جهانی شدن در ذات فرهنگ مدرن نهفته است
قربانعلی تنگشیر- مدرس دانشگاه
امروزه رسانهها در زندگی روزمره مردم نفوذ کامل دارند. زندگی معاصر بدون رسانههای جدید ارتباطی غیرقابلتصور است؛ یعنی تبادل صدا و تصویر. رسانهها همه جا هستند. زندگی شخصی بسیاری از مردم وابسته به رسانهها است. مردم جز در مواقع کار و خواب از رسانهها استفاده میکنند؛ چه شهری و روستایی. شیوههای زندگی اجتماعی بهوسیله رسانهها تقویت و تضعیف میشود.
رسانههای ما انعکاس خود ما هستند. تجربه شخصی با تجربه رسانهها ترکیب میشود و ما زندگی فردی خود را تحت تاثیر نفوذ هدایتکننده نهادهای قدرتمند بنا میکنیم. رسانهها زندگی شخصی و فعالیتهای عمومی را به یکدیگر پیوند میزنند و تاثیرات فرهنگی ارائه میدهند. بهطور کلی فرهنگ رسانهای و طبیعت در قالب یک زمینه روحی و اجتماعی فرد را از تولد تا مرگ احاطه کردهاند.
تاثیر رسانه بر فرهنگ مردم همیشه مورد بحث بوده و تاثیرات کلی آن را میتوان در ملل مختلف بهخوبی مشاهده کرد، زیرا رسانهها معمولا در به وجود آوردن الگوهای رفتاری بسیار موثر هستند؛ مثل قهرمانان، هنرپیشگان سینما، ورزشکاران و قهرمانان ملی که تاثیرات بسیار مهمی در تغییرات فرهنگی جامعه دارند، توسط قصهها، فیلمها، کتابها، مجلات، موسیقی و رسانه بهعنوان یکی از وسایل ابراز عقیده و رشد در یک مسیر متوازن مورد استفاده قرار میگیرند؛ یعنی آگاهی بر شناخت ذهنی و آگاهی حسی ذاتی در هر فرد دلالت دارد؛ مثلا یک فیلم یا تئاتر که در افکار و احساساتمان تغییر ایجاد میکند و در بلندمدت به یک خردهفرهنگ تبدیل میشوند. رسانههای ارتباطی را «صنایع آگاهیدهنده» نامیدهاند، چون کالای ملموس تولید نمیکنند، بلکه بیشتر به تولید علائم و نشانههایی میپردازند که آگاهی خاصی را در مصرفکنندگان پدید میآورد.
رسانهها با مراکز حسی انسان برخورد میکنند و ما آنها را میبینیم یا میشنویم تا در نهایت نتیجه آن یک آگاهی خاص باشد. تجربه ما در برابر دیگران طبیعت، و رسانه هویت ما را میسازد که با فرهنگ ما باید همخوانی داشته باشد یا آن را تغییر دهد.
در عصر فرارسانهها فاصله از میان رفته است. فرد از طریق پذیرش ارتباط به محیط مرتبط میشود. مرد و زن تابع بیان و آگاهی در یک فرهنگ تعیینکننده هستند. در ارتباطات انسانی یک واسطه میتواند دیده، شنیده، لمس، چشیده یا بوییده شود.
فرارسانهها برای ارتباطات تقویتشده توسط فناوری در مقیاس وسیع یا قیاس محدود به کار میروند. در عصر فرارسانه آن اطلاعاتی که در گذشته انتشار وسیعشان هفتهها یا ماهها طول میکشید، در همان لحظه انتشار قابلدسترس هستند.
تفاوتهای رسانهای بهصورت تفاوتهای بین چشم و گوش بین فرهنگهای دیداری و شنیداری، بین جوامع برخوردار از وسایل چاپی و الکترونیکی، بین رمزگذاری واقعیت به صورت خطی و غیرخطی و بین دیگر اختلافهای فرهنگی گوناگون بیان میشود.
جوامع شفاهی به زمان وابسته هستند و تاکید فراوان بر سنت مذهب و اخلاق دارند و برعکس جوامع متکی به چاپ وابسته به مکان هستند و بر توسعه فرهنگ غیرمذهبی و نظم فنی تاکید میکنند، اما رسانههای جدید اهمیت حضور فیزیکی افراد را کاهش دادهاند.
فرهنگهای شفاهی و چاپی و الکترونیکی هر یک ویژگیهای متمایزی دارند که هماکنون ترکیب شده و در عصر فرارسانه تاثیرات عظیمی بر فرهنگها خواهند داشت.
امروزه فرض بر این است که رسانههای بصری دارای نفوذ تاریخی قطعی هستند. فرارسانهها نمیتوانند از فرهنگ جدا باشند، چراکه محصولات فرهنگی جمعی و عمومی را به سطوح مختلفی از سلیقههای عمومی انتقال میدهند.
فرهنگ به دو صورت ۱- هنر نخبگان ۲- فرهنگ عامه دیده میشود.
فرهنگ عامه به دو صورت فرهنگ جمعی و فرهنگ مردمی دیده میشوند. فرهنگ بالا، فرهنگ بالاتر از متوسط، فرهنگ پایینتر از متوسط، فرهنگ پایین، فرهنگ شبهمردمی موارد مهم فرهنگ جمعی و مردمی هستند. بهمنظور هدایت یک زندگی انفرادی و اجتماعی هماهنگ باید به افزایش آگاهی خوبی رسید؛ بهدور از اطلاعات تحریفشده بهصورت انسانهایی خودآگاه و مختار. در تعیین مسیر زندگی خود کوشا باشیم.