اهمیت پژوهش در توسعه مدیریت شهری
شهرام شیرکوند-پژوهشگر و مشاور صنعت
امروزه همه مدیران شهری بهویژه در کلانشهرها بر این باورند که در موضوعات مهم شهری و نحوه خدماترسانی به شهروندان تحقیق و پژوهش باید در اولویت امور باشد. همه بخشهای شهری در حوزههای حملونقل، فرهنگی، عمرانی، زیستمحیطی و بهداشتی، قبل از هر نوع اقدام توسعهای باید موردپژوهش قرار گیرند تا نقاط ضعف و قوت سیستم شناسایی شود؛ بنابراین پژوهش باید در همه بخشهای مدیریت شهری بهعنوان یک ضرورت برای تصمیمات کلانشهری عملیاتی شود. تحقیقات نشانگر این است که تمرکز بسیاری از امکانات و ظرفیتهای اقتصادی در کلانشهرها موجب توسعه روابط و کسبوکار، افزایش فعالیتهای اقتصادی و مشاغل سودآور و همین امر مهاجرت بیرویه به شهرها را بهدنبال داشته و از آنجا که امکان جذب خیل عظیم جمعیت مهاجر در شهرها وجود ندارد، پیدایش مناطق حاشیهای جویای کار در مجاورت شهر منجر به ایجاد اختلاف طبقاتی در کیفیت زندگی میشود. شاخصهای مهمی همچون حملونقل، بهداشت، آموزش، امید به زندگی و کیفیت زندگی نسبت به گذشته دستخوش تغییر شده و اگر درباره این مسائل تحقیق و پژوهش نشود و توسعه شهری بدون نظارت و برنامهریزی شکل بگیرد منجر به عمیقتر شدن شکاف طبقاتی، کاهش عدالت، مخدوش شدن اهداف توسعه اجتماعی و شهری، ایجاد مشکلات در بحث امنیت اجتماعی و کاهش شاخصهای بهداشت و آموزش میشود که این مسائل در روند توسعه اختلال ایجاد میکنند. درحالحاضر فرهنگ پژوهش تا حدودی در کشور نهادینه شده و باتوجه به شرایط موجود هر اقدامی در زمینه توسعه اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی در شهرها باید علممحور و پژوهشمدار باشد تا با بهرهگیری از این دستاوردها مشکلات را بهخوبی مدیریت کرد. مدیران شهری باید با درک این ضرورتها، شهر را بهصورت علمی اداره کنند. نکتهای که وجود دارد این است که در بسیاری از موارد شاهدیم که بین یافتههای علمی با نظامهای تصمیمگیری و اجرایی فاصله وجود دارد که این امر منجر به این میشود که بسیاری از مطالعات و پژوهشهای انجامشده در آرشیو قرار گیرند و نتایج پژوهشها مورداستفاده و بهرهبرداری نباشد؛ از این رو باید راهکارهایی دنبال شود که مدیران تصمیمگیر شهر را دائم با نتایج تحقیقات پژوهشگران مرتبط کند. این مسئله امروزه تحت عنوان تصمیمگیری مبتنی بر شواهد معرفی شده که همان تصمیمگیریهای علمی است. متاسفانه این اعتقاد که تحقیق و پژوهش در کشور ما ثمردهی اندکی دارد، موردقبول بسیاری از واحدهای علمی، محققان، پژوهشگران و حتی مراکزی است که از این پژوهشها بهره میگیرند. برنامهریزی، یک فرآیند فنی و تخصصی است و تهیه و تدوین برنامههای ثمربخش و مفید مستلزم آشنایی دقیق با اصول و فنونی است که صحت و اعتبار آن در میدان عمل به اثبات رسیده باشد. اجرا و ارزشیابی حسابشده و دقیق از ارکان و اصول این کار است. اگر برنامهریزی تنها روش اداره ثمربخش جوامع شهری محسوب میشود، پژوهش و تحقیق را باید یکی از عوامل اصلی نظام اجتماعی به حساب آورد. جامعهای میتواند از تحقیق بهعنوان تنها امکان شناسایی و برنامهریزی حل معضلات جاری خود بهره گیرد که علاوه بر گسترش فرهنگ تحقیق و پژوهش، به امر نظامبخشی به جامعه علمی خود نیز بپردازد و پژوهش و تحقیق را بهعنوان یک عنصر بنیادین سازماندهی کند.
اهم موضوعاتی که موجب پویایی امر پژوهش در حوزه تصمیمگیری شهری میشوند، عبارتند از:
- ارتباط منسجم و منطقی بین دانشگاهها، موسسات تحقیقاتی، صنایع حملونقل و بهطور کلی واحدهای مرتبط با مدیریت اجرایی شهری
- تخصیص بودجه کافی، حذف مقررات دستوپاگیر مالی و اداری، توجه به پژوهشگران و مشخص کردن سیاستها و اولویتهای تحقیقاتی و انتخاب سوژههای مهم تحقیقاتی
- تدوین نظام صحیح و مطلوب برای توزیع اعتبارات پژوهشی توسط مدیران شهری
- سیاستگذاری مشخص و متمرکز در پژوهش و تمرکز بر اجرای آن
- بسترسازی برای شکلگیری و رشد تحقیقات کاربردی و توسعهای
- تدوین ضوابط منسجم و قابل اجرا در زمینه سیاستهای حمایتی از پژوهشگران و متخصصان.
با در نظر گرفتن این مسائل امیدواریم ذوق و شوق تحقیق دوباره از سرگرفته شود و این خود فرصت مغتنمی است برای پژوهشگران تا طیف وسیعی از مسائل و گرههای کور اجرایی کشور را موردتوجه قرار دهند. چنین فضایی در صورت تحقق، این فرصت را در اختیار مجریان امور قرار میدهد تا گامهای علمی برای حل معضلات موجود با اتکا به تحقیقات ژرفنگر و مطالعات کاربردی بردارند و اهداف توسعه همهجانبه را بهتدریج جامه عمل بپوشانند. بدونتردید آنچه امیدواری سازمانهای اجرایی را برای گرایش به تحقیق فزونی میبخشد، گذر از دوره بحران شکگرایی در تصمیمگیری است و فعل و انفعالاتی که میتواند به این روحیه خاتمه بخشد، نتایج مستند و مستدل پژوهشهای پرمایه است. گذشته از فقدان دستگاه منسجم کنترلکننده پژوهش در کشور، عامل دیگری که متاسفانه مانع عمدهای در راه پیشبرد امر تحقیق است، وجود برخی محققنماهای مدرکدار و بیمدرک است که بهجای فهم عمیق مسائل و درک اهداف متعالی، پژوهش را به تجارت تبدیل کردهاند. در این شرایط ضروری است برای بهرهبرداری بهینه از توان پژوهشی در کشور به پژوهشگران و استادان آگاه میدان داده و موانع و ناهمواریهای موجود از سر راه برداشته شود. این امر زمانی محقق خواهد شد که مدیران شهری با تمرکز اجرایی در یک سازمان مشخص از تشتت و پراکندگی طرحهای پژوهشی و صرف هزینههای موازی ممانعت به عمل آورند و با تعیین اولویتهای کاربردی به تشخیص استادان محقق و کارشناسان با تجربه، از انجام تحقیقات زودرس و خام پرهیز کنند.