دپوی میلیاردی دستگاهها
حسن زندوکیلی، فعال دانشبنیان در حوزه تجهیزاتپزشکی
نزدیک به ۴ سال میشود که در اکوسیستم دانشبنیان فعالیت داریم و یک سال نخست را به آرندی اختصاص دادیم، همچنین با مرکز تحقیقات جراحی فک و صورت دانشگاه تهران و با استادان این دانشگاه، فعالیت خود را آغاز کردیم و هزینههای زیادی هم برای فعالیت در اکوسیستم دانشبنیان متقبل شدیم. باتوجه به تجارب این چند سال معتقدم، اگر وزارت بهداشت دستاندازهای متعددی را که پیشپای دانشبنیانها میاندازد، مرتفع کند، بیشتر کمکحال اکوسیستم فناوری در کشور در حوزه سلامت شده و در چنین شرایطی، انتظار هیچ کمکی از سوی این وزارتخانه نداریم، چراکه معمولا اقداماتی که تاکنون وزارت بهداشت برای توسعه فناوری در حوزه سلامت انجام داده، در حد نمایشهای ظاهری بوده و بویی از عمل بهمشام نرسیده است. مسئولان این وزارتخانه با ارائه آمارها و گزارشهایی که در عمل بیفایده بوده، جز بیثمری دستاورد دیگری در حوزه دانشبنیان نداشتهاند. ایراد اصلی در بدنه وزارت بهداشت، فقدان قانون مشخص برای حمایت دانشبنیانها در حوزه سلامت و اغلب حمایتهای قائل به فرد است. بهعبارتروشنتر، اگر مدیر و مسئول دلسوزی وجود داشته باشد، میتوانیم انتظار کمک را داشته باشیم، اما اگر جایگاه مدیران و مسئولان تغییر کند، روندهای حمایتی هم تغییر میکنند.
متاسفانه روزبهروز ارتباط صنعت با دانشگاههای علوم پزشکی بهویژه در حوزه تجهیزات و فناوریهای پزشکی کمتر و کمتر میشود و فاصله میان ایندو رو به افزایش است. نمونه این عدمهمکاری را امروز میتوان در دپوی دستگاهها و تجهیزاتی دید که بیاستفاده در اتاقهای مراکز تحقیقات و دانشگاههای وابسته به این وزارتخانه ماندهاند و برای استفاده درمان و بیمارستانها قرار نمیدهند. گفتنی است، نرخ کلی این تجهیزات که معمولا در یک اتاق بلااستفاده هستند، به چند میلیارد تومان هم میرسد. برای مثال، نزدیک به ۲ میلیارد تومان سرمایه و تجهیزات تنها در مرکز تحقیقات جراحی فک و صورت دانشگاه تهران بیاستفاده دپو شده است. این دستگاهها اگر مورداستفاده قرار نگیرند، بهمرور زمان کارآیی خود را از دست میدهند. نکتهای که وجود دارد، این است که اجازه استفاده بخشی از این پرینترها که ساخت داخل بوده را نمیدهند، حتی درخواست دادیم که بهصورتساعتی از این دستگاهها استفاده کنیم و اجارهبهای آن را هم بپردازیم؛ با اینکه این بهضرر دانشبنیانها و شرکتهای فناوری است، اما باز هم مخالفت کردند.
بهاعتقاد من، مفهوم دانشبنیان در حوزه سلامت بهخوبی جا نیفتاده است. متاسفانه شرکتهایی عنوان دانشبنیان را یدک میکشند که نمایشی هستند و در باطن فرو پاشیدهاند و معمولا این شرکتها ادعای فراتر از توانشان را دارند. حتی مدعی میشوند که میتوانند دستگاههای فوقپیشرفته تجهیزات پزشکی بسازند، در حالی که بهواقع توان فنی و علمی آن در ایران وجود ندارد. مانند این است که بخواهیم پیشرفتهترین هواپیمای جهان را در ایران بسازیم.
یکی از مهمترین چالشهای دانشبنیانهای حوزه سلامت، تامین مواد اولیه است. متاسفانه بهدلیل این تحریمها مواد اولیه به ایران فروخته نمیشود، همچنین قطع بودن ارتباط مالی با دنیا، چالش مهم دیگری است که مجبورمان میکند با واسطهها مواد اولیه وارد کنیم که معمولا ۱۰۰ افزایش نرخ مواد اولیه را بههمراه دارد. در این مسیر، متاسفانه کلاهبرداران زیادی فرصت جولان پیدا میکنند که در نقش واسطهها ظاهر میشوند. بیشک اگر همچنان تامین مواد اولیه با مشکلات اینچنینی مواجه باشد، حتی نمیتوانیم نیاز بازار داخل را هم پاسخگو باشیم. چالشهای صادراتی دیگر موضعی است که در صدر لیست معضلات دانشبنیانهای حوزه سلامت باید به آن پرداخت. یکی از عوامل بازدارنده توسعه صادرات در حوزه دانشبنیان بهویژه تجهیزاتپزشکی مربوط به سیاست کلی کشور و تحریمهایی است که چندین سال است، بهطورکلی دامن صادرات کشور را گرفته و در واقع، نخستین چالش در مسیر صادرات، مسائل مربوط به تحریمها است.
موضوع بعدی، دریافت گواهینامه از کشورهای خارجی است که بهدلیل تحریمها هیچ ممیزی وارد کشور نمیشود و در نهایت، محدود به بازارهای اطراف میشویم، نظیر هند، پاکستان، کشورهای حوزه خلیجفارس و... که باز هم چالشهای خاص خود را دارد و نمیتوانیم بهراحتی پول خود را دریافت کنیم.