حمایت از افسران جنگ نرم
بهروز صادقی: روزخبرنگار در حالی فرارسیده که کسادی انتشار نشریات نوشتاری و مشکلات عرصه روزنامهنگاری کشور، آهستهآهسته توهم پایان حیات روزنامهنگاری مکتوب را با شدت و قوت بیشتری نمایان میسازد.
این امر، افزون بر شرایط اقتصادی و تاثیر آن بر صنعت ژورنالیسم، ناشی از نیاز جامعه به منابع اطلاعاتی موثق و روزآمد است، همچنین ضرورت رویکرد رسانهها به شیوههای مدرن و دیجیتال در کنار فعالیت «شهروند خبرنگاران» در فضای مجازی که فشار کار بر فعالان این عرصه را دوچندان کرده است، ازهمین رو، شرط اساسی و بنیادین رشد و پیشرفت مطبوعات و پیامد آن ارتقای دانش روزنامهنگاری این صنف، فراهم شدن زمینههای انتشار و دسترسی آزاد اطلاعات و استقلال حرفهای خبرنگاران است. در جهان امروز که بهقول مانوئل کاستلز، جامعهشناس اسپانیایی و نویسنده کتاب «سهگانه مهم عصر اطلاعات» به جامعه شبکهای تبدیل شده و کاربران شبکههای مجازی هر روز با حجم عظیمی از اخبار و اطلاعات مواجه و بهعبارتی با «فوران اطلاعات» و بهتعبیر دیگر با «اضافه بار اطلاعاتی» رودررو هستند، در این شرایط قدرت تمییز و تشخیص سره از ناسره، اهمیتی دوچندان یافته است، اینهمه در گرو داشتن خبرنگارانی متعهد به آرمانهای حرفهای و رسانههایی است که به اهمیت اصل ریشهیابی مسائل جامعه و رسالتهای حرفهای خود در راستای اقناع نیازهای اطلاعاتی مخاطبان پایبند باشند؛ خبرنگارانی که فارغ از هرگونه شرایط بیرونی، برای ایفای رسالت و وظایف حرفهای خود بکوشند و به بهانه مشکلات، از ایفای مسئولیتهای حرفهای خود از جمله: دقت، جامعیت، انصاف، بیطرفی و توازن که باید چراغ راهنمای آنان در شرایط توفانی جامعه باشد، شانه خالی نکنند. شوربختانه نقش رسانههای ارتباطی بهمثابه مهمترین ابزار تامین نیازهای اطلاعاتی مردم، این روزها در حاشیه فعالیت بیپروای شبکههای اجتماعی و بسیاری محدودیتهایی که دست و پای آنان را در انتشار آزاد اطلاعات بسته، در محاق فراموشی قرار گرفته است، بهگونهای که بسیاری از رسانههای نوشتاری با کمترین تیراژ، سلانهسلانه گام برمیدارند و باوجود آنکه عرصه خبر و رسالت خبررسانی، عرصه مسئولیتهای اجتماعی است، خبرنگاران رسانهها که در انتشار اخبار صحیح و موثق باید بهمثابه وجدان اجتماعی، وظایف حرفهای خود را بهانجام برسانند، ضمن آنکه از آرمانگراییهای شغلی به دورافتادهاند، از حمایت و امنیت شغلی لازم نیز برخوردار نیستند. سالی یکبار به بهانه روز خبرنگار، تکریمهای لفظی از اصحاب رسانهها لقلقه زبان برخی مسئولان قرار میگیرد، اما از تکریم واقعی آنان بهمعنای حرمتگذاری به حقوق، امنیت شغلی و تامین مالی، کمتر خبرهای دلخوشکننده و اجرایی بهگوش میرسد. این وضع در حالی است که تغییر ذائقه مخاطبان بهوسیله شبکههای اجتماعی و کمرنگ شدن نقش رسانههای نوشتاری در تامین نیازهای اطلاعاتی جامعه، مستلزم باور و وفاداری مدیران رسانهها به تامین نیازهای اطلاعاتی مخاطبان است و از دیگر سو، روزنامهنگاران باید در راستای پاسخگویی بهینه و مناسب به نیازهای مخاطبان، برای ارتقای مهارتهای نوین و روزآمد حرفهای بکوشند. در این عرصه خبرنگاران باید بهمثابه افسران جنگ نرم، از فرصتهای مطالعاتی و تحصیلی لازم بهرهمند شوند. متاسفانه در شرایطی که برخی شرایط نامطلوب مانند نبود ثبات و بیسامانی شغلی، مداخلههای ناموجه برخی مراکز قدرتهای سیاسی و مالی، هجوم بساز و بفروشهای رسانهای و سیاسی، تحمیل گرایشهای حزبی و باندی به حیطه کار رسانههای آزاد و مستقل مهمترین چالشهای پیشروی فعالان واقعی این حرفه است، بسیاری رسانههای نوشتاری پرمحتوا و تحلیلمحور بهدلیل مشکلات تامین کاغذ و ملزومات چاپ از صحنه فعالیت رخت بربستهاند. ازهمین رو، بسیاری رسانههای نوشتاری، خسته و دلزده از محدودیتها و جزماندیشیها، نیاز دارند با برداشتهشدن قید و بندهای بیدلیل و آسیبرسان، توان تازهای در رگهایشان جاری شود تا جذابیتهای خبری و تحلیلی را بازیابند. اینهمه در پرتو احترام به اصل آزادی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات حاصل خواهد شد. بیتردید با آزادی مطبوعات و الزامهای پیآیند آن، هر روزنامهنگار میتواند یک کنشگر توسعه باشد. باورکنیم هر جامعهای که بخواهد خود را از فسادهای اجتماعی، اداری و دولتی برهاند، باید خواهان اجرای قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات باشد، زیرا چرخش حجم انبوه و خیرهکننده اخبار دروغین، شایعات برهمزننده انسجام و آرامش اجتماعی یا گمانهزنیهای نادرست در شبکههای مجازی و اجتماعی، محصول بسته بودن دست مطبوعات و رسانهها در ایفای آزادانه نقش حرفهای آنان است. بهعبارت دیگر، جامعهای که از آزادی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات محروم باشد، عرصه تاخت و تاز خبرهای دروغین و شایعات خواهد بود، اما خبرنگاران آگاه و باورمند به تعهد، حرمت و شرافت قلم، از موهبت آزادی و آزادنگاری تنها در راستای خدمت به حقیقت و تاباندن روشنای آگاهی بر کژیها بهره خواهند گرفت و هرگز بهجای بیان حقیقت به دروغپراکنی و انتشار شایعه متوسل نخواهند شد. در این شرایط است که خبرنگاران حرفهای، ضمن تکیه بر اصول و موازین حقوقی و اخلاق حرفهای، با احترام به آزادیبیان در عرصه تبادل آزاد اطلاعات، به مقابله با رقیبانی که اغلب از توان لازم برای اعتمادسازی و پاسخگویی مسئولانه و مستمر به انتظارهای واقعی مخاطبان محروم هستند، برمیخیزند و مرجعیت و مرکزیت رسانههای مسئول، پاسخگو و متکی بر موازین علمی روزنامهنگاری حرفهای را احیا و تثبیت میکنند. باور کنیم و بدانیم قلمی که از حق نگوید، حق را وارونه جلوه دهد یا کتمان کند، بیتردید با دوری از ماهیت ذاتی خود، به ورطه هرزگی سرنگون خواهد شد و دیگران را نیز به ژرفای این چاه هولناک خواهد کشاند.