ها برمی گشتم و این روال هر هفته یا حداقل ماهی ۳ بار تکرار می شد. از سوی دیگر، در آن زمان برای توسعه روابط اقتصادی و تجاری، نمایشگاه های بسیار خوبی از کالاهای ایرانی و نمایشگاهای تخصصی ایران در عربستان در جده و دمام برگزار می شد که موردحمایت قرار می گرفت و فرصت خوبی بود که راه را برای توسعه روابط تجاری ایران و عربستان هموار می کرد. امروز و بعدازاین فاصله زمانی طولانی، فراهم کردن امکاناتی ازاین دست اهمیت بیشتری یافته و می تواند به آغاز مجدد روابط اقتصادی بینجامد و لازم است که تهران به سرعت در این مسیر گام بردارد.