کارگران باید از هفتخوان رستم بگذرند
افزایش سن بازنشستگی، تغییر مبنای محاسبه مستمری و کاهش معافیتهای مشاغل سخت و زیانآور، سه راهی است که برای خروج صندوقهای بیمه اجتماعی از بحران مطرح شده؛ میرهاشم موسوی، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، به تازگی در یک نشست خبری بر هر سه این موارد تاکید کرده و اجرای آنها را امری محتوم دانسته است.
افزایش سن بازنشستگی، تغییر مبنای محاسبه مستمری و کاهش معافیت های مشاغل سخت و زیان آور، سه راهی است که برای خروج صندوق های بیمه اجتماعی از بحران مطرح شده؛ میرهاشم موسوی، مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی، به تازگی در یک نشست خبری بر هر سه این موارد تاکید کرده و اجرای آنها را امری محتوم دانسته است. این سه راه قبلا نیز بارها مطرح شده اما به مرحله اجرا نرسیده است. موسوی در آن نشست گفت: «اصلاح سن بازنشستگی و اعمال دو سال آخر کار به عنوان ملاک پرداخت مستمری، بخشی از بسته اصلاحی ما در سازمان تامین اجتماعی است. ما مشکل بازنشستگی پیش از موعد در کشور نیز داریم و در طرح اخیر سازمان به دولت، دنبال اصلاح قانون بازنشستگی پیش از موعد بوده ایم.» او سپس در مورد بازنشستگی مشاغل سخت و زیان آور گفت: «متاسفانه ما در بحث مشاغل سخت و زیان آور به جای نگاه فنی، نگاه حمایتی داریم و به جای زدودن شرایط سخت و زیان آور فقط نیروی کار را با بازنشستگی پیش از موعد از محیط سخت و زیان آور خالی می کنیم.»
صحبت های موسوی درباره لزوم «زدودن شرایط سخت و زیان آور» معطوف به ماده ۳ آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور است؛ طبق این ماده، کارفرمایانی که کارگاه های آنها سخت و زیان آور شناخته شده، مکلفند «ظرف دو سال از تاریخ ابلاغ تصمیم قطعی کمیته یا شورا، نسبت به ایمن سازی عوامل و شرایط محیط کار مطابق حد مجاز و استانداردهای مشخص شده اقدام و صفت سخت و زیان آوری مشاغل موضوع بند «الف» ماده ( ۱ ) را حذف کنند.»
مطابق با این آیین نامه، مشاغل سخت و زیان آور به دو دسته تقسیم می شوند؛ دسته اول مشاغلی هستند که «صفت سخت و زیان آوری آنها را می توان با بکارگیری تمهیدات بهداشتی، ایمنی و تدابیر فنی مناسب» حذف کرد و دسته دوم مشاغل ماهیتا سخت و زیان آور هستند و امکان زدودن صفت سخت و زیان آوری از آنها وجود ندارد. پس وقتی مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی از «نگاه حمایتی» صحبت می کند، منظور حذف صفت سخت و زیان آوری از مشاغل گروه الف از طریق ایمن سازی کارگاه هاست. اما آیا واقعا دولت و سازمان تامین اجتماعی، آنطور که میرهاشم موسوی می گوید، برای «حل مشکل بازنشستگی پیش از موعد» به دنبال الزامِ کارفرمایان به ایمن سازی محیط کار و اجرای قانون است یا می خواهد با سختگیری بیشتر، تعداد بازنشستگی های پیش از موعد را کاهش دهد؟
پاسخ را می توان از تحرکات اخیر اتاق بازرگانی برای تغییر آیین نامه مشاغل سخت و زیان آور فهمید؛ آنطور که به گوش رسیده، شورای گفت وگویی که این اتاق ترتیب داده قرار است ترکیبِ کمیته سخت و زیان آور را به نفع تأمین اجتماعی و با هدف سخت تر کردن مسیرِ گرفتنِ سخت و زیان آوری شغل، تغییر دهد. این کمیته که وظیفه تایید سخت و زیان آوری مشاغل را برعهده دارد از ۵ عضو، شامل نمایندگان وزارت کار، تامین اجتماعی، وزارت بهداشت و نمایندگان کارگری و کارفرمایی، تشکیل شده است.
کارگرانی که بازنشستگی پیش از موعد حقشان است
با استناد به گفته اعضای کارگری این کمیته، بهره مندی از عنوان سخت و زیان آوری در این کمیته ها همین امروز هم بسیار دشوار است و چنانچه کارگری بخواهد از معافیت های مشاغل سخت و زیان آور استفاده کند باید هفت خوان رستم را طی کند!
محسن باقری عضو هیات رئیسه شورای اسلامی کار خاطره ای از بازدید گروه کارگری از یک مجموعه تولیدی تعریف می کند که بیان آن وضعیت کارگران را بهتر به نمایش می گذارد. باقری می گوید: در یکی از بازدیدها، وقتی وارد سالن تولید شدیم میزان آلودگی به قدری زیاد بود که نمی توانستیم نفس بکشیم و سریع از سالن خارج شدیم. ما نتوانستیم آنجا را بیشتر از یک دقیقه تحمل کنیم اما کارگران ساعت ها در آن محیط، کار می کنند و شغلشان هم سخت و زیان آور به حساب نمی آید! کمیته مشاغل سخت و زیان آور خیلی راحت درخواست این کارگران را برای تایید سخت و زیان آوری شغلشان رد کرده است.
باقری می گوید: خیلی اوقات زدوبند اتفاق می افتد و به درخواست کارفرما، کارگران نمی توانند از مزایای مشاغل سخت و زیان آور استفاده کنند.
بعد از درخواست کارگران برای بررسی سخت و زیان آوری شغل، بازرس وزارت کار و بازرس وزارت بهداشت باید از کارگاه بازدید کنند، آلاینده سنجی نیز توسط شرکت های مورد تایید وزارت بهداشت انجام می شود که به گفته باقری، این شرکت ها خیلی اوقات همان ابتدا نظر کارفرما را می پرسند و اگر کارفرما بخواهد جوری گزارش را تهیه می کنند که درخواست کارگران برای گرفتن عنوان سخت و زیان آوری رد می شود. عضو هیات رئیسه شورای اسلامی کار از معامله هایی می گوید که در این راه اتفاق می افتد و مانع رسیدن کارگران به حق شان می شود. با چنین ترکیبی و با این سختی راه برای گرفتن عنوان سخت و زیان آوری، چنانچه تصمیم اتاق بازرگانی برای تغییر ترکیب کمیته سخت و زیان آور - آنطور که اتاق بازرگانی می خواهد - تغییر کند، اوضاع سخت تر از این هم خواهد شد.
ایمن کردن کارگاه ها، در حد حرف
بنابراین اشاره مدیرعامل سازمان تامین اجتماعی به زدودن شرایط سخت و زیان آوری از کار تنها یک ادعاست و آنچه در واقعیت در حال انجام است، کاملا به ضرر کارگران است. در جایی که کارفرمایان از قدرت بسیاری بهره مند هستند و توانِ چانه زنی دارند و می توانند به راحتی از زیر بار خیلی از وظایف خود شانه خالی کنند و در مقابل، در شرایطی که کارگران در راه روهای پیچ در پیچ ادارات کار و تامین اجتماعی و در کمیته های مذکور به سختی به حقوق اولیه خود می رسند، چه تضمینی وجود دارد که ادعایِ ایمن کردنِ فضایِ کارگاه های مشمولِ قانون سخت و زیان آور، واقعی و امکان پذیر باشد؟
آنچه میرهاشم موسوی در مورد ایمن کردنِ کارگاه ها می گوید تنها در حد حرف است اما سخت تر شدن شرایط بهره مندی از قانون مشاغل سخت و زیان آور تنها حرف نیست، بلکه اقدامی است که دولت به همراه اتاق بازرگانی و بدون حضور نمایندگان کارگری خیلی وقت پیش آغاز کرده و امروز در آستانه به ثمر نشستن است!
تغییر مبنای محاسبه مستمری
افزایش سن بازنشستگی و تغییر مبنای محاسبه مستمری، دو راه حل دیگری است که در قالب اصلاحات پارامتریک دنبال می شود؛ دولت هم در لایحه بودجه سال گذشته و هم - با توجه به صحبت هایی که به گوش می رسد - در برنامه توسعه هفتم به دنبال پیاده کردن این تصمیمات است.
مدیرعامل صندوق تامین اجتماعی در آخرین مصاحبه اش، اصلاحات سن بازنشستگی را برای ارتقای پایداری صندوق ها لازم الاجرا دانسته و گفته: «متوسط عمر بعد از بازنشستگی در کشورهای پیشرفته حدود ۱۲ سال است اما این رقم در ایران بیش از ۲۰ سال است. یعنی فرد تا حداقل بیست سال پس از بازنشستگی همچنان مستمری دریافت می کند. این بدان معناست که به دلیل افزایش امید به زندگی در ایران، افزایش سن دریافت مستمری به منابع سازمان تأمین اجتماعی فشار می آورد که این نشان می دهد در این زمینه نیاز به اصلاح پارامتریک داریم.»
تاکید بر افزایش سن امید به زندگی در ایران و مقایسه ما با کشورهای پیشرفته در حالی اتفاق می افتد که وضعیت بد کارگران و بازنشستگان و ناتوانی آنها برای تامین حداقلی ترین نیازهای اساسی خود چنان بدیهی است که حتی نیازی به ارائه آمار و ارقام وجود ندارد. اینکه متوسط عمر بعد از بازنشستگی در کشورهای پیشرفته ۱۲ سال است و در ایران ۲۰ ، دلیلی منصفانه ای برای افزایش سن بازنشستگی نیست!
آیا کسانی که برای تصدیق حرف خود، دائم کارگران ایرانی را با کارگران کشورهای پیشرفته مقایسه می کنند، مقایسه ای هم از وضعیت معیشت کارگران اینجا و آنجا دارند؟ آیا حواسشان به بازنشستگانی که باید بعد از بازنشستگی سال ها و حتی تا آخرین روزهای عمرشان برای تامین حداقلی ترین نیاز خود کار کنند، هست؟
در مورد مبنای محاسبه مستمری بازنشستگی و تغییر آن به بیش از دو سال نیز باید از همین منظر نگاه کرد؛ امروز حداقل حقوق بازنشستگان با 30 سال سابقه کار کمی بیش از ۵ میلیون تومان است که این رقم با خط فقر اعلام شده از سوی وزارت کار حدود ۱۰ میلیون تومان فاصله دارد و این خود گویای همه چیز است!
چنانچه دولت مبنای محاسبه را به بیش از دو سال تغییر دهد، مستمری بازنشستگان کمتر و وضعیت آنها از آنچه امروز هست سخت تر خواهد شد.
سخن پایانی
در یک کلام باید گفت 3 تصمیمی که دولت برای بهبود وضعیت صندوق های بازنشستگی گرفته؛ اقدامی ضدکارگری است. حتی نمی توان گفت چنین به اصطلاح اصلاحاتی اوضاع را برای سال های آینده بهتر می کند چراکه ساختار به قدری ضدکارگری است که دولت با اعمال آن به وضوح نسبت به انجام تعهدات خود نسبت به صندوق تامین اجتماعی کوتاهی می کند. در چنین شرایطی اقداماتی از این دست تنها اوضاع را برای کارگران بدتر خواهد کرد.