-

چرا باید رای بدهیم ؟

شرکت در انتخابات و حضور در پای صندوق‌های رای از مهم‌ترین چالش‌های مسوولان، نهادها و جریان‌های سیاسی به فاصله دو ماه تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و شورای شهر ششم است.

شرکت در انتخابات و حضور در پای صندوق‌های رای از مهم‌ترین چالش‌های مسوولان، نهادها و جریان‌های سیاسی به فاصله دو ماه تا انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم و شورای شهر ششم است. چالشی که باید به یک پرسش اساسی جامعه ایران در برهه کنونی پاسخ دهد و آن پرسش این است که اساسا چرا باید رای دهند و پای صندوق‌های رای حضور یابند؟ اینکه چرا افکار عمومی به چنین پرسشی رسیده اند، عوامل بسیاری دخیل بوده و نقش داشته‌اند؛ تحریم‌هایی که در سال کرونا به دولت اجازه بهبود شرایط معیشتی مردم را نداد، فشارهای داخلی و خارجی به قوه مجریه در مسیر اجرای برنامه‌هایش و در نهایت کاستی‌های موجود در هر سیستم تصمیم گیرنده و مجری. به این عوامل می‌توان سیاه‌نمایی بی‌وقفه رسانه‌های خارج از ایران، علیه جمهوری اسلامی تا انتقادات همیشه تند تریبون‌های داخلی علیه دولت را هم اضافه کرد.

با این همه اما موضوع مشارکت در انتخابات به دلیل اهمیت آن، موضوعی نیست که بتوان به سادگی از کنار آن گذشت. گرچه هیچ ناظر بیرونی منصفی نمی‌تواند کاهش امید به آینده و اعتماد به مسوولان را میان مردم انکار کند اما در عین حال می‌توان در پاسخ به پرسش «چرا باید رای داد؟» دلایل مهمی ارائه کرد. دلایلی که طیف آن از اهمیت حق انتخاب تا اولویت اقتدار ایران به عنوان جغرافیای سیاسی مستقل در جهان، گسترده است.

۱- ارزش‌هایی که با حضور در پای صندوق حفظ می‌شوند

مبارزه برای احقاق حق رای و انتخاب نسبی آینده یک سرزمین از سوی مردمان آن سرزمین، دستکم طی دو قرن گذشته در جهان، چالشی سخت و گاهی خونین بوده است. این حق و اهمیت آن در تاریخ زیست سیاسی انسان آن اندازه است که بتوان نخستین پاسخ به پرسش چرا باید رای دهیم را استفاده از یک حق مهم و شاید مقدس اعلام کرد. حقی که همچنان از سوی برخی حاکمان سرزمین‌های مختلف (حتی در همسایگی ایران) از مردم دریغ می‌شود و برای رسیدن به آن مبارزات بی‌شماری در جریان است. جمهوری اسلامی از همان بدو تاسیس با انتخاب شیوه جمهوری برای نظام سیاسی، حق انتخاب مسئولان در رده‌های مختلف اجرایی و تصمیم‌گیر را به مردم سپرد.

حتی اگر این روزها پروپاگاندای رسانه‌ای، این حق را کمرنگ نشان دهد و احقاق آن را بی‌تاثیر در آینده شهروندان ایرانی، باز هم تجربه چهل سال گذشته نشان داده است، تنها شیوه مسالمت ‌به منظور تثبیت بنیان‌های مردم سالاری در کشور بهره‌گیری از حق رای بوده است. هرگونه تحول‌خواهی در بستر استفاده از این حق، هرچند کوچک و کم اثر اما روی داده است. حق انتخاب و اختیار در این انتخاب شاید در سیستم سیاسی ایران، ایده‌آل مطلق نباشد اما در قیاس با بسیاری از همسایگان و کشورهای منطقه می‌تواند زمینه ساز پیشرفت باشد.

در مجموع نخستین پاسخ به پرسش چرا باید رای داد؟ : تا از مهم‌ترین وجه ممیز انسان یعنی اختیار در انتخاب تا هر اندازه که مقدور و ممکن است، بهره برد و از این طریق، از مفهوم ارزش‌هایی چون دموکراسی‌خواهی و مردم‌سالاری محافظت کرد. ارزش‌هایی که در جامعه ایران بسیار نوپا هستند و نیازمند فداکاری برای رشد.

۲- اقتصادی که متاثر از رای است

با عبور از ریشه‌های نسبتا انتزاعی ضرورت مشارکت در انتخابات، می‌توان پاسخ به پرسش چرا باید رای دهیم را در بطن و متن زندگی مردم جستجو کرد؛ در شرایط اقتصادی و دشواری‌های معیشتی آن‌ها. تاثیر تصمیم‌های سیاسی و نگرش تصمیم گیران سیاسی بر تمام جنبه‌های زندگی افراد به ویژه اقتصاد غیرقابل‌انکار است. اگر نامزدی انتخابات ریاست جمهوری، وعده‌هایی خارج از توان و حتی منطق اقتصاد اعلام کند؛ تنها با حضور در پای صندوق رای می‌توان به این وعده‌های خارج از قاعده نه گفت.

اگر نامزد ریاست جمهوری آینده از افزایش ۲۰ برابری یارانه‌ها سخن بگوید یا از کاهش ۱۰۰ درصدی تعرفه‌های واردات و صادرات حرف بزند، اگر وعده آزادسازی قیمت‌ها یا حذف یارانه ها را دهد، اگر در مسیر کنترل تورم به سمت استقراض خارجی رود، اگر تعریف علمی از بیکاری و شغل را تغییر دهد، اگر در پی شعارهایی پوپولیستی علم اقتصاد را زیر سوال برد، تمام اگرهای اشاره شده در صورت پیروزی نامزدی که مدعی آن‌هاست به صورت مستقیم و محسوس بر زندگی مردم عادی تاثیرات عمیق خواهد گذاشت و این تاثیرات هم حاضران در انتخابات و هم ناظران آن را درگیر خواهد کرد.

می‌توان از تاثیر عدم حضور در پای صندوق های رای و انتخاب حداقلی فردی ناآشنا به اصول کشورداری مثال‌هایی در داخل و خارج از ایران آورد و بر همین اساس می‌توان انضمامی‌ترین پاسخ به پرسش چرا باید رای دهیم را اینگونه نوشت که در صورت عدم حضور در پای صندوق‌های رای، سیاست روی کار آمده می‌تواند اقتصاد و معیشت را بسیار بیشتر از آن چیزی که امروز تجربه می‌کنیم؛ تغییر داده و حتی نابود کند، به همان میزان هم حضور در پای صندوق رای و گزینش کاندیدایی که حداقلی از اصول علمی و منطقی را در سیاست‌های خود اجرایی می کند؛ می تواند نویدبخش بهبود در شرایط باشد.

۳-رای و اقتدار بین‌المللی ایران

بنیان‌های روابط بین‌الملل در جهان کنونی بیش از گذشته به اقتدار سرزمینی هر کشور مبتنی است، اقتدار هر جغرافیای سیاسی هم بر مجموعه‌ای از متغیرها استوار است که مهم‌ترین آن، حمایت مردم از سیستم سیاسی تحلیل می‌شود، این حمایت هم در قالب حضور افراد جامعه در برهه‌هایی چون انتخابات است که ضمن انتخاب رییس جمهوری برای اداره کشور، تاییدی بر مشروعیت سیاسی نظام هم قلمداد می‌شود. این سلسله مفاهیم یعنی حضور مردم در پای صندوق‌های رای و اقتدار در روابط بین‌المللی با یکدیگر رابطه ای مستقیم دارند که افزایش هر کدام موجب افزایش آن دیگری خواهد شد.

از همین روست هر گروه و جریانی که به نوعی علاقمند به قدرت و مشروعیت ایران در عرصه بین المللی است؛ برای این منظور راه حلی عملی‌تر از رای نخواهد یافت. آن زمان که مشروعیت سیاسی ایران، فارغ از جریان‌ها و مسئولان مطرح باشد، حضور در پای صندوق‌های رای می‌تواند توجیه منطقی داشته باشد. بر همین اساس بُعد دیگری که می‌توان در پاسخ به پرسش چرا باید رای داد، اشاره به حس وطن‌دوستی خواهد بود به ویژه آنکه بسیاری در جهان امروز از آمریکا تا کشورهای منطقه، از اقتدار توام با صلح طلبی جمهوری اسلامی، چندان راضی به نظر نمی‌رسند و با هر بهانه ای درصدد خدشه‌دار کردن آن هستند. تبلیغات گسترده به منظور القای این موضوع که ایرانیان نسبت به سیستم سیاسی خود ناامید و بدبین هستند، مهم‌ترین هدف رسانه‌های خارج از ایران به ویژه فارسی زبانان است.

۵- رای و فرهنگی که در سایه سیاست است

عرصه فرهنگ هم مانند دیگر حوزه‌های زندگی اجتماعی انسان، متاثر از سیاست و تصمیم‌گیران آن حوزه است. هنر، موسیقی، تئاتر و سینما در دنیای جدید بخش غیرقابل تفکیک زندگی انسان‌هاست و تصمیم‌گیری در این زمینه بستگی کامل به دیدگاه تصمیم‌گیر دارد. در پاسخ به پرسش اصلی گزارش می‌توان گفت که حیات فرهنگی مردم، هنجارها و ارزش های جامعه می‌تواند در اثر تصمیم‌گیری درست یا غلط یک تصمیم گیرنده به سوی کمال یا زوال حرکت کند. اینکه برخی درصدد القای این موضوع هستند که انتخاب گزینه‌ای درست موجب تغییری در زندگی ایرانیان نخواهد شد؛ از پاسخ به این ابهام که چگونه اقدام و تصمیم یک سلبیریتی یا هنرپیشه درجه چندم سینما در عرصه فرهنگ و هنر و حتی میان مردم عادی موج آفرین و تاثیرگذار است اما تصمیم و اقدام رییس جمهوری در این حوزه‌ها تاثیری نخواهد داشت!؟ برای بررسی تاثیر تصمیمات هر سیاستمداری در عرصه فرهنگ و هنر می‌توان شرایط دوران مختلف را قیاس و به نشانه های روشنی از این تاثیر دست یافت. سایه سیاست بر سر فرهنگ سنگینی خواهد کرد اگر مردم عرصه انتخاب و حق رای خود را فروگذارند تصمیمات غیرمنطقی، سرمایه‌های این حوزه را به زوال خواهند کشاند و می‌توان حراست از سرمایه‌های فکری، هویت و فرهنگ ایران را از مهم ترین پاسخ ها به پرسش "چرا باید رای دهیم" دانست.

۶- مشروعیت دولت حداکثری

دولت و رییس جمهوری که با رای اکثریت مردم و در نتیجه یک انتخابات پرشور به ریاست جمهوری انتخاب شود در عرصه داخلی هم با مشروعیت حداکثری می‌تواند تصمیمات خود را اجرایی کند. عدم حضور اکثریت در پای صندوق‌های رای، رییس جمهور اقلیت را به پیروزی می‌رساند و چنین رییس جمهوری برای همه مردم کشور تصمیم خواهد گرفت. هر اندازه پشتوانه مردمی رییس قوه‌ای بیشتر باشد به همان اندازه در اجرای برنامه‌ها و دفاع از اقدامات خود اقتدار بیشتری خواهد داشت، اقتداری که می‌تواند در سامان بخشی امور کشور به کمک دولت آید.

۷- صدایی که با رای به گوش می‌رسد

معتبرترین، سهل‌ترین و کم هزینه‌ترین راه اعلام صدا و دیدگاه ملتی به نظام سیاسی خود؛ صندوق رای بوده و این گزاره دستکم طی یک قرن گذشته در بسیاری از کشورهای جهان اثبات شده است. حال اگر به هر دلیلی تصمیم گرفته شود که راه رفته و آزموده شده دوباره آزمایش شود؛ خطای آن دامنگیر نسل‌های پس از امروز هم خواهد شد. هرگونه تغییر در تصمیم گیران و تصمیمات نظام سیاسی اگر از رهگذر رای و صندوق صورت نگیرد؛ فجایعی به بار می‌آورد که نمونه‌های آن در خاورمیانه کم نیستند. انتقاد و اعتراض به شرایط موجود اگر با کناره‌گیری از انتخابات میسر بود، سال‌ها در مسیر احقاق حق رای و استفاده از آن تلاشی صورت نمی‌گرفت. با این وجود و از دیدگاه دیگری می‌توان در پاسخ به این پرسش که چرا باید رای داد؛ گفت تا از طریق رای صدای جامعه به گوش حکومت برسد که این ارسال بهترین و کم هزینه‌ترین مسیر ممکن است.

۸-دستاوردهایی که با رای حفظ خواهند شد

برای هریک از دستاوردهای ایران از انقلاب مشروطه تاکنون هزاران خون ریخته شده و فداکاری‌های بسیاری انجام شده است؛ حراست از این دستاوردها که یکی از آن‌ها حق رای است، در گرو بهره گیری از این حق در هر انتخابات است. استقلال و امنیت، مردم سالاری، تفکیک قوا، روزنامه‌ها و مطبوعات و حتی انتقادات و هجمه‌های تندی که این روزها علیه دولت به ویژه، انجام می‌گیرد از دستاوردهای غیرقابل انکار کشور است که با انتخاب مردم حتی اگر ایده آل نباشند به دست آمده و نیازمند حراست هستند.

۹-رای ندادن کنش سیاسی نیست

برخلاف تبلیغات ناکامان سیاسی گذشته و حال سیاست ایران، آنچه در جهان امروز به عنوان کنش سیاسی موثر مورد پذیرش است؛ بهره‌گیری از حق انتخاب است نه پرهیز از آن. کناره نشستن و نظاره کردن به امید تنبیه مسوول ناکارآمد و نظام سیاسی، گزاره امتحان شده‌ای است که از آزمون‌های مختلف در نقاط متنوع جهان سربلند بیرون نیامده است اما حضور هدفمند و انتخابی درست در بسیاری از مواقع راه اصلی در بیراهه‌های پیشنهادی این روزها خواهد بود.

۱۰- راه دومی وجود ندارد

بسیاری از گروه ها و افرادی که مردم را تشویق به عدم حضور در پای صندوق‌های رای می‌کنند، راه دیگری برای رهایی از شرایط دشوار ارائه نمی‌دهند؛ اینکه در مسیر اصلاح، شرایط آلترناتیو رای چیست؟ پاسخی از سوی آن‌ها ندارد. از منظر آن‌ها صرف رای ندادن برای اصلاح شرایط کافی است اما تجربه واقعیت دیگری را نشان می‌دهد و آن کاهش اهمیت رای مردم در صورت عدم مشارکت است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین