-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->شهناز صفایی واکنش کارشناسان به ادعای سهم ۶۰ درصدی تولید از تسهیلات بانکی:

تسهیلات، تسهیل‌‌کننده نیست

بانک‌ها در اغلب کشورها به‌عنوان پشتیبان مالی تولید عمل می‌کنند. بسیاری از بخش‌های خدمات، تولید و تجارت با حمایت بانک‌ها و ارائه تسهیلاتی خود را سرپا نگه داشته و به مرحله سوددهی می‌رسند.

تسهیلات، تسهیل‌‌کننده نیست

البته این کارکرد در ایران به ‌ دلایل ساختاری و تنگناهای مالی، ضعیف ‌ تر از آنچه باید است و اگر هم واحد تولید وامی را با تلاش فراوان اخذ کند تا اندکی چرخ تولیدش را بچرخاند، دریافت همین تسهیلات از راهی سخت، پس از مدتی ضدتولید عمل می ‌ کند. در این میان، نیروهای بیکارشده و واحدهای تعطیل ‌ شده بسیاری داریم و اقتصاد از این ناحیه آسیب بسیار دیده است. در کشور ما تسهیلات ‌ دهنده و تسهیلات ‌ گیرنده در شرایطی مبهم و عجیب هستند. از یک سو بسیاری از تولیدکنندگان از همکاری بانک ‌ ها در تامین مالی ‌ شان ناراضی هستند و از سوی دیگر در خبرها می ‌ خوانیم که بیش از ۶۰ درصد تسهیلات بانکی سهم تولید است. بانک ‌ ها از حامی بودن خود دفاع می ‌ کنند و صنعتگران از سوءاستفاده بانک ‌ ها از شرایط تولید و ارائه تسهیلات با سودهای به نسبت بالا شاکی هستند. صمت در این زمینه نظر برخی از فعالان حوزه صنعت را جویا شده تا شاید گرهی از مسیر تولید بگشاید. با صمت همراه باشید.

بانک رقیب تولید است، نه حامی آن

نصراله محمدحسین فلاح درباره وضعیت ارائه تسهیلات بانکی به تولیدکنندگان در گفت ‌ وگو با صمت اظهار کرد: یکی از مهم ‌ ترین چالش ‌ های بخش تولید در کشور مربوط به تامین نقدینگی و سرمایه در گردش است. یکی از منابع تامین مالی بانک ‌ است، اما متاسفانه حمایتی از سوی بانک ‌ ها از صنعتگران نمی ‌ شود. البته صنعتگران هم راه ‌ های متنوع تامین منابع مالی را بلد نیستند و به ‌ نوعی فشار زیادی در این بخش به سیستم بانکی وارد می ‌ شود.

فلاح اظهار کرد: در این زمینه چند عامل نقش دارند. یکی از این عوامل مربوط به بی ‌ اطلاعی صنعتگران و تولیدکنندگان از منابع تامین مالی است. مدیریت منابع مالی، یکی از بخش ‌ هایی است که در سال ‌ های اخیر در جهان تغییر و تحولات بسیار زیادی داشته، اما چون ارتباط ما با اقتصاد جهانی به ‌ دلایل سیاسی قطع است، از تنوع منابع تامین مالی هم بی ‌ اطلاع هستیم. در کشور ما، تولیدکننده و صنعتگر برای تامین مالی، ابتدا سراغ سهامدار و بعد هم بانک می ‌ رود. در این میان، به ‌ دلیل وضعیت اقتصادی کشور و بی ‌ اعتمادی که در فضای کسب ‌ وکار وجود دارد، از مدت ‌ ها قبل پیش ‌ پرداخت توسط مشتری به ‌ عنوان یکی از روش ‌ های تامین مالی، کنار گذاشته شده و ضربه ‌ هایی که بخش صنعت از واردات خورده باعث شده مشتریان علاقه ‌‌ ای به استفاده از تولیدات داخلی نداشته باشند. پس در درجه نخست، مشکل این است که صنعتگران به ‌ دلیل ارتباط نداشتن با اقتصاد و مدیریت کسب ‌ وکارهای جهانی با شیوه ‌ های متنوع تامین مالی بیگانه هستند.

وی ادامه داد: در این میان، سهامداران در قالب افزایش سرمایه ‌ ها باید به کمک تولید بیایند، اما متاسفانه سهامداران در ایران، به ‌ دلایل گوناگون هم از شناورسازی سهام ‌ شان اجتناب می ‌ کنند و هم اینکه احساس امنیت و آرامش ندارند. ضمن اینکه در این مسیر، دشواری ‌ ها هم زیاد است. از جمله این دشواری ‌ ها، روند ورود یک شرکت تولیدی به بازار بورس است تا بتواند از این طریق تامین منابع کند. متاسفانه بورس در چند سال گذشته رفتارهای ناهنجار بسیار داشته و گاه بسیار حباب ‌ دار می ‌ شود. دولت حتی وقتی خودش مردم را برای ورود به بورس تشویق می ‌ کند، بعد از اینکه مردم ورود کردند، کنترل ‌ های لازم را اعمال نمی ‌ کند و بازار سرمایه مدام دچار نوسان می ‌ شود و چون چندین بار در بازار سرمایه ناهنجاری ایجادشده که مالباختگان بسیاری هم به ‌ دنبال داشته، در نهایت نه تولیدکننده و صنعتگر از ورود به بورس نفع می ‌ برد و نه آنهایی که قصد دارند سرمایه ‌ های خود را در اختیار تولید قرار دهند، احساس آرامش دارند. به ‌ عبارتی از یک سو ورود به بورس سخت است و از سوی دیگر، از کسانی که وارد بورس می ‌ شوند، چندان حمایت مردمی را شاهد نیستیم. ورود به بورس بیشتر شبیه دلال ‌ بازی است که افراد زیادی از طریق داشتن ارتباطات و اطلاعات خاص سود می ‌ برند، اما صنعتگر و تولیدکننده با ورود به بورس برای تامین سرمایه، چندان منتفع نخواهد شد.

صنعت و چالش های بی شمار

فلاح اظهار کرد: منبع دیگر برای تامین نقدینگی، پیش ‌ پرداخت مشتریان بابت خرید کالاست. در گذشته پیش ‌ خرید محصول، یکی از منابع جذب نقدینگی صاحبان صنعت بود و آنها می ‌ توانستند از این طریق بخشی از نقدینگی موردنیاز برای خرید مواد اولیه تولید را تامین کنند، اما سال ‌ ها بازی با نرخ ارز به نفع واردات باعث شد دیگر صنعت از این نظر امنیت نداشته باشد. در این میان، هر زمان صنعت به ‌ دنبال تامین منابع از طریق بازار با در پیش ‌ گرفتن رویکردی خاص بوده، چوب واردات بر فرق صنعت وارد شده است.

سال ‌ های متمادی، انبارها انباشته از کالا شده و واردات اجازه بهره ‌ برداری را به صنعتگر نمی ‌ داد؛ حتی بدتر اینکه، این نوع حرکت ‌ های تجاری، تفسیر سیاسی شده و در نتیجه واردات بی ‌ رویه، کالاهای موجود در انبارهای تولیدکنندگان احتکار تلقی می ‌ شد. در واقع صنعت را وارد کشمکش ‌ هایی کردند که شایسته یک جامعه در مسیر توسعه صنعتی نیست. البته انکار نمی ‌ کنم که بسیاری هم از انباشت کالاها سو ‌ ءاستفاده می ‌ کنند، اما به ‌ هرحال این یک حربه است برای اینکه تولیدکننده بتواند در یک بازار سالم با پیش ‌ دریافت چرخ تولید را به چرخش در بیاورد.

ماموریت مهم بانک در قبال صنعت

فلاح با اشاره به اینکه بانک ماموریت مهمی در قبال صنعت دارد، اظهار کرد: ماموریت مهم بانک ‌ ها، جمع ‌ آوری پول ‌ های خرد مردم از کف بازار است تا آنها را به سمت تولید هدایت کنند. مقررات بانکداری ما بعد از انقلاب همواره با فرازوفرودهای بسیاری همراه بوده و در مقاطعی این ‌ گونه برداشت می ‌ شد که بانک برای رقابت با تولید ایجاد شده است.

اگر نگاهی به سیاهه کارخانه ‌ ها و صنایعی که در اختیار بانک ‌ هاست بیندازید، مشاهده می ‌ کنید که با نوعی انحراف در نوشتار اعلام می ‌ کنند اینها وابسته به شرکت ‌ های سرمایه ‌ گذاری بانک است؛ یعنی پول ‌ ها را به انواع شرکت ‌ های سرمایه ‌ گذاری منتقل و به ‌ نوعی به کارهای تولیدی، تجاری و ساختمان ‌ سازی ورود کرده ‌ اند؛ به ‌ عبارتی بانک ‌ ها به ‌ جای اینکه پول را از مردم بگیرند و با هزینه اندکی در اختیار صاحبان واحدهای تولیدی قرار دهند، رقیب آنها شد ‌ ه ‌ اند. حالا وقتی به ‌‌ دلیل کمبود نقدینگی کار به دعوا می ‌ کشد، همواره بانک ‌ ها هوای شرکت ‌ های خودشان را خواهند داشت و به ‌ وضوح اعلام می ‌ کنند پول ‌ های جمع ‌ آوری ‌ شده را فقط به شرکت ‌ های خودشان اختصاص می ‌ دهند که به ‌ انحای مختلف از لیزینگ گرفته تا واحد ‌ های تولیدی و... فعالیت دارند. یعنی با مجوزهایی که دارند پول مردم را از کف بازار جمع می ‌ کنند و به شرکت ‌ های خودشان اختصاص می ‌ دهند، ملک ‌ داری، ساختمان ‌ سازی و زمین ‌ داری می ‌ کنند و جالب اینکه در این فرآیند، بانک ‌ ها هوای یکدیگر را دارند و به هم کمک می ‌ کنند.

وی ادامه داد: دو پدیده دیگر در این بخش نقش دارد؛ یکی افزایش و تغییرات نرخ ارز که غیرقابل کنترل است و حبس املاک. به ‌ طور طبیعی اگر کسی بتواند از بانک وام بگیرد، برنده است. چرا؟ زیرا نرخ سود سپرده ‌ ها و از سوی دیگر، نرخ ‌ بهره تسهیلات هیچ ‌ کدام واقعی نیستند. اگر کسی بتواند بعد از عبور از پیچیدگی ‌ های بسیار وام بانکی بگیرد و تبدیل به ارز کند، برنده این بازی است. در این روند، پول به ‌ جای صنعت به خرید ارز و امثال آن اختصاص می ‌ یابد که نتیجه آن افزایش تورم در اقتصاد و به ضرر مردم است و هیچ نوع رشدی در صنعت برای تامین نقدینگی به ‌ وجود نمی ‌ آورد. این یکی از پدیده ‌ هایی است که منابع بانکی را منحرف و در جاهای خاصی غیر از تولید متمرکز می ‌ کند.

این کارشناس حوزه صنعت اظهار کرد: نکته دوم که منجر به انحراف منابع بانکی شده، خلاف ‌ گویی دولت ‌‌ ها در برداشت از منابع بانکی است که به دو صورت انجام می ‌ شود؛ یکی از طریق چاپ و انتشار پول و دیگری تداخل در روابط بانک مرکزی با بانک ‌ ها؛ بنابراین پول چاپ می ‌ کنند تا نیاز بانک ‌ ها تامین شود. این روند بیشتر متاثر از کسری بودجه ‌ دولت است. کار دیگری که انجام می ‌ دهند این است که بانک ‌ ها را تحت فشار قرار می ‌ دهند برای اینکه منابع ‌ شان را در اختیار دولت قرار دهند. به ‌ عنوان نمونه در دولت سیزدهم که قرار بود از بانک مرکزی استقراضی انجام نشود، از بانک ‌ های تجاری استفاده و منابع این بانک ‌ ها به نفع دولت بلوکه شد. در حال ‌ حاضر منابعی که صنعت در قالب برگشت تسهیلات به بانک پس می ‌ دهد را به خود صنعت نمی ‌ دهند، چون دولت این منابع را در جاهای دیگر هزینه کرده است. بانک ‌ ها به ‌ دلیل برداشت ‌ های دولت و برداشت از بانک مرکزی، منابع خود را در اختیار صنعت قرار نمی ‌ دهند؛ بنابراین منبعی باقی نمی ‌ ماند که به تولید اختصاص داده شود. این ‌ گونه است که شاهدیم صنعت تحت فشار شدید کمبود نقدینگی است.

فلاح در پایان گفت: آمارها و اطلاعاتی که درباره اختصاص بیشترین میزان تسهیلات به بخش تولید داده می ‌ شود هم جای شک و شبهه دارد. در این آمار، تعدادی از حوزه ‌ ها فهرست شده که اساسا جزو صنعت نیستند؛ به ‌ عبارتی می ‌ توان گفت آمارها خلاف چیزی است که در واقعیت رخ داده و چون این اطلاعات آماری و ارقامی که در این بخش ‌ ها اعلام می ‌ شود ازسوی نهاد مستقلی کنترل و بررسی نمی ‌ شود، دارای ابهامات زیادی است و قابل اتکا و استناد نیست.

بانک ها عامل وابستگی تولید

علی ‌ اکبر جوانروح، فعال حوزه صنعت درباره وضعیت ارائه تسهیلات بانکی به تولیدکنندگان به صمت گفت: اینکه تسهیلات بانک ‌ ها کمکی به تسهیل روند فعالیت بخش تولید نمی ‌ کند، معضلی خلق ‌ شده ازسوی بانک ‌ ها، به ‌ ویژه بانک ‌ های خصوصی است که با نام ارائه تسهیلات به ‌ تولیدکنندگان می ‌ توانند سودهای کلانی به جیب بزنند و در نهایت بازدهی و بهره ‌ وری تولید به نفع آنها خواهد بود؛ به ‌ عبارتی می ‌ توان گفت تسهیلات تولید به ‌ نوعی تعریف و ارائه می ‌ شود که تولید در خدمت بانک ‌ ها قرار می ‌ گیرد و این ‌ گونه است که شاهدیم روزبه ‌ روز مشکلات کمبود نقدینگی این بخش بسیار مهم از اقتصاد، نه ‌ تنها برطرف نمی ‌ شود که افزون ‌ تر و پیچیده ‌ تر می ‌ شود و مسیر را برای تولید و صنعت کشور سخت و گاه غیرقابل تحمل می ‌ کند.

جوانروح ادامه داد: بانک ‌ ها توان تولیدکنندگان را کم کرده ‌ اند و با افزایش نرخ ارز، تورم ایجاد می ‌ کنند که در نهایت منجر به کمبود نقدینگی و سرمایه در گردش می ‌ شود. در این میان، تحت ‌ تاثیر تورم، سودی که تولیدکننده از فروش محصول به ‌ دست آورده، جوابگوی هزینه تامین مواد اولیه برای ادامه تولید نیست. وقتی تولیدکننده در این بخش دچار مشکل و کمبود می ‌ شود، چاره ‌ ای ندارد جز اینکه به سمت دریافت تسهیلات بانکی برود. این شرایط را خود بانک ‌ ها ایجاد کردند؛ نه برای حمایت از تولید، بلکه برای وابستگی تولید. در ادامه بانک ‌ ها هم پس از کاغذبازی ‌ های فراوان با سودهای کلان تسهیلاتی را در قالب وام به صنعتگران اختصاص می ‌ دهند.

تسهیلات با بهره بالا

وی درباره سهم ۶۳ درصدی تولید از تسهیلات بانکی اظهار کرد: تمام منافع بانک ‌ ها از تولید است. تسهیلات با بهره ‌ بسیار بالا به تولیدکننده داده می ‌ شود که از قالب تسهیلات که به ‌ نوعی باید تسهیل ‌ کننده باشد، خارج می ‌ شود. رویکردی که در کشور ما به ‌ نام حمایت از تولید با ارائه تسهیلات بانکی جریان دارد، در هیچ جای دنیا مشاهده نمی ‌ شود. روندی که ما اکنون شاهد آن هستیم حمایت از تولید نیست و به ‌ عبارتی حمایت از بانک ‌ ها، به ‌ ویژه بانک ‌ های خصوصی است. اگر به ‌ دنبال این هستیم که تسهیلات حمایت ‌ کننده به تولید اختصاص دهیم که به کمک تولید بیاید، باید در سطح کلان اقداماتی را در اقتصاد انجام دهیم، نرخ ارز ثابت بماند و نرخ بهره براساس استانداردهای جهانی و دقیق تعیین شود تا تولیدکننده در فضای رقابتی و با اقدامات حمایتی بتواند ادامه حیات دهد و در ادامه به ‌ دنبال توسعه و رشد باشد. تا رویکرد فعلی تغییر نکند، شرایط همین ‌ گونه باقی خواهد ماند و همیشه تولیدکننده محتاج و وابسته بانک ‌ ها خواهد بود و بانک ‌ ها هم روزبه ‌ روز به مایملک و نقدینگی خود اضافه خواهند کرد که در نهایت نه ‌ تنها تولید، بلکه اقتصاد کشور را زمین خواهد زد و شاهد هستیم که در بخش ‌ هایی از صنعت بسیاری از واحدهای تولیدی به ‌ دلیل کمبود نقدینگی یا دریافت تسهیلات بانکی با بهره ‌ های بالا، تعطیل شده ‌ اند.

جوانروح در پایان با تاکید بر اینکه از تولیدکننده به ‌ طور واقعی حمایت نمی ‌ شود، اظهار کرد: تسهیلاتی که بانک ‌ ها به ‌ عنوان مثال با سود ۳۰ درصد اختصاص می ‌ دهند، قطعا به نفع تولیدکنندگان و در راستای حمایت از آنها نیست و آسیب زیادی به آنها می ‌ زند. اگر تولیدکنندگان و صنعتگران تمام تسهیلاتی را که از بانک ‌ ها دریافت کرده ‌ اند به بانک ‌ ها پس دهند و با سرمایه خودشان کار کنند، بانک ‌ ها ورشکسته می ‌ شوند؛ یعنی حیات بانک ‌ ها به ‌ شدت وابسته به تولید است، اما در نهایت این نهادهای مالی هم حمایتی از تولیدکننده و صنعتگر نمی ‌ کنند.

سخن پایانی

به ‌ گفته برخی کارشناسان، استفاده از حمایت ‌ های بانکی در کشور ما آخرین گزینه برای صنعتگر است، در حالی که در کشورهای توسعه ‌ یافته نخستین گزینه است. چرا؟ چون در این کشورها هم سرمایه ‌ گذاری در بخش تولید امن ‌ تر و برگشت سرمایه راحت ‌ تر است و هم سودی که ازسوی بانک مطالبه می ‌ شود، معقول ‌ تر. امید می ‌ رود دولت تدابیری بیندیشد تا ارائه تسهیلات به تولید براساس استانداردهای بین ‌ المللی باشد و در نهایت منجر به توسعه صنعتی شود، نه رکود آن.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین