اماواگرهای بیمه بیکاری
بیمه بیکاری به مقتضای شرایط اشتغال در زمانی که قانون کار تصویب شد، طراحی و مصوب شده اما با شرایط اشتغال امروز میزان مقرری و مدت زمان بیمه بیکاری ناکاراست. میزان خدمات بیمه بیکاری نمیتواند برای کارگران جوابگو باشد.
بیمه بیکاری به مقتضای شرایط اشتغال در زمانی که قانون کار تصویب شد، طراحی و مصوب شده اما با شرایط اشتغال امروز میزان مقرری و مدت زمان بیمه بیکاری ناکاراست. میزان خدمات بیمه بیکاری نمیتواند برای کارگران جوابگو باشد. امروز شرایط بهگونهای شده که کارگران هر لحظه در انتظار اخراج شدن هستند و هیچ امنیت شغلی احساس نمیکنند. در شرایطی که قراردادهای کاری یک ماهه، ۳ ماهه و حداکثر یک ساله است نمیتوان گفت که اشتغال پایدار وجود دارد. مشاغل و صنایع کشور، امید به فعالیت دائم را از دست دادهاند و به روزمرگی میگذرانند. حقوق کارگران نیز با توجه به تورم موجود، جوابگوی معیشت یک خانوار نیست. زمانی که اشتغال پایدار وجود نداشته باشد، بیکاری افزایش پیدا میکند و صندوق بیمه بیکاری از جوابگویی به بیکاران ناتوان میشود.
براساس قانون بیمه بیکاری در ایران، فرد بیکار اگر متاهل باشد و ۱۰ سابقه کار داشته باشد، به مدت ۱۸ ماه و اگر مجرد باشد به مدت یک سال میتواند از خدمات بیمه بیکاری بهرهمند شود. در حالی که در شرایط فعلی رسیدن به ۱۰ سال اشتغال کار خیلی سختی است.
صندوق بیمه بیکاری نباید فقط از طریق ۳ درصد پرداختی کارفرماها تامین شود. دولت نیز باید بودجهای برای تامین اعتبارات آن در نظر بگیرد. در حالحاضر تراز تعادل بین ذخیره صندوق و میزان بیکاری وجود ندارد. این خلأ باید از طریق دولت و محل درآمدهای عمومی کشور تامین شود. در بیشتر کشورهای جهان، بیمه بیکاری با حمایت دولت همراه است. در این کشورها زمانی که یک نفر به شکل غیرارادی بیکار میشود تا زمان اشتغال مجدد خود تحتحمایت دولت خواهد بود. صندوق بیمه بیکاری باید در حمایت دولت و از محل بودجه کشور تامین شود.
سقف بیمه بیکاری در ایران ۵۰ ماه است، آن هم به شرطی که شخص بیکارشده سابقه ۲۰ سال پرداخت بیمه داشته و هیچوقت از بیمه بیکاری استفاده نکرده باشد. در دیگر کشورها، صندوق بیمه بیکاری در اختیار و حمایت دولت است. در این کشورها زمانی که نیروی کار به شکل غیرارادی از کار بیکار میشود، تا زمان اشتغال مجدد تحت حمایت دولت بوده و دولت موظف است برای او اشتغال ایجاد کند. در واقع تا زمانی که کاریابیهای منطقهای کار موردنظر و موردتخصص فرد بیکار شده را ایجاد نکردهاند، وظیفه دولت پرداخت بیمه بیکاری به آن شخص است. وقتی اشتغال از سوی دولت ایجاد شود فرد بیکار دو فرصت برای رد کردن آن شغل دارد تا در کار موردنظر خود مشغول شود.
در قانون، بیمه بیکاری به کارگری تعلق میگیرد که اخراج شدن او خارج از میل و اراده او باشد. اخراج به معنی این است که کارفرما کارگر خود را در اثر قصور و تخلف از کار بیکار کند. اما مثلا زمانی که تولید کاهش پیدا میکند کارگر را اخراج میکنند. یا زمانی که کارفرما از کارگر انتظار کار بیشتر دارد و کارگر ناتوان است، کارگر اخراج میشود. این مسئله خود یک معضل است. بیکاری باید تحت هر شرایطی بیمه داشته باشد.
بیمه بیکاری برای کسانی است که دنبال کار هستند اما شرایط کار برای آنها فراهم نیست یا به هر حال کار خود را به هر دلیلی از دست دادهاند. اما اگر یک کار دیگری برای آنها پیش بیاید و شرایط آن مهیا شود، سر کار خواهد رفت.
وزارت کار میتواند با استناد به مدت قرارداد کارگر، بیکاری او را ارادی بداند و به او بیمه بیکاری نپردازد، چراکه زمانی که کارگر قرارداد امضا میکند ابتدا بهساکن است میداند ۳ ماه دیگر کار خود را از دست میدهد.
اما شرایط اقتصادی و نبود شغل به شکلی است که کارگر مجبور است آن قرارداد را امضا کند. در واقع امر نمیتوان گفت بیکاری کارگر پس از قرارداد ارادی است. محدود کردن صندوق بیمه بیکاری با توجه به شرایط اشتغال کشور یک اشتباه بزرگ است.
شورایعالی اشتغال آمار میدهد که چقدر اشتغال ایجاد شده است. به نظر من، ۸۰ درصد این آمارها شعار است.
اگر در این سالها به مقدار آمارهای اعلامشده اشتغال ایجادشده بود، شاهد تورم بیکاری نبودیم.