ژئوتوریسم بینظیر ایران
بهرام نکوییصدری-استاد زمینشناسی
توسعهیافتگی در صنعت گردشگری میتواند اقتصاد بیمار کشور را از چرخه معیوب درآمدهای نفتی بیرون بکشد و شاید روزی برسد که چشممان به تصمیمات حاکمان پرقدرت جهان نباشد و منتظر افزایش نرخ نفت نباشیم و آن شکوفایی اقتصادی را که کشورهای دور و نزدیک از این توسعهیافتگی کسب کردهاند، ما هم تجربه کنیم.گفتنی است، تدوین یک برنامه مشترک بینسازمانی و بکارگیری متخصصانی که سواد آکادمیکی بالایی دارند، میتواند مسیر هموارتری را پیشروی فعالان عرصه گردشگری ایجاد کند و این زمانی ممکن است که مسئولان دولتی و فعالان غیردولتی به یک اتحاد همهجانبه رسیده باشند. در اکوتوریسم تمرکز روی طبیعت بهویژه طبیعت جاندار است و از آنجایی که عناصر محلی و فرهنگی با عناصر طبیعی آمیخته شده است؛ بهصورت یک مجموعه هماهنگ برای بازدیدکنندگان جاذبه دارد. همچنین، فرهنگ را در هر مکانی میتوان دید؛ بنابراین باید گفت؛ این دو از یکدیگر تاثیر میگیرند و نمیتوان بهصورت جداگانه به آنها نگاه کرد.
رکن مهم در توسعه اکوتوریسم، عملیاتی کردن فرآیندی به نام «تفسیر» است؛ عملی که حاصل آن آموزش جامعه گردشگری در راستای سود رساندن به محیط طبیعی و ترویج دانش و ویژگیهای گردشگری مکانها است. متاسفانه در کشور ما نهادی بهعنوان مرکز تفسیر گردشگری وجود ندارد و هنوز در جایگاه یک رکن مهم در توسعه گردشگری شناخته نشده است. گفتنی است، اعمال فرآیند تفسیر اکوتوریسم برای جامعه گردشگری، چه گردشگران و چه راهنمایان و حتی جوامع میزبان باید در یک بستر استاندارد شکل بگیرد؛ بر همین اساس، چالش مهم بعدی در راه توسعه اکوتوریسم در ایران این است که هنوز تفسیر اکوتوریسم آنگونه که باید در جامعه گردشگری کشور اتفاق نیفتاده است.
«تفسیر» بهمعنای آموزش جامعه محلی برای شکلگیری نوعی از گردشگری است که برای محیط سودمند باشد. اصل دیگری هم در تفسیر وجود دارد که به آموزش گردشگر میپردازد؛ یعنی اگر بهطورنامحسوس به گردشگران آموزش بدهیم، بهگونهای که با طبیعت بهصورت آگاهانه رفتار کنند، گام در عرصه تفسیر گذاشتیم. در این روند؛ گردشگران متوجه شکلگیری یک فرآیند آموزشی نمیشوند، اما محتوای مناسب را یاد میگیرند. بهشگفت آوردن مردم در هنگام بازدید از یک مکان میتواند راهکار مهمی برای توسعه گردشگری باشد که این نیاز به آگاهی از تاریخ و ماهیت آن مکان طبیعی دارد. بنابراین، دانش کلی و برگرفته از علوم گوناگون بهویژه رشتههای مبتنی با محیط طبیعی میتواند کمک زیادی به افزایش این مولفه در اکوتوریسم کند. سومین رکن توسعه اکوتوریسم، نفع جامعه محلی و طبیعت در بستر گردشگری است؛ اینکه در نهایت، صنعت گردشگری باید به سود و منفعت جامعه محلی و محیططبیعی بینجامد که حاصل این فرآیند، دستیابی به اقتصاد سبز است. در واقع، اگر این ۳ رکن وجود نداشه باشد، اکوتوریسم در کشور ما توسعه نمییابد. بهطورکلی برای رسیدن به اقتصاد سبز و توسعه اکوتوریسم، علاوه بر اجرای این ۳ رکن، قوانین مدونی هم باید درج شود که مسبب افزایش آگاهی و ترویج دانش گردشگری باشد؛ باتوجه به موارد یادشده، پایبندی به رکن دوم و شناخت مکانها بهواسطه علوم مرتبط میتواند راهکار مهمی برای رسیدن به توسعهیافتگی در صنعت گردشگری باشد.
متاسفانه نسل جدید ما شناخت کافی از زیستبوم ایران ندارند و این سد راه توسعه اکوتوریسم در کشور است. خوشبختانه کشور ما هر آنچه برای توسعه اکوتوریسم نیاز است را داراست و ظرفیت زیادی در توسعه اقتصاد سبز ناشی از اکوتوریسم دارد؛ یکی دیگر از راههای رسیدن به اقتصاد سبز، شناسایی میراث زیستی و غیرزیستی کشور از سوی متخصصان و کارشناسان حرفهای است.
گفتنی است؛ تنوع غیرزیستی متنوع و زیادی در کشور داریم که حتی میتوان گفت از تنوع زیستی آن چشمگیرتر است؛ اما متاسفانه تاکنون توجه جدی به آن نشده است. براساس تعاریف علمی به تنوع غیرزیستی، تنوع زمینشناختی و ژئومورفلوژیکی میگویند. در واقع، علاوه بر اینکه توسعه اکوتوریسم میتواند ما را به اقتصاد سبز برساند، ژئوتوریسم هم در ایران میتواند موجب بهرهبرداری اقتصاد سبز شود. کشور ما قابلیتهای بسیاری در توسعه ژئوتوریسم دارد.
باتوجه به اینکه چند سالی میشود دانشمندان از واژه ژئوتوریسم بهعنوان یکی دیگر از انواع گردشگری یاد میکنند، اما همچنان در کشور ما مغفول مانده است. ایران ظرفیت منحصر به فردی در توسعه گردشگری برمبنای ویژگیهای ژئومورفلوژیکی (زمین ریختشناسی) و ژئوتوریسم دارد و کمتر مکانی را در جهان میتوان یافت که دارای چنین ویژگیهای زمینساختی باشد. علاوه بر میراث فرهنگی و میراثطبیعی، میراث زمینشناسی و ژئوتوریسم هم در توسعه گردشگری اهمیت دارد و میتوان با افزایش قابلیتها و توسعه این ۳ میراث به بهرهبرداری سبز اقتصادی در کشور رسید.