نجات اقتصاد با نگاه تخصصی به آمار
نظام آماری را میتوان مجموعه واحدها و نهادهای تولیدکننده آمار رسمی دانست که در آن دادههای آماری را گردآوری، پردازش و اطلاعرسانی میکنند.
به کمک مطالعات کاربردی علم آمار میتوان مسائل واقعی و اجرایی در گردآوری دادهها را حل و تفسیر کرد. ازاینرو توجه بیشتر به دانشآموختگان این علم سبب میشود کشور ضمن عبور از بحران، به سمت تحقق اهداف توسعهای حرکت کند
علم آمار بهعنوان یکی از علوم پرکاربرد در رشتههای مختلف مورداستفاده قرار میگیرد. در هر جایی که نیاز به تحلیل دادههای تولیدشده از پدیدههای تصادفی و صحبت از مدلسازی و پیشبینی باشد، این علم نقش بسزایی ایفا میکند. ازاینرو نمیتوان بهراحتی از کنار اهمیت و کاربردهای گسترده علم آمار گذشت و همچنان چشم امید را بر رشتههای مهندسی دوخت، چراکه کشورهای توسعهیافته به سمت بهرهگیری از ظرفیتهای علوم پایه از جمله دادهکاوی و کارآیی آنها در مسائلی همچون هوش مصنوعی حرکت کردهاند. اما همچنان کشور ما در بهرهگیری از متخصصان علم آمار در مسائل اقتصادی ضعیف عمل میکند.
صمت در ارتباط با بازارکار فارغالتحصیلان مقاطع مختلف رشته آمار، توانایی آنها و همچنین پیامدهای منفی بهرهنگرفتن از این نیروهای بالقوه علمی در کشور، با احسان بهرامیسامانی، دانشیار گروه آمار دانشکده علوم ریاضی دانشگاه شهید بهشتی به گفتوگو پرداخته است.
مهمترین کاربردهای علم آمار در اقتصاد کشور را در چه مواردی میتوان دانست؟
بسیاری از دادههای موجود در اقتصاد، نیاز به تجزیهوتحلیل انواع دادهها در مقیاسهای بزرگ و ناهمگن از جمله متغیرهای کیفی و کمی دارند. در علم اقتصاد نیز علم آمار در حوزههای گوناگون مورداستفاده قرار میگیرد. بررسی عوامل موثر بر نرخ تورم، رشد اقتصادی، نرخ بیکاری و... با استفاده از انواع آمار بهدست میآیند.
بررسی ضریب جینی و شناسایی عوامل موثر بر آن نیز با استفاده از انواع مدلهای آماری با عنوان مدلهای خطی تعمیمیافته موردارزیابی قرار میگیرد. بررسی سری زمانی دادههای بورس نیز در همین راستاست. یکی از کاربردهای علم آمار در علم «بیمسنجی» است که این علم از دو بخش کلی مبانی بیمههای زندگی و غیرزندگی تشکیل شده است. بیمههای زندگی که با طول عمر اشخاص سروکار دارند، از لحاظ مفهوم و روش استفاده از تحلیل بقا در علم آمار بهره میبرند. در بیمههای غیرزندگی که مربوط به بروز حوادث و میزان خسارتهای واردشده در هر حادثه هستند، از نظریه قابلیت اعتماد و صفبندی علم آمار استفاده میشود.
باید توجه داشت که درک مباحث احتمال، فرآیندهای تصادفی و استنباط آماری از ضرورتهای لازم در این علم بهشمار میآید. در نهایت تعیین نرخ حق بیمه در انواع رشتههای بیمهای و شناسایی انواع ریسکهای آن توسط آمارشناسان انجام میشود.
سالانه دانشآموختگان زیادی از دانشگاههای معتبر کشور در مقاطع مختلف رشته آمار فارغالتحصیل میشوند. میزان توانمندی این افراد (کیفیت علم و دانشآموخته شده و توانایی کاربرد علم در مسائل عینی) را چطور ارزیابی میکنید؟
میتوان گفت فارغالتحصیلان رشته آمار از نظر کیفیت علمی و دانش آموختهشده در مسائل نظری و محض در وضعیت به نسبت خوبی قرار دارند اما درباره نحوه برخورد آنها با مسائل واقعی و مهارت آنها در حل چالشهای عینی آماری نمیتوان چنین نظری داشت. بسیاری از دانشآموختگان بهدلیل عدمآموزش مناسب در بکارگیری نرمافزارهای آماری و اداری یا کار با دادههای رسمی و گزارشنویسیهای آماری، مدیریتی و تحلیلی، مهارتهای لازم را ندارند. امروزه سعی شده با مباحثی که در سرفصل درسی مقاطع مختلف رشتههای آماری در دانشگاهها تدریس میشوند تا حدودی نیازهای مهارتی دانشجویان تقویت شود. بهعنوان مثال، درس روش تحقیق و مشاوره آماری یکی از دروس مقطع کارشناسی آمار در دو سال اخیر در برنامه سرفصل رشته آمار قرارگرفته و در گروه آمار دانشگاه شهید بهشتی تدریس میشود. این درس مهارتهای دانشجویان را در انجام پروژهها و طرحهای پژوهشی دادهمحور تقویت میکند. دروسی مانند دادهکاوی و یادگیری ماشین در مقطع تحصیلات تکمیلی نیز با این منظور در سرفصل دروس رشته آمار گنجاندهشده است.
گفته میشود بازار کار برای فارغالتحصیلان رشته آمار در کشور ما محدود است. آیا این محدودیت بازار کار برای رشته آمار را تایید میکنید؟
در سالهای اخیر با پیدایش علم داده در دنیا، بازار کار دانشآموختگان رشته آمار در کشور ما وضعیت خوبی نسبت به چند سال گذشته پیدا کرده، بهطوریکه بازار کار برای فارغالتحصیلان رشته آمار و آمارشناسان جوانی که مهارت بکارگیری انواع نرمافزارهای اداری، آماری، پایگاه داده و الگوریتمهای یادگیری ماشین را دارند، بسیار عالی است. علم داده، علمی است که در تحلیلهای آمار از الگوریتمهای مربوط به یادگیری ماشین و یادگیری عمیق استفاده میشود. اما از آنجایی که غالب دانشآموختگان رشته آمار با مهارتهای ذکرشده آشنایی کافی ندارند، بازار کار برای آنها محدودشده و متخصصان سایر رشتهها مانند رشتههای مهندسی کامپیوتر، صنایع و مدیریت به جای فارغالتحصیلان رشته آمار در برخی از مشاغل به کارگرفته میشوند.
یکی از دلایل محدود شدن بازار کار برای فارغالتحصیلان رشته آمار، نبود نظام آمارشناسی کشور است. قانون نظام آمارشناسی ایران سبب میشود کارهای اجرایی آماری و پروژههای بزرگ آماری کشور، در بسیاری از موارد توسط افراد متخصص و کارآمد اجرا شوند و نتایج علمی آنها بر آحاد جامعه اثر مثبت گذارند. نقش این نظام همانند نقشی است که سازمان نظام پزشکی در حرفه پزشکی دارد.
این نظام مشاوران آماری و آمارشناسان را ساماندهی کرده و به سازمانهای مختلف معرفی میکند. در این شرایط، دانشگاهها با تغییر رویکرد نسبت به گذشته، به تربیت آمارشناسان برای بازار کار دادهمحور میپردازند.
به نظر شما عدم بکارگیری آمارشناسان در مشاغل مرتبط چه پیامدهایی خواهد داشت؟
محـدودیــت در بـکـــارگیــری دانشآموختگان در مقاطع مختلف رشتههای آماری سبب میشود مدیران سازمانهای گوناگون بهویژه سازمانهای دولتی فعال در بخش اقتصاد، تصویری دادهمحور از وضعیت سازمان خود نداشته باشند و نتوانند نقشه راه سازمان را موردارزیابی قرار دهند.
امروز بکارگیری آمارشناسان در سازمانهای گوناگون، به مدیران قدرت تصمیمگیری، ارزیابی و پیشبینی براساس برنامههای خود را میدهد. ساماندهی، نظاممند کردن و تعیین روشهای علمی و مناسب در فرآیند تولید دادههای آماری در هر سازمانی ضرورتی اجتنابناپذیر است. از جمله ابزارهای مهم برنامهریزی، سیاستگذاری و سنجش سیاستهای اتخاذشده، آمار و اطلاعات دقیق و بهنگام است؛ بنابراین تهیه و تدوین اینگونه اطلاعات قابلاعتماد، بخشی از فعالیتهای ضروری و مهم در فرآیند برنامهریزی و تصمیمسازی تلقی میشود.
آمارشناسان میتوانند با طراحی و معماری داده، به تحلیل دادهها بپردازند و در تمامی شرایط یاریرسان مدیران اقتصادی و سیاسی باشند. در آخر، محدودیت در بکارگیری دانشآموختگان مقاطع مختلف رشتههای آماری سبب میشود پروژههای بزرگ آماری کشور در بسیاری موارد، توسط افراد غیرمتخصص و ناکارآمد اجرا شود که نتایج علمی آنها بر آحاد جامعه اثر منفی خواهد گذاشت.
چشمانداز جایگاه علم آمار در مشاغل چگونه خواهدبود؟
اگر آمارشناسان و فارغالتحصیلان آمار مهارتهای لازم درباره آشنایی با پایگاه داده، الگوریتمهای یادگیری ماشین، آشنایی با گزارشنویسی و معماری داده کسب کنند، میتوانند از نظر شغلی جایگاه خوبی داشته باشند. امروزه هر سازمانی بهویژه سازمانهای فعال در حوزه اقتصاد نیاز به استفاده به آمارشناسان دارند. تولید آمار رسمی باکیفیت و استفاده از علم آمار سبب بالا بردن قدرت مدیران میشود؛ بنابراین هر سازمانی باید بخشی با عنوان آمار، برنامهریزی و ارزیابی داشته باشد تا سازمان تحت شاخصهای مشخص براساس دادهها مورد رصد قرارگرفته و آینده سازمان ترسیم شود. بنابراین علم آمار یا علم داده، نقش بسزایی در اقتصاد ایفا میکند.
اگر بخواهیم اقتصاد پویا داشته باشیم ابتدا باید با استفاده از ایجاد نظامهای جامع آماری یکپارچه در این حوزه، نقاط ضعف و قوت در اقتصاد را مشخص کنیم. همچنین ایجاد نظام جامع آماری در بحث مالیات، درآمدهای خانوارها، شناسایی دهکهای پایین درآمدی با استفاده از علم آمار میسر شده و آمارشناسان در این حوزهها میتوانند فعالیت کنند. در کل آینده جایگاه علم آمار در مشاغل بستگی به نگاه و احساس نیاز مدیران در بخشهای مختلف از جمله اقتصاد دارد.