بازار کار جایی برای نخبگان ندارد
کارشناسان معتقدند یکی از دلایل اصلی مهاجرت نخبگان نبود تعادل عرضه و تقاضا در بازار کار است. شواهد و آمار حاکی از آن است که کشور توانایی تربیت نیروی کار ماهر و نخبهپروری را دارد، این در حالی است که اشتغال و استفاده از توان علمی این افراد در صنایع و شرکتهای بزرگ آنطور که باید نیست. به گواه آمار و بهگفته کارشناسان در دهه اخیر جذب نیروی انسانی نخبه در این مراکز صنعتی ملموس نبوده است.
علاوه بر آن، نداشتن زیرساختهای مناسب برای توسعه بهتر زیستبوم دانشبنیان و جذب این افراد در شرکتها و کسبوکارهای نوپا در کشور باعث شده همواره یک پای نیروی کار در کشور بلنگد و مهاجرت گزینه مهم روی میز نخبگان در کشور باشد.
روایتی از مرگ تدریجی یک رویا
بدونشک موتور محرکه یا سوخت اصلی لکوموتیو صنعت و اقتصاد در هر جامعهای نیروی انسانی است؛ نیرویی که با مهارت و آموزش میتواند گره از مشکلات اساسی کشور باز کند و در مسیر توسعه گام مهمی بردارد. اما رویای شیرین فعالیت بیچون و چرای نخبگان در نظام صنعتی و اقتصادی کشورمان چند سالی میشود که کمتر رنگ واقعیت به خود گرفته است. گرهی که مانع از تحقق این هدف شده در یک عبارت خلاصه میشود؛ مهاجرت نخبگان. معضلی که شاید بیش از هر مشکل دیگری آه از نهاد صاحبان شرکتهای دانشبنیان بیرون میآورد. بسیاری از این افراد معتقدند اغلب نخبگان دانشگاهی بهسختی و تحت شرایطی رضایت میدهند که امکانات و چراغ سبز کشورهای پیشرفته را نادیده بگیرند و در داخل کشور همکاری کنند.
در این شماره ضمن گفتوگو با کارشناسان به بررسی اهمیت مهاجرت نخبگان و نیروی کار ماهر و تاثیر آن بر توسعه زیستبوم دانشبنیان پرداخته است.
ایران جزو رتبههای نخست در فرار مغزها نیست
بهرام صلواتی، مدیر مرکز مهاجرت ایران در گفتوگو با بااشاره به اشتباهانگاریهایی که در باب مهاجرت نخبگان در ایران میشود، گفت: همواره آنچه از مهاجرت بهویژه مهاجرت نخبگان در کشور گفته و شنیده میشود، براساس یکسری مغالطهکاریهای آماری است؛ این آمار باعث شکلگیری این تصور شده است که ما در رتبههای نخست فرار مغزها در جهان هستیم، در حالی که پژوهشها و مستندات رصدخانه مهاجرت ایران خلاف این ادعا را نشان میدهد، چرا که این مرکز با روشهای علمی و بهدور از جهتگیریهای سیاسی به بررسی میزان مهاجرفرستی ایران میپردازد. وی افزود: این پژوهشها حاکی از آن است؛ هرچند نام ایران جزو کشورهای مهاجرفرست دنیا قرار دارد، اما در رتبههای نخست قرار ندارد و کشورمان در حوزه دانشجوفرستی در رتبه هجدهم دنیا قرار دارد. اشتباهانگاری و ابهامات موجود ناشی از کمکاری آماری برخی از نهادها است که باعث شده اینگونه در افکار عمومی استنتاج شود که ایران در مهاجرت در جهان رتبه برتر را دارد.
عوامل مهاجرت
صلواتی با اشاره به عوامل ایجاد فرآیند مهاجرت بهصورت دائمی بهویژه در میان نخبگان و افراد ماهر گفت: مسئله اصلی این است که ما نباید گسترش پدیده مهاجرت در ایران را صرفا به فاکتورهای آماری گره بزنیم. برهمین اساس نیازمند یک تحلیل جامع از عوامل پیشران مهاجرت از کشور هستیم، تا با کمک آن به نگهداشت نیروی نخبه و متخصص خود بپردازیم. از آنجایی که مهاجرت افراد ماهر باعث میشود سمت تقاضای بازار نیروی انسانی در بخش دانشبنیان دچار کمبودهایی شود، باید ظرفیتهای جذب و بکارگیری نیروی فارغالتحصیل نخبه را در تمامی عرصههای اقتصادی افزایش دهیم. با بررسی کلی میتوان نتیجه گرفت که ظرفیت جذب و بکارگیری نیروی انسانی ماهر و تحصیلکرده در صنایع و شرکتهای بزرگ کشور و در بخشهای مهم اقتصادی، هنوز بسیار پایین است و حجم زیادی از جذب نیرو در کشور به شرکتهای دانشبنیان و موسسات نوپای کوچک و متوسط اختصاص دارد.
بازار کار در ایران نامتعادل است
مدیر رصدخانه مهاجرت ایران گفت: عامل دیگر به نبود توازن نیروی انسانی در عرضه و تقاضای بازار کار برمیگردد. گفتنی است، آموزشهایی که پیش از دانشگاه و بعد از آن به افراد داده میشود، بهروز نیست و مفاد آموزشی منطبق با نیازهای روز جامعه، صنعت و خدمات، طراحی و پردازش نشده است. این معضل یعنی بهروز نبودن آموزش در فضای آکادمیک در کشور، معضل بزرگتری را در بخش عرضه بازار کار بهوجود میآورد. اینکه از نظر کمی نیروی انسانی قابلتوجهی داریم، اما افرادی که دارای مهارت کلیدی باشند تا بتوانند در صنایع و خدمات امروز کاربردیتر عمل کنند، کم هستند.
ارزانترین نیروهای کار دنیا
وی یکی از دلایل این ناهمگونی در بازار کار را مربوط به شرایط اقتصادی کشور و تفاوت نرخ ارز دانست و گفت: اعمال تحریمها مشکلات اقتصادی را در کشور پررنگتر کرده است و این امر باعث شده مسائل معیشتی برای کل نیروی کار در ایران تبدیل به دغدغهای اساسی شود؛ از طرفی چون در بازارهای جهانی کار، برای جذب نیروهای انسانی حقوق بسیار قانعکنندهتری از کشورهای با اقتصاد ضعیف یا متوسط در نظر میگیرند، این تفاوت در سطح حقوق و دستمزدها باعث میشود که نیروی کار ماهر نسبت به مهاجرت و فعالیت در بازارهای فرامرزی تمایل داشته باشد. لازم به ذکر است درحالحاضر نیروی کار ایرانی جزو یکی از ارزانترین نیروهای کار در دنیا است. در واقع میتوانند با جاذبههای مالی که آن سوی آبها ایجاد میشود، نیروهای کاربلد و حرفهای ایران را وسوسه و اغوا کنند.
سهم دانشبنیانها در صنایع بزرگ
صلواتی گفت: از آنجایی که کشورهای مقصد مهاجران، نیاز مبرمی به نیروی انسانی بهویژه ماهر و تحصیلکرده دارند، این کشورها رویکرد اصلی خود را برمبنای تقویت بازار کار از منظر جذب نیروی انسانی از دیگر کشورها گذاشتهاند. این در حالی است که در کشور ما فرصتهای جذب نیروی انسانی ماهر وضعیت مناسبی ندارد. باتوجه به فرمایشات رهبر معظم انقلاب که فرمودند باید تولید ما مبتنی بر محصولات دانشبنیان و همچنین اشتغالآفرین باشد، من معتقدم وجه اصلی این سخن به بخشهایی مربوط میشود که سهم اندکی برای اقتصاد دانشبنیان قائل شدهاند. برای مثال هنوز در کشاورزی، اقتصاد دانشبنیان سهم بسیار پایینی دارد. در دیگر صنایع بزرگ و مادر ما هم اینگونه است. بیشتر این صنایع سرمایهبر هستند تا فناور و دانشمحور. در کل معضل اصلی در بطن اقتصاد ما نهفته است که باعث شده است امکان بهرهگیری از نیروی انسانی خود را نداشته باشیم، چرا که اقتصاد ما برمبنای درآمدهای نفتی است نه دانشبنیان.
یک فرآیند خاکستری
وی بااشاره به اینکه باید به این جریان نگاه دوسویه داشت، گفت: البته ما میتوانیم این امید را هم داشته باشیم که جابهجایی سرمایه انسانی به خارج از کشور هم نمیتواند دارای اثرات و تبعات منفی باشد، چرا که مهاجرت به خودی خود یک فرآیند سیاه و سفید نیست. اگر اکنون فرصت جذب و بکارگیری تمامی سرمایههای انسانی خود را در بازار کار نداریم، نباید با این توهم جلو برویم که ظرف مدت زمان کوتاهی تمام عقبافتادگیهای خود را با جذب نیروی انسانی برطرف کنیم.
وی در ادامه یادآور شد: مشکل ما در بخش وزارت صنعت، معدن و تجارت و کار جدی است. در واقع پای تقاضای نیروی کار ماهر و متبحر در کشور میلنگد و در طرف عرضه، مشکلات کمتر احساس میشود و بههمین دلیل همواره ما با مازاد عرضه نیروی کار روبهرو هستیم و در ادامه مهاجرت رخ میدهد. ما باید بتوانیم ظرفیت تقاضا را افزایش دهیم و این با همکاری وزارتخانههای صنعت، معدن و تجارت، کار و رفاه اجتماعی، کشاورزی و... هموارتر میشود اما هنوز در ابتدای راه هستیم. امیدوارم با نامگذاری امسال، این روند رشد و شتاب بیشتری بگیرد.
دولت به کسبوکارهای خصوصی بها دهد
در ادامه با رئیس دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران درباره اهمیت آموزشهای لازم از سوی فضای آکادمیک به صاحبان کسبوکار برای نگهداشت نیرو انسانی در کشور و پیشگیری از مهاجرت نیروی کار ماهر گفتوگو کردیم.
جهانگیر یداللهی فارسی در گفتوگو با ارتباط دوسویه دانشگاه با صنعت را در اکوسیستم دانشبنیان ضروری دانست و گفت: برای توسعه اکوسیستم دانشبنیان و جلوگیری از خروج افراد ماهر و نخبگان از کشور باید به کسبوکارهای خصوصی پر و بال بیشتری داد.
کارآفرینان چرا شکست میخورند؟
یداللهی فارسی گفت: آمارها نشان داده درصد بالایی از کارآفرینان در ۳ یا ۵ سال نخست فعالیت شکست میخورند و از دور خارج میشوند. این امر دلایل مختلفی دارد، از جمله اینکه نیاز بازار از سوی صاحبان کسبوکار بهدرستی تشخیص داده نشده یا در روند طراحی محصول نکات در نظر گرفته شده برای فروش بهدرستی هدفگذاری نشده است. همچنین کمبود نیروی کار کارآمد و مشکل تامین مالی از دیگر دلایل شکست و فروپاشی کارآفرینان در ابتدای مسیر است. بنابراین دانشکده کارآفرینی مکانی است که میتوان روی آن بهعنوان مرکزی حساب باز کرد که به نگهداشت نیروی کار ماهر و تحصیلکرده برای بازار کار میپردازد.
پلی در مسیر دانشبنیان شدن
وی بااشاره به فعالیتهای دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران گفت: دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران در مقطع کارشناسیارشد و دکتری در چند رشته کارآفرینی دانشجو میپذیرد و در کنار آموزشهای آکادمیک، برنامههای کاربردی هم در قالب آموزش و تمرینات برای صاحبان کسبوکارها، مدیران شرکتهای دانشبنیانی برگزار میکنیم که جزو آموزشدیدگان خارج از دانشگاه محسوب میشوند. علاوه بر آن یکسری برنامههایی باعنوان ماینر کارآفرینی برای دانشجویان سایر رشتههای دانشگاه تهران برگزار میکنیم. در حقیقت یکی از اهداف مهم راهاندازی دانشکده کارآفرینی بکارگیری نیروی ماهر در فضای شغلی کشور در راستای حل معضلات اصلی جامعه است. همچنین جوانان نخبهای که میخواهند کسبوکار خصوصی خود را راه بیندازند، باید از مسیر دانشبنیان شدن عبور کنند تا بتوانند برای خود و افراد کمتر تحصیلکرده شغل ایجاد کنند. سیاستهای شکلگیری دانشکده کارآفرینی این است که مسیر دانشبنیان شدن را برای این افراد هموارتر کند.
شناختبازار را به دانشجویان یادمیدهیم
وی بااشاره به اینکه دروس مجزایی در دانشکده کارآفرینی برای شناخت بازار ارائه میشود، گفت: در زمینه شناخت بازار درسی به نام شناخت فرصتها با منابع بهروز آموزش داده میشود که به شناسایی فرصتها و ایدههای کارآفرینی پرداخته میشود. در واقع در این درس با تکنیکها و روشهای جدید، دانشجویان یاد میگیرند که چگونه به نیاز بازار پاسخ بدهند یا نیازهای در حال ظهور را شناسایی کنند. شناسایی فرصتها و ایدههای کارآفرینی با استفاده از تحلیل بازار صنعت باید انجام شود که دانشجویان و کارآفرینان میتوانند در قالب این آموزشها با کارآفرینان برتر در صنعت کشور ارتباط داشته باشند و شرکتهای فعال داخل کشور را تحلیل کنند و تجربیات موفق کشورهای پیشرو در این زمینه را در مقایسه با خود قرار دهند. در واقع با ارائه گزارش در کلاسها، برنامهها و جشنوارههایی که در طول سال برگزار میشود، میتوانند خود را در بستری واقعی به نقد بگذارند و ضعفهایشان را شناسایی کنند تا علاوه بر افزایش مهارت و توانایی در راهاندازی یک کسبوکار، شانس موفقیتشان افزایش پیدا کند.
کار را به دانشگاهها و دانشبنیانها بسپارید
وی در انتها یادآور شد: به اعتقاد من حل معضلات بزرگ کشور نظیر کمآبی، خشکسالی، فقر و بیکاری باید از مسیر دانشگاهها و دانشبنیانها بگذرد. اگر این مسائل در دانشگاهها موضوع آموزش و پژوهش باشد و راهحلهای موجود در فضای آکادمیک از سوی نخبگان تحلیل شود، هم میتوانیم به ایجاد یک راهکار علمی و مطمئن امیدوار باشیم و هم نیروی انسانی ماهر و نخبه را در کشور نگه داشتهایم. در اصل ما باید برای پاسخ به این مسائل دانشجویان را تربیت کنیم. اگر این حرکت توسط دانشگاهها، دولت و صنعت درست پیش برود در ۲ برنامه ۵ ساله کشور از مشکلات مذکور عبور کرده و دیگر دغدغه اشتغال، بیکاری و رفاه را نخواهد داشت.
سخن پایانی
باتوجه به موارد یادشده، یکی از ارکان مهم توسعه زیستبوم دانشبنیان بهرهگیری از نیروی کار ماهر و نخبگان در کشور است؛ نخبگانی که در این مرز و بوم به تحصیل و آموزش پرداختند و مسیر نخبه شدن را پیمودند و از منابع این کشور بهره گرفتند، اما زمانی که باید بهکار بیایند و علمشان را در مسیر توسعه کشور بهکار بگیرند، بهدلیلی برخی بیمبالاتیها و نداشتن زیرساختهای مناسب، بسیاری از آنها فرار را بر قرار ترجیح میدهند و حال اگر ارتباط میان صنعت، دانشگاه در اکوسیستم دانشبنیان در کشور نهادینه شود، نهتنها مشکلات و چالشها را میتوانیم با دست دانشمندان و نخبگان جوان کشور پشتسر بگذاریم؛ بلکه میتوانیم در یک بازه زمانی مشخص از اقتصاد نفتی عبور و بر اقتصاد دانشبنیان تکیه کنیم.