فناوری دوای درد طبیعت نیست
بسیاری از مدیران و مسئولان مرتبط به امنیت غذایی و صنایع کشاورزی به استناد تجارب کشورهای پیشرفته معتقدند، کشاورزی در ایران سنتی است و برای افزایش بهرهوری و کاهش میزان مصرف آب باید از فناوری و سیستمهای فناورانه استفاده کرد.
بهعبارتدیگر، بیشتر کارشناسان بر این باورند که مسیر توسعه در صنعت کشاورزی از توسعه فناوری میگذرد. این در حالی است که برخی دیگر از کارشناسان معتقدند، کنترل و حفظ منابع آب و افزایش بهرهوری در صنعت کشاورزی، بدون فناوری هم، امری شدنی است. بهعبارتروشنتر، آنها بکارگیری روشهای ساده را که تنها به تغییر شیوه آبیاری و کاشت منتهی میشود، مهمتر از کاربرد فناوری در زمینهای کشاورزی میدانند. ناگفته نماند که این دست از کارشناسان هم معتقد به استفاده از دستاوردهای فناورانه هستند، اما نه در همهجا و نه در هر زمانی؛ چراکه میگویند کاهش مصرف میزان آب را میتوان با مدیریت منابع آب بهحداقل رساند و در مواردی، شاید دیگر نیاز به صرف هزینههای گزاف برای کاربرد فناوری نباشد؛ روشهایی که برمبنای سازگاری با منابع آب و اقلیم مناطق تدوین شدهاند و تلفیقی از روشهای بومی و آکادمیک هستند. صمت در این گزارش به تشریح این روشها پرداخته و درصدد پاسخگویی به این پرسش برآمده است که آیا فناوری پاسخگوی اول و آخر معضلات کشاورزی است یا خیر؟
راه بیراهه توسعه در کشور
شهاب دانشور ـ کارشناس کشاورزی: متاسفانه فرآیند توسعه کشور در قالب کلی روی ریل مناسبی قرار نگرفته و به بیراهه رفته است که این امر ناشی از تصمیمات غلط مدیران و مشورتهای جاهلانه و یا فرصتطلبانه افرادی است که نقش جدی در این تصمیمات دارند. توسعه برمبنای آب در کشور شعاری غلط و هدفی دستنیافتنی است. بهعبارتدیگر، افزایش تولیدات محصولات آببر یا آن دسته از محصولاتی که با محیط سازگار نیستند، بهمنظور توسعه صنعت کشاورزی فرآیندی غلط است که در بلندمدت منابع آب و خاک کشور را بهشدت تهدید میکند. منابع آبی کشور بسیار محدود است و متاسفانه وزن توسعه را به دوش بخشهایی گذاشتهایم که نیازمند منابع آب زیادی است و توسعه در بخشهای دیگر نظیر صنعت گردشگری و... را نادیده گرفتهایم. بیشتر بار توسعه را روی کشاورزی بهویژه کشاورزی آبی گذاشتهایم. همچنین، تاکید بر توسعه صنایع آببر هم داریم؛ نظیر صنعت فولاد یا کشت نیشکر.
آبیاری مکانیزه خوب است، اما نه در همهجا
مکانیزیسیون یا کاربرد سیستمهای پیشرفته در کشاورزی لزوما برای هر اقلیم یا برای هر نوع کشتی الزامی و حیاتی نیست؛ برای مثال، نمیتوان در کشت برنج از فناوری و روندهای مکانیزه بهره گرفت یا در کشت نیشکر، نیازی به کاربرد فناوریهای نوین نیست.
ناگفته نماند که نمیتوان مزایای مکانیزه کردن فرآیندهای کشت را نادیده گرفت؛ هدف افزایش میزان خالص آب است، یعنی آبی که منجر به رشد گیاه میشود، بدون استفاده زیادتر از منابع آب، افزایش یابد. وقتی آب در دسترس ریشه گیاه را افزایش میدهیم، میزان تولید افزایش پیدا میکند. یکی از مزایای کاربرد فناوری در کشاورزی این است که آب با فرآیندهایی بهتر و بیشتر به ریشه گیاه میرسد و همین فرآیند منجر به افزایش تولید میشود، اما معضل اصلی در صنعت کشاورزی میزان بالای اراضی آبی تحتکشت است. بهعبارتروشنتر، اراضی کشاورزی آبی بسیار بیش از توان حوزه اکولوژیکی آب در کشور است، یعنی بیش از میزان آب تجدیدپذیر در کشور، زمین کشاورزی برای آبیاری داریم و این میزان از کشت در کشور ما با اقلیم موجود همخوانی ندارد.
به توسعه پایدار بیندیشید
افزایش تولید با روش آبیاری قطرهای یا بارانی یا هر سیستم دیگر فناورانه امکانپذیر است، اما دردی از صنعت کشاورزی را دوا نمیکند و مانع روند آسیبرسانی به طبیعت کشور نمیشود. بهعبارتدیگر، شرایط اکولوژیکی را بهبود نمیبخشد و تنها کانال آبرسانی تغییر میکند، نه شیوه درست کشاورزی. کاربرد روشهای فناورانه زمانی پاسخگوست که سطح زیرکشت کاهش یابد. برای مثال، بهجایاینکه ۱۰ هکتار کاشته شود، ۷ هکتار زیرکشت رود؛ اما با روشهای مکانیزه بهاندازه همان ۱۰ هکتار برداشت شود و اگر در همان ۱۰ هکتار میزان تولید افزایش پیدا کند، یعنی آب بیشتری مصرف شده است؛ این یعنی ضربه به منابع آب و بهعبارتدیگر، دور شدن از هدفی که سیستمهای مکانیزه برای آن طراحی شدهاند. مصرف نباید از کانال فناوری افزایش پیدا کند.
بدون فناوری هم میتوان توسعه پیدا کرد
چند سال پیش در یک پروژه تحقیقاتی در دشتمغان و چند دشت عظیم کشور با یکسری راهکارهای بسیار ابتدایی توانستیم با همکاری و توجیه کشاورزان، میزان مصرف آب را بهشدت پایین بیاوریم؛ راهکارهایی که با در نظر گرفتن تیپ خاک و شیب زمین به کشاورزان آموزش دادیم. برای مثال، پیشنهاد کردیم در کشت سویا که نوارهای ۱۲متری بود، بهتر است عرض این نوارها به ۸ متر برسد یا بهعنوان مثال در بهبهان، در حدود ۲ لیتر در ثانیه به هر فارو (شخم زدن یا خاکورزی به زیرورو کردن خاک بهمنظور افزایش بازده یک زمین زراعی) آب میدادند و تیم پژوهشی باتوجه به ابعاد فارو و شیب آن متوجه شدند که یک و نیم لیتر آب کافی است. در کل، چنین کارهای بسیار سادهای مصرف آب را در مزرعه بهشدت کاست و منجر به دسترسی بیشتر گیاه به آب شد. همچنین، تلفات آب هم کمتری را هم بهدنبال داشت. در نهایت، طی گفتمانهایی که با کشاورزان انجام دادیم، آنها را متقاعد کردیم که باتوجه به آب موجود میتوانند بدون خرید نوعی از فناوری و ابزار، تنها با پیگیری روشهای سازگارانه، تمام زمینهای کشاورزی خود را با بهرهوری و بازدهی بالا آبیاری کنند. برخی کشاورزان چند سال متوالی این روشها را بهکار گرفتند، اما بعد از اینکه وامهای بلاعوض دولتی به آنها داده شد، بسیاری از آنها با تغییر این روشها، سراغ سیستمهای تحتفشار رفتند. جالب است کشاورزانی که ۲ روش را امتحان کرده بودند، اذعان کردند که روشهای قبلی بهتر بود و نیاز به هزینه برای کاربرد فناوری باوجود میزان آب موجود نیست.
آب در هاون نکوبید
تا زمانی که آب با روشهای علمی و سازگارانه مدیریت نشود، برخی هزینههای دولتی در توسعه صنعت کشاورزی اثرگذار نیست و کاربرد هر نوع فناوری آب در هاون کوبیدن است. از آنجایی که کاربرد فناوری هزینهبر است، بیشتر کشاورزان توان مالی کافی ندارند. بیشک مدیریت منابع آب میتواند تاثیر جدیتر و مفیدتری بر زمینهای کشاورزی بگذارد. در شرایط فعلی، معضلات کشاورزی با ارتقای فناوری حل نخواهد شد. بهاعتقادمن، ۳ راهکار برای توسعه کشاورزی و حفظ امنیت غذایی را باید در پی گرفت. نخستین راه، تغییر و اصلاح بذر است که متاسفانه دانش کافی نداریم و دومین راه هم، مربوط به تغییر الگوی کشت است که متاسفانه با شعارهای امروز سیاستمداران همخوانی ندارد، چراکه بیشتر این شعارها روی خودکفایی و ارتقا و افزایش محصول است که منجر به بیشتر شدن سطوح زیرکشت شده است. راهکار سوم هم باوجود کاهش سطح اراضی زیرکشت بهویژه کشت آبی است که برای پیگیری این راهکار باید زمینهایی را از مدار کشت خارج کرد، اما لازمه اجرای آن، ایجاد شغل در مناطقی است که زمینهای کشاورزی بیش از توان اکولوژیکی محیط به زیرکشت رفته است. بهعبارت روشنتر، ابتدا باید شغل ایجاد کرد تا آسیبی به رفاه افرادی که روی این دست از زمینها فعالیت میکنند، وارد نشود. راهی جز سازگاری نیست و باید براساس الگوهای سازگارانه با اقلیم منابع آب زمینها را به زیرکشت برد. در نهایت باید گفت، ریشه بیشتر معضلات صنعت کشاورزی ایران، به نبود نقشهراه در این صنعت و فقدان یک برنامه مشخص در وزارت بهداشت برمیگردد. از آنجایی که وزارت بهداشت باید الگوی غذایی مشخصی را برای هر منطقه از کشور تعریف کند؛ برای مثال، تعیین کند که نیاز غذایی مردم در هر اقلیمی چیست تا متناسب با آن زمینهایشان را به زیرکشت ببرند.
سازگاری در کویر یزد
جلال برخورداری ـ فعال دانشبنیان در حوزه کشت دیم: چند سالی میشود که تلاش میکنیم گیاهان و محصولاتی را در زمینهای کشاورزی استان یزد کشت کنیم و به مرحله تجاریسازی برسانیم که مقاومت زیادی به خشکی و کمآبی دارند. برای مثال، گیاه کاپاریس در منطقهای که بارندگی ۵۰ میلیمتر در سال را تجربه میکند، میتواند با کمترین میزان آب استقرار پیدا کند و به روش دیم محصول دهد. همچنین، گیاه خارشتر، گیاه دیگری است که در منطقهای که حداقل یک بار پذیرای سیل باشد، کاشته میشود.
یکی از روشهای آبیاری زیرسطحی است که میتواند به رشد گیاه با حداقل میزان آبیاری کمک کند. در واقع، با تلفیق روشهای بومی با دانش آکادمی توانستیم استانداردهایی را بهوجود بیاوریم که به حداقل میزان مصرف آب بینجامد و تولید هم با روشهای سازگارانه افزایش یابد. این روشها موجب رغبت کشاورزان شده است و بسیاری از آنها بعد از مشاهده برداشتها، خواهان اجرای آن میشوند.
باتوجه به اینکه، یزد استانی خشک و کمآب و بارندگی سالانه آن زیر ۱۰۰ میلیمتر است، با برآورد اولیه فهمیدیم که۲۰ هزار مرز سیلگیر در این استان وجود دارد که شاید سالی یک بار سیل را ببینند و بر همین اساس، تصمیم گرفتیم بهصورت پایلوت با حداقل میزان مصرف آب بدون کاربرد فناوری تنها با روشهای سازگارانه با محیط به تولید بیشتر بپردازیم. گفتنی است، از همان ۷۰ درصدی که آب در این استان تبخیر میشود، گیاه استفاده میکند و از آبهای زیرزمینی هم بهرهبرداری نداریم. چه زمانهایی که سیل وجود داشته باشد و چه سالهایی که سیل رخ ندهد، شیوههای مدیریتی بهگونهای است که گیاه در نهایت در شرایطی مطلوب بهعمل میآید. بیشک در زمانهای سیلاب بهطورطبیعی رشد گیاه بهتر و تولید بیشتر خواهد بود، اما در سالهای خشکسالی باوجود تفات نسبت به ترسالی، باز هم کشاورز به سوددهی مطلوب خود میرسد و تولید محصول راضیکننده است.
سخن پایانی
استفاده از هوش مصنوعی، اینترنت اشیا یا ماشینآلات پیچیده در زمینهای کشاورزی در مراحل مختلف از جمله کاشت، داشت و برداشت؛ همگی ارزشمند و کاربرد آن در یک کشور آن هم در سطح وسیع میتواند در نهایت منجر به افزایش بهرهوری شود، اما آیا بهراستی میتوان تمام زمینهای کشاورزی را با فناوری مدیریت کرد؟ باتوجه به موضوعاتی که در این گزارش هم به آن اشاره شد، تاکید بیش از اندازه به کاربرد فناوری در شرایط فعلی کشور که برنامه استاندارد آمایشی در صنعت کشاورزی نداشته است، کمی بیهوده بهنظر میرسد.چگونه میتوان وقتی هنوز پا روی پله نخست گذاشته نشده است، انتظار حرکت روی پله دهم را داشت؟ در گام نخست بهنظر میرسد باید با طبیعت همراه بود و با آن سازگاری کرد و برای مثال، از کاشت محصولات آببر در مکانهای خشک پرهیز کرد. در گامهای بعدی هم میتوان بدون صرف هزینههای گرانقیمت کاربرد محصولات فناورانه، تنها با شیوههایی که گفته شد، به کنترل منابع آب پرداخت؛ شیوههایی که کشاورزان هم تمایل بیشتری دارند تا آنها را اجرا کنند تا آنکه یک سیستم مکانیزه آبیاری خرید کنند. بنابراین، شاید بد نباشد که بگوییم فناوری همه گرهها را باز نمیکند و گاهی لازم است از روشهای معمولتر بهره گرفت.