هنرستانهای ایران ناتوان از دستیابی به اهداف
هنرستانهای فنیوحرفهای و کارودانش براساس افراد تحت پوشش و مدت زمان آموزش یکی از مهمترین بخشهای ارائهکننده آموزشهای مهارتی در کشور بهشمار میروند.
بررسی وضعیت هنرستانهای کشور نشان میدهد این بخش دچار مشکلات فراوانی است. بهمنظور رفع این آسیبها توصیه میشود راهکارهایی چون افزایش منابع مالی هنرستانها و ارائه آموزشهای مهارتی آزاد در اوقات اضافه و افزایش حمایتهای قانونی از ایجاد هنرستانهای همجوار کارگاهها در دستور کار قرار بگیرد. همچنین بررسیها نشان میدهد برنامههای آموزش هنرستانها در برخی از شاخصها بهبود کمی داشته که از مهمترین این شاخصها میتوان به ضریب اشتغال واقعی که از ۷۳ درصد در سال ۹۷ به ۸۳ درصد در سال ۱۴۰۰ رسیده و نرخ فارغالتحصیلان که از ۶۷ درصد تا ۸۹ درصد افزایش یافته، اشاره کرد. در مقابل در برخی از شاخصها چون سرانه زیربنای کارگاهی هنرستانها، تراکم هنرجویان و بروزرسانی تجهیزات هنرستان، شرایط کشور مناسب نیست و کمیت و کیفیت مناسبی وجود ندارد. صمت در تحلیل پیش رو با تکیه بر گزارش مرکز پژوهشهای مجلسهای شورای اسلامی به بررسی وضعیت مهارتآموزی در نظام آموزش رسمی پرداخته است.
آموزش فنیوحرفهای افراد را برای ورود به دنیای کار و زندگی اجتماعی آماده میکند تا با انعطافپذیری، نوآوری، بهرهوری و مهارت، پاسخگوی نیازهای بازار کار باشند. آموزش فنیوحرفهای رسمی در چارچوب نظام آموزش رسمی کشور و با مسئولیت دو وزارتخانه آموزش و پرورش و علوم خدمات آموزشی ارائه میشود و در نهایت به فارغالتحصیلان مدرک دریافت میکنند. هنرستانهای فنیوحرفهای و کارودانش با ارائه سالانه ۷۰۰ میلیون ساعت آموزش در ۷۱۶۱ هنرستان از بزرگترین ارائهدهندگان آموزش فنیوحرفهای بهشمار میروند. این مراکز با داشتن حدود ۴۲ رشته در دوره فنیوحرفهای و ۱۶۶ رشته در کارودانش حدود ۳۵.۷ درصد دانشآموزان مقطع دوم متوسطه را از آن خود کردهاند.
به گزارش صمت به نقل از یک گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، به میزان اعتبارات هزینهای دانشآموزان که آموزش و پرورش برای هر دانشآموز در یک سال تحصیلی هزینه میکند، سرانه هنرجو میگویند. این شاخص نشان میدهد منابع مالی آموزش و پرورش چگونه میان دورههای مختلف تحصیلی توزیع شده و برای هر دانشآموز چه میزان هزینه میشود. این شاخص از تقسیم اعتبارات هزینهای دورهها به کل دانشآموزان همان دوره بهدست میآید. براساس نشانگرهای ارزشیابی آموزش و پروش، استاندارد سرانه هنرجو در هنرستان ۱.۴ میلیون تومان در سال ۹۲ وضع شده است. میزان سرانه هنرجو در سالهای ۹۶ تا ۹۹ در ابتدا روند نزولی و سپس صعودی به خود گرفت.
دلیل اینکه سرانه هر هنرجو بهطور چشمگیری بالاتر از استاندارد یک میلیون و ۴۰۰ هزارتومانی وضع شده در سال ۹۲ قرار دارد، رشد تورم و نقدینگی در این مدت بوده است. از سوی دیگر این تعریف از سرانه براساس بهای تمامشده برنامههای آموزشی به ازای یک هنرجو در اختیار مدیران هنرستانهای دولتی قرار میگیرد و صرف امور جاری میشود. بررسیها نشان میدهد این ردیف بودجه از سال ۹۷ پرداخت نشده که این امر موجب شده مدیران هنرستانها مجبور شوند هزینههایی را تحت عنوان کمکهای مردمی، از خانواده دانشآموزان دریافت کنند.
سهم هر هنرجو از کارگاه کمتر از ۲۰ سانتیمتر!
بنا بر تاکید برنامه توسعه، زیر نظام تامین فضا، تجهیزات و فناوری، استانداردی برای سرانه کارگاه در دوره متوسط دوم و هنرستانها وضع نشده و اگر استاندارد دوره اول متوسطه را در نظر بگیریم، میتوان کارگاهی با استاندارد ۳ مترمربع به ازای هر هنرجو را در نظر گرفت. سرانه زیربنای کارگاهی مدارس از ۰.۱۸۷ متر به ازای هر دانشآموز در سال ۹۶ در سال ۹۹ به ۰.۱۹۰ متر به ازای هر دانشآموز رسیده است.
کارودانش به دروس عملی پایبندتر است
یکی از مهمترین شاخصهای آموزش فنیوحرفهای در سطح بینالمللی، شاخص درصد زمان آموزش عملی به کل زمان آموزش دوره متوسطه است. معمولا این زمان به ۴ سطح شامل کمتر از ۲۵ درصد، ۲۶ تا ۵۰ درصد، ۵۱ تا ۷۵ درصد و بیش از ۷۵ درصد تقسیم میشود. رقم این شاخص در بیشتر کشورهای دارای یکی از ۶ سبک موفق فنیوحرفهای بیش از ۵۰ درصد است. در بیشتر هنرستانهای فنیو حرفهای ایران حدود ۱۶ ساعت از ۴۰ ساعت آموزش (معادل ۲ روز از ۵ روز تحصیلی هفته) و در هنرستانهای کارودانش حدود ۲۴ ساعت از ۴۰ ساعت (۳ روز از ۵ روز تحصیلی هفته) بهصورت کارگاهی برگزار میشود. باتوجه به اینکه حداکثر زمان آموزش عملی در شاخه فنیوحرفهای کمتر از ۵۰ درصد است، فنیوحرفهای در سطح دوم دستهبندی چهارگانه این شاخص قرار دارد و کارودانش با داشتن نسبت آموزش عملی بیشتر از ۵۰ درصد، در سطح سوم دستهبندی فوق قرار میگیرد.
یکی از جلوههای آموزش عملی و کارگاهی در برنامه درسی هنرجویان، کارورزی (در کارودانش) و کارآموزی (در فنیوحرفهای) میان ۱۲۰ تا ۲۴۰ ساعت را شامل میشود که بیشتر در فصل تابستان اجرا میشود. در این دورهها، هنرجویان باید زیرنظر یک مربی خبره در صنایع و شرکتها یا دستگاههای خدماتی مهارتهای مرتبط با رشته خود را بیاموزند؛ با این وجود در بیشتر موارد، هنرجویان را وارد چرخه مهارتافزایی و محیط واقعی کار نکرده و در عمل امور سطح پایین یا نامرتبط را به آنها محول میکنند.
نرخ فارغالتحصیلی مشابه هنرستانها و دبیرستانها
نرخ فارغالتحصیلی هنرجویان شاخصی است که نشان میدهد چه میزان از دانشآموزان هنرستانها موفق به گذراندن دوره تحصیلی خویش میشوند. استاندارد این شاخص در دوره متوسط دوم ۸۰ درصد است. نرخ قبولی به ترتیب در پایه دهم، یازدهم و دوازدهم فنیوحرفهای ۸۱، ۸۰ و ۷۲ درصد در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ بوده که به ۷۹، ۸۰ و ۸۹ درصد در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رسیده است.
نرخ قبولی پایههای دهم، یازدهم و دوازدهم شاخه کارودانش در میانه دهه ۹۰ به ترتیب ۷۳، ۷۴ و ۶۷ درصد بوده که در پایان سال تحصیلی ۱۴۰۰ به ۷۷، ۷۸ و ۸۹ درصد افزایش یافته است. بهطور کلی تفاوت قابلملاحظهای میان نرخ قبولی دانشآموزان در دوره نظری، فنیوحرفهای و کارودانش وجود ندارد.با این حال بخشی از افزایش نرخ قبولی در هنرستانها موردتردید قرار دارد، چراکه بهدلیل همهگیری کرونا از میانه سال ۹۸ و مجازی شدن آموزشها، بیشترین آسیب به آموزش و دروس عملی و کارگاهی وارد شد و در عمل این دروس از جهت تدریس و ارزشیابی در محیط کارگاه از نرمافزارهای شبیهساز استفاده کردند.
سهم هنرجویان از تعداد کل دانشآموزان دوره دوم متوسطه نیز نشان میدهد آموزشهای مهارتی هنرستانی تا کجا توانسته در میان جامعه نفوذ پیدا کند. در اسناد بالادستی هدفگذاری این است که ۵۰ درصد دانشآموزان در مقطع متوسطه دوم به هنرستانهای فنیوحرفهای یا کارودانش بروند.
نزدیک بودن این شاخص به استاندارد موردنظر نشاندهنده توزیع متناسب دانشآموزان میان رشتههای دوره متوسطه باتوجه به علاقه، استعداد آنان و نیازهای واقعی جامعه است. در زمان اجرای برنامه ششم توسعه (میان سالهای ۹۶ تا ۱۴۰۰) سهم هنرجویان از کل دانشآموزان دوره دوم متوسطه افزایش ناچیزی داشته و از ۳۴.۷ به ۳۵.۷ درصد رسیده است.
در این دوره زمانی سهم هنرجویان فنیوحرفهای روند کاهشی اندکی داشته و در مقابل سهم هنرجویان هنرستانهای کارودانش افزایشی به همان اندازه کوچک داشته است. البته شاخه کارودانش نسبت به فنیوحرفهای سهم بیشتری از دانشآموزان دوره دوم متوسطه را دارد و اختلاف سهم آنها با شیبی ملایم در حال افزایش است. این اختلاف سهم از ۱.۹ درصد به ۳.۳ درصد در پایان دولت روحانی افزایش یافته است.
از سال تحصیلی ۹۶-۹۵ به بعد بر تراکم کلاسهای هنرستان افزوده شده که باتوجه به این آمار، به طور میانگین برای هنرستانهای شهر و روستا در بین تمام رشتههای تحصیلی بررسی شده است. به این ترتیب تراکم کلاسهای درس در شهرها بهویژه کلانشهرها بیش از دادههای آماری موجود است؛ بهنحوی که در مشاهدات میدانی دیده شده در بسیاری از هنرستانها در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ تراکم هنرجویان در کلاس بیش از ۳۰ نفر بوده است. بهنظر میرسد از سال ۱۴۰۱ باتوجه به افزایش تقاضای اجتماعی و نمرات ضعیفتر دانشآموزان در مقطع متوسطه اول، هنرستانها بیش از ظرفیت خود هنرجو پذیرفتهاند.
تمایل بیشتر به مدیریت تا تدریس
تحقق شاخص ۵۰ درصدی سهم دانشآموزان هنرستانی از کل دانشآموزان مقطع دوم متوسط نیازمند حدود ۱۰ هزار و ۴۰۰ هنرستان دیگر است. درحالحاضر تعداد هنرستانهای کشور ۷۱۶۱ واحد است که نیمی از آنها در سایر فضاهای آموزشی دایر شدهاند. حدود ۲۶۰۰ هنرستان با قدمت بالا و بافت فرسوده وجود دارند که مستلزم بازسازی هستند. وضعیت فضاهای آموزشی هنرستانها باتوجه به شواهد میدانی، بحرانیتر هم هست. مثلا در یکی از بزرگترین مناطق آموزشی کشور از میان ۳۹ هنرستان دولتی و خصوصی تنها ۴ هنرستان از ابتدا با ساختار اداری-آموزشی هنرستان بنا شدهاند. ضریب اشتغال واقعی هنرآموزان (منظور معلمان هنرستانها است)، بیانگر وضعیت اشتغال واقعی کارکنان آموزشی موظف و موردنیاز آموزش و پرورش است. نزدیک شدن این شاخص به عدد یک مطلوب و نشاندهنده این است که نیاز آموزش و پرورش با توجه به فعالیت کارکنان موظف، تامین شده است. براساس گزارش مرکز آمار ضریب اشتغال واقعی هنرآموزان در سال ۱۴۰۰ نسبت به سال ۹۹ کاهش یافته، اما این شاخص نسبت به سال تحصیلی ۹۷ وضعیت بهتری دارد و از ۷۳ درصد به ۸۳ درصد رسیده که نشان میدهد ۸۳ درصد از ساعات آموزشی موردنیاز در هنرستانهای کشور برگزار شده است.
کمبود هنرآموز به ایجاد مشکلاتی چون تراکم بالای هنرجویان در کلاس، حذف برخی از رشتههای موجود و بکارگیری معلمان و هنرآموزان غیرمرتبط منجر میشود. یکی از دلایل این کمبود ضعف در ساماندهی یا بکارگیری نیروی انسانی و مداخلات در ساماندهی هنرآموزان است. برخی از هنرآموزان بهدلایلی چون توانمندی بالا، نارضایتی از شغل هنرآموزی و موارد دیگر مسئولیتهای غیرآموزشی از جمله مدیریت مدرسه را ترجیح میدهند و در این پستها مشغول میشوند.
سهم ۳۸ درصدی دختران از هنرستانها
درباره عدالت جنسیتی در تحصیلات هنرستانی، آمارهای مرکز آمار نشان میدهد سهم هنرجویان دختر شاخه فنیوحرفهای ۳۶.۵ درصد کل هنرجویان این شاخص در سال ۹۷-۹۶ بوده که با ۲ درصد رشد به ۳۸.۲ در سال تحصیلی ۱۴۰۰-۱۳۹۹ رسیده است. هرچند سهم دختران از تعداد هنرجویان رو به افزایش است، اما برخی رشتههای مورددرخواست دختران در برخی از مناطق آموزشی موجود نیست یا دسترسی به آنها مستلزم دشواریهای فراوان است. همچنین در بعضی از مناطق توزیع نامتوازن رشتههای هنرجویان دختر دیده میشود؛ مثلا رشته خیاطی یا طراحی دوخت یکی از رشتههای متناسب هنرجویان دختر است، در حالیکه هنرآموز برای این رشته در دانشگاههای تربیت دبیر رجایی تربیت نمیشود و در عمل آموزش و پرورش مناطق برای گسترش کمی هنرجویان و پاسخگویی به تقاضای اجتماعی دختران مجبور میشود رشتههای تکراری و مرسوم را گسترش دهد.
از دیگر شاخصهای مهم توسعه هنرستانهای فنیوحرفهای و کارودانش که نقش مهمی در جذب هنرجویان به هنرستانها و اشتغال آنان در آینده دارد، توزیع متوازن رشتههای تحصیلی در هنرستانها است، زیرا از یک سو نبود تنوع در رشتههای هنرستانی میتواند تاثیر زیادی بر میزان تمایل دانشآموز به هنرستان داشته باشد و از طرف دیگر انباشت رشتههای تحصیلی در یک منطقه آموزشی و اشباع فارغالتحصیلان آن رشته، زمینه بیکاری آنان را فراهم میکند؛ بهویژه اگر آن رشته با زیستبوم منطقه هم خوانایی نداشته باشد. نیازسنجی و توسعه رشتههای تحصیلی، مقولهای بسیار چالشبرانگیر است، چون مستلزم انجام مطالعات پژوهشی منظم و مستمر است، اما شواهد نشان میدهد این مهم کاملا غیرعلمی انجام میشود و به این طریق ممکن است در آینده علمی و حرفهای تعداد زیادی از دانشآموزان کشور اثر منفی بگذارد.