-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->علیخان نصر اصفهانی-استاد دانشگاه و فعال معدنی

در پیچ اول جاده

علیخان نصر اصفهانی-استاد دانشگاه و فعال معدنی

در پیچ اول جاده

اهمیت فرآوری و توسعه زنجیره ارزش و لزوم جلوگیری از خام‌فروشی موضوعی است که قریب به اتفاق فعالان صنعت معدن بر آن تاکید دارند، اما مشکل اینجاست که همان‌طور که پیش از این هم بارها تاکید شده است، هنوز تعریف جامع و مانعی از ماده معدنی خام یا «راف» نداریم و به‌عبارت‌دیگر، ما هنوز در خم اول این جاده هستیم و به‌روشنی مشخص نیست که یک ماده را تا چه زمانی باید خام بدانیم و از کجا به بعد، جزو محصولات فرآوری‌شده به‌شمار می‌رود. به‌عنوان‌مثال، در کشور ما معادن دولومیت در استان مرکزی، اصفهان، یزد و... به‌وفور یافت می‌شوند. این سنگ وقتی کلسینه می‌شود، محصولی فرآوری‌شده با کیفیت بالا است. به‌عبارت‌دیگر با پخته شدن، سنگ دولومیت به ماده‌ای با ارزش‌افزوده بالاتر تبدیل می‌شود که دولومیت کلسینه نام دارد و با اینکه مرحله‌ای از فرآوری را پشت‌سر گذاشته، خود ماده‌ای خام برای صنایع بعدی است و به‌دلیل عملکرد تصفیه روی فولادها و نیز عملکرد محافظتی آن بر پوشش نسوز فولاد، نقش مهمی در صنعت فولاد دارد. اما اگر از همین دولمیت کلسینه‌شده که به فراوانی در همه جا وجود دارد و ارزش معدنی چندانی ندارد، ماده معدنی منیزیم استحصال شود، ارزش‌افزوده چند صد هزار برابری پیدا می‌کند. در حال‌ حاضر کشور ما برای تامین این ماده به خارج وابسته است و صددرصد منیزیم مصرفی کشور را وارد می‌کنیم.

همین‌طور درباره سنگ‌های ساختمانی، می‌توان گفت وقتی قطعه‌ای از معدن جدا و به بلوک یا کوپ تبدیل می‌شود، هم خام است و هم در واقع، نخستین مرحله فرآوری را پشت‌سر گذاشته است و قابلیت صادراتی دارد. البته روشن است، اگر این سنگ با تکنولوژی بالا برش بخورد و مراحل فرآوری را تا تولید محصول نهایی طی کند، می‌تواند ارزش‌افزوده چندین برابری داشته باشد. اما این کار نیاز به سرمایه‌گذاری فراوان و تحول و بروزرسانی صنعت دارد زیرا در حال ‌حاضر صنعت پیر و فرسوده ما در حوزه سنگ، توان قدم گذاشتن در این مسیر را ندارد.پس با بگیر و ببند، هیچ نتیجه‌ای به‌دست نمی‌آید. وقتی حمایتی نباشد، شرایط مناسبی به‌وجود نیاید و سرمایه‌گذار تمایلی به فعالیت در این زمینه پیدا نکند، نه‌تنها ارزش‌افزوده‌ای از مسیر تولید و فرآوری حاصل نمی‌شود که حتی نیاز داخل را هم نمی‌توانیم به‌درستی تامین کنیم.برخی معتقدند که جلوگیری از خام‌فروشی، تمهیدی برای تامین ارزان نرخ ماده اولیه کارخانجات است. این موضوع چندان دور از حقیقت نیست. کشور ما در تولید فولاد، رتبه زیر ۱۰ را در جهان به خود اختصاص داده است و یکی از قطب‌های این صنعت به‌شمار می‌رود. باتوجه به این ویژگی، صنایع قدرتمند فولاد نمی‌گذارند کنسانتره آهن صادر شود. از سوی دیگر، این محصول را به نرخ واقعی خود نمی‌خرند. این مشکل نشان می‌دهد که یک حلقه در این میان گم است و آن سازکار، عرضه و تقاضا است. به‌عبارت‌دیگر، معدنکار و تولیدکننده مواد خام تمایل دارد تا محصول خود را به بازار داخلی بفرستد و درآمد دلاری داشته باشد، اما صنایع داخلی می‌خواهد خریدار انحصاری این تولیدات با قیمتی ارزان‌تر باشد.

این حلقه واسطه باید به‌طریقی، چه از مسیر بورس باشد یا بازار فروش آزاد یا... حل شود، اما با قانون و شعار و... هیچ‌گاه چیزی درست نشده است و نخواهد شد یا به‌قول معروف تا کسی تشنه نشود، دنبال آب نمی‌رود.

در کشورهای پیشرفته دنیا، قوانین روشن و مشخص است و برای سرعت بخشیدن به کار تعریف شده‌اند و به این ترتیب، جای هرگونه سوء‌استفاده احتمالی گرفته می‌شود. اما در کشور ما، هنوز درمانی برای این مشکل اندیشیده نشده است. یکی از آثار و نتایج این مشکل، موضوع فرار سرمایه است که فعالان معدن چندین سال است که درباره آن هشدار می‌دهند. به‌گمان‌من، سیستمی باید تعریف شود که به‌صورت‌مستقیم و غیرمستقیم، امنیت سرمایه‌گذار و سود وی را تضمین کند و به این ترتیب، صاحب سرمایه رغبت پیدا می‌کند تا ریسک حضور در این حوزه را بپذیرد. بنابراین، قوانین باید بازنگری شود تا به‌عنوان عامل بازدارنده نباشند، بلکه افراد را تشویق و سرمایه‌های خود را در زمینه اکتشاف، معدن و صنایع وابسته وارد کنند و مطمئن باشد که فردا مشکلی برای او و سرمایه‌اش به‌وجود نخواهد آمد. اگر ما یک زمینه سالم و شفاف و بدون تبعیض ایجاد کنیم، حتما اشتیاق برای فعالیت معدنی هم ایجاد خواهد شد و زمینه برای اشتغالزایی هم فراهم می‌شود. بدون شک همه ما از این موضوع ناراحت هستیم که فضا به‌شدت ناامیدکننده است و به‌طوری‌که بسیاری از سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند، دارایی خود را از کشور خارج و به ترکیه، امارات و... عزیمت کنند. در حالی که فعالیت در این کشورها با ریسک بسیار بالایی روبه‌رو است و معلوم نیست که فرد بتواند اصل پول خود را برگرداند یا خیر؟ متاسفانه در حالی که سرمایه‌گذاران با خطر باخت سرمایه دست و پنجه نرم می‌کنند، اما باز هم فرار از کشور را به سرمایه‌گذاری در داخل ترجیح می‌دهند که این خطر بسیار بزرگی برای اقتصاد به‌شمار می‌رود. این در حالی است که زمینه سرمایه‌گذاری در داخل کشور بسیار در همه زمینه‌ها بسیار عالی است و این برمی‌گردد به سیاست‌ها و سیاستمداران ما.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین