ابزاری برای برقراری تعامل سازنده
سعید برزگر-کارشناس صنعتی
روابطعمومی بهعنوان یکی از ابزارهای برقراری ارتباطات یکپارچه موردتوجه است. روابطعمومی سازمانها و نهادهای مختلف میتوانند تاثیری بسزا و سازنده در بهبود وضعیت سازمانها و ایجاد تعامل درونسازمانی و برونسازمانی ایفاکنند.
اما متاسفانه باید اقرار کرد که هنوز در کشور ما جایگاه روابطعمومی آنطور که باید موردتوجه قرار نگرفته است یا در مواردی شاهد نبود نگاه تخصصی به فعالیت در حوزه روابطعمومی هستیم که مشکلات متعددی از جمله بکارگیری افراد غیرمتخصص در این سمت را ایجاد میکند. یا در موارد دیگری وظایف غیرمرتبط به فعالان این عرصه سپرده میشود.
حوزه صنعت و معدن بسیار گسترده است و شرکتهای معدنی و صنعتی ابعاد مختلفی از فعالیتها را چه در داخل و چه در خارج از کشور پوشش میدهند؛ در همین حال این بخش از اثرگذاری بالایی بر اقتصاد و تولید برخوردار است.
از اینرو فعالیت واحد روابطعمومی در این واحدها اهمیت بسیاری دارد. هرچند بر اهمیت حوزه روابطعمومی در تمامی مشاغل واقفیم، اما این اهمیت در بخش معدن بهگونه ویژهای پررنگ است.فعالیت صنایعمعدنی از حساسیت بالایی برخوردار است، بنابراین انتظار میرود واحد روابطعمومی در این مشاغل با قدرت هرچه تمامتر وارد عمل شود.
وجه مشترک روابطعمومی با مشاغل حوزه معدن، گستردگی حوزه فعالیت آنهاست. در روابطعمومی تمامی کارهای مربوط به تولید محتوا، اطلاعرسانی، تبلیغات و... انجام میشود که گستره وسیعی را در برمیگیرد.تعامل و همفکری همواره میتواند نقش موثری در بهبود رابطه میان واحد روابطعمومی با رسانهها ایفا کند.
برگزاری نشستهای هماندیشی با اصحاب رسانه، تشکیل اتاق فکر در حوزههای معدنی و استفاده از توان و اندیشه فعالان حوزه رسانه و بهرهمندی از تجارب پیشکسوتان حوزه رسانه میتواند به پررنگ شدن این تعامل و افزایش آگاهی و انعکاس عملکرد کمک کند.
در کنار آن، اهمیت دادن به رسانههایی که نقش تاثیرگذاری در جامعه دارند، میتواند اعتماد آنها را جلب و به بهبود ارتباط رسانه و روابطعمومی کمک کند.
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، برقراری تعامل میان رسانه و واحد زوابطعمومی از اهمیت ویژهای برخوردار است.با این وجود در موارد متعددی تعاملی صحیح و دوسویه میان روابطعمومی سازمانها با رسانهها شکل نمیگیرد. درآمد پایین رسانههای کشور و وابستگی مالی آنها به شرکتها و سازمانهای مختلف، یکی از دلایل اصلی شکل نگرفتن تعامل دوسویه در این شرایط است.
در چنین بستری، رسانهها از آزادی عمل کافی برای انتقاد از عملکرد مجموعههای مختلف برخوردار نیستند.
فعالان حوزه روابطعمومی نیز به این رسانهها بهچشم بولتن خبری نگاه میکنند. بدون تردید فعالیت در این فضا و حذف پرسشگری از عملکرد یک مجموعه، مانع بهبود عملکرد آن و رفع مشکلات میشود. همزمان رسانهها نیز از وظایف اصلی خود دور خواهند ماند.
یا در موارد دیگری، روابطعمومیها بهدنبال ایجاد رسانه اختصاصی برای خودشان هستند که بهانحصار میانجامد. جریان و ابزارهای رسانهای در جامعه این انحصار را نمیپذیرند و این مسئله بهمرور زمان باعث ایجاد سوءتفاهم و از بین رفتن شفافیت میشود.برای اصلاح شرایط موجود، روابطعمومیها باید تعامل را جایگزین تقابل کنند. بدینترتیب انتظار میرود تعاملات ارزشافزایی برای سازمان در دستور کار سازمانها و شرکتها قرار بگیرد. بدون تردید در این راه صداقت و شفافیت عمل بقای این ارتباطات و تعاملات بهشمار میرود.
عملکرد واحد روابطعمومی در دریافت بازخوردها و افکار عمومی و انتقال آنها به مدیران ارشد سازمانها میتوانند در تصمیمگیری آنها تاثیرگذار باشند.
بر همین اساس نیز میتوان اینطور ادعا کرد که واحد روابطعمومی از توان و ظرفیت تصمیمسازی در سازمان و بیرون از سازمان خود را دارند. البته تحقق اهداف یادشده، همگی نیازمند توجه کافی از سوی مدیران یک مجموعه به واحد روابطعمومی است.