نقش مجلس و دولت در اصلاح ساختار بودجه
مصطفی طاهری- عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس
وضعیت فعلی بودجه کشور حاصل انباشت سالها ناترازی در اقتصاد، تصمیمات نادرست دولت در سالهای اخیر، به تاخیر انداختن اصلاحات اقتصادی با امید بستن به گشایشهای خارجی و تحریمهای ظالمانه اخیر است. تعادل اقتصادی-سیاسی شکل گرفته حول وضع موجود، انجام اصلاحات را به تعویق انداخته یا باعث ایجاد موانع جدی شده است. گرچه رفع و اصلاح مسائل فعلی دشوار است، اما باید توجه داشت که ادامه وضع فعلی، حتی اگر امکانپذیر باشد، پیامدهای بسیار ناخوشایندتری بهدنبال خواهد داشت. کسریهای شدید بودجه در سنوات اخیر از دو طریق انتشار اوراق مالی اسلامی و استفاده از منابع صندوق توسعه ملی تامین شده که هر دو مورد انباشت بدهی را بهدنبال دارند. در نگاهی دقیقتر، انتشار اوراق موجب انتقال بار مشکلات به آینده میشود و برداشت از صندوق توسعه ملی با هدف پوشش هزینههای غیرسرمایهگذاری دولت نیز، علاوه بر محروم شدن آیندگان از این منابع یا عواید آن، به کارکرد توسعهای این صندوق خدشه وارد خواهد کرد. شرایط نامناسب بودجه امسال یکی از نتایج بیعملی و نبود اقدام مؤثر دولت در جهت اصلاحات بودجهای در سالهای اخیر است. در صورت ادامه وضع موجود، رویه فعلی در سالهای آینده نیز برقرار بوده و حتی شدیدتر نیز خواهد شد. انباشت سریع بدهی عمومی ناشی از کسری بودجههای مداوم، میتواند در آینده نزدیک به بروز بحران اقتصادی بینجامد؛ بنابراین برای خروج از شرایط خطیر کنونی هیچ راهی جز تن دادن به اصلاحات ساختاری و همهجانبه بودجه وجود ندارد.
ابعاد اصلاح ساختار بودجه
اصلاحات بودجه در ۴ محور اصلی دستهبندی میشود: ۱- تامین منابع درآمدی پایدار برای بودجه عمومی: بخش بزرگی از بودجه فعلی کشور صرف هزینههای جاری میشود. در یک نظام بودجهریزی سالم، تمام هزینههای جاری و مستمر باید از طریق درآمدهای پایدار نظیر مالیات تامین شوند، این در حالی است که در ایران بخش قابلتوجهی از هزینههای جاری از طریق منابع حاصل از فروش نفت و استقراض تامین میشود. اصلاح معافیتهای مالیاتی، اخذ مالیات بر عایدی سرمایه و مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر ثروت از مهمترین اقدامات در راستای تامین منابع پایدار است. قدم مهم بعدی، اصلاح رابطه نفت و بودجه بهمنظور قطع وابستگی مستقیم منابع بودجهای به درآمدهای نفتی است. درآمدزایی دولت از داراییهایش نیز میتواند به تامین منابع پایدار بینجامد. در این راستا ارتقای مستندسازی داراییهای دولت یکی از شروط لازم محسوب میشود. ۲- مدیریت هزینهها و مصارف عمومی: سازکارهای فعلی در زمینه پرداختهای جاری و عمرانی بهگونهای است که علاوه بر عدم نظارت بر عملکرد و کارآیی پایین هزینهها (و درنتیجه اسراف بیتالمال) زمینه بروز مفاسد احتمالی را نیز فراهم میکند. پرداخت مستقیم به ذینفع نهایی، ایجاد سازکار بازبینی و مدیریت هزینهها، حذف موازیکاری دستگاهها و اصلاح نحوه پیدایش و تعریف پروژههای عمرانی، از مهمترین گامها در اصلاح رویههای مرتبط با هزینههای عمومی است. علاوه بر این، بازنگری در سیاستهای حوزه صندوقهای تامین اجتماعی (که بار مالی سنگینی برای بودجه دولت ایجاد کردهاند) از جمله اصلاحات پارامتریک، اقدام ضروری دیگری برای مدیریت هزینههاست. بخش دیگر مخارج دولت را سیاستهای حمایتی تشکیل میدهند. در کوتاهمدت با قطع یارانه دهکهای پردرآمد و در میانمدت با اتصال نظام حمایتی به نظام مالیاتستانی (با اجرای نظام مالیات بر مجموع درآمد اشخاص) میتوان ضمن افزایش دقت حمایت از گروههای هدف، از تحقق حداقل درآمد برای همه اقشار جامعه کسب اطمینان کرد. ۳- اصلاح فرآیندهای تهیه، تدوین، تصویب، اجرا و نظارت بودجه: بخشی از ناترازیهای ایجادشده در بودجه طی دهههای اخیر، بهطور مستقیم با رویهها و فرآیندهای بودجهریزی در ارتباط است. اصلاح نشدن این فرآیندها میتواند سایر اصلاحات فوق را بیتاثیر کند. افزودن دامنه شمول بودجه به عملیات مالی فرابودجهای دولت، اصلاح سازکار تخصیص و حل مسئله بیشبرآوردی منابع، تعیین حدود و اختیارات دولت و مجلس در تهیه و تصویب بودجه و به تبع آن نحوه بررسی بودجه در مجلس، از موارد مهم در این راستا است. ۴- اصلاح ساختار و رویههای بودجه شرکتهای دولتی: یکی از وجوه اهمیت بودجه شرکتهای دولتی آن است که میتواند بهصورت بالقوه منشأ ناترازیهای دیگری باشد که پس از مدتی در قالب بدهیهای دولت بروز میکند. چالشهای بودجه شرکتهای دولتی متعدد است، از اشکالهای مبنایی نظیر فقدان تعریف مشخصی از بودجه شرکتهای دولتی تا ضعفهای اساسی در فرآیند بودجهریزی که موجب تداخل وظایف و صلاحیتهای مجامع عمومی شرکتهای دولتی و سازمان برنامه و بودجه شده و بیمسئولیتی مجامع عمومی شرکتها در قبال بودجه را بهدنبال داشته است. بخش مهمی از آسیبهای حوزه بودجهریزی شرکتها به عدم تمایز شرکت دولتی از سایر دستگاههای اجرایی (یکسانانگاری) در سپهر ذهنی سیاستگذاران بازمیگردد. ازسوی دیگر آسیبهای ناشی از ضعف فرآیند بودجهریزی دارای آثار بسیار مهم سرریز در سایر حوزههای فعالیت شرکتهای دولتی شده که از مهمترین آنها میتوان به تضعیف شدید توان سرمایهگذاری شرکتهای دولتی اشاره کرد، این در حالی است که یکی از مهمترین کارکردهای شرکتهای دولتی در ایران و جهان، سرمایهگذاری است که در سیاستگذاریها و ارزیابیها مورد غفلت قرار گرفته است.