-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->عبدالله توکلی‌لاهیجانی

هرقدر پول بدهید آش می‌خورید

عبدالله توکلی‌لاهیجانی ـ مدیرکل دفتر صنایع خودرو وزارت صنعت، معدن و تجارت

هرقدر پول بدهید آش می‌خورید

طراحی و توسعه محصولات با برند خودی، رمز پایداری در توسعه صنعت خودرو است، یعنی اگر یک خودروساز برند و پلتفرم بومی خود را داشته باشد، می ‌ تواند زنجیره ارزش خود را شکل دهد و توان ساخت داخل را بالا ببرد و خدمات پس از فروش متنوع به مشتریان ارائه کند و در غیر این صورت، توفیق زیادی در این موارد نخواهد یافت.

این مسیری است که همه کشورهای صاحب صنعت خودرو طی کرده ‌ اند و آنهایی که به حلقه توسعه و طراحی محصولات با پلتفرم خودی مسلط شده ‌ اند، توانسته ‌ اند به موفقیت برسند و منافع بالایی کسب کنند. برای مثال، می ‌ توان به شرکت برلیانس چین اشاره کرد که با یکی از خوشنام ‌ ترین برندهای خودروسازی جهان یعنی BMW به ‌ عنوان شریک خارجی مشارکت دارد و در حقیقت تولیدکننده محلی محصولات BMW در چین است، اما به ‌ همین میزان هم اکتفا نکرده و به ‌ طور مثال در چند سال اخیر یک مرکز تحقیقات ۲۰۰۰ نفره ایجاد کرده و هر سال ۲ پلتفرم جدید طراحی می ‌ کند و به ‌ سمت خودروی برقی حرکت کرده است و برای برلیانس مهم است که به توسعه محصولات با برند خودی مشغول شود.

بررسی مقایسه ‌ ای رشد ناخالص تولید ملی کشورها نشان می ‌ دهد که کشور ما نیز از منظر قدرت خرید در زمره بازارهایی قرار می ‌ گیرد که حجم اصلی بازار آن متعلق به محصولاتی ارزان، اما کارآ است و به ‌ طورطبیعی چنین محصولاتی نمی ‌ توانند محل عرضه آخرین فناوری ‌ های نوین باشند، بلکه بالعکس کافی است، از منظر مشتریان «به ‌ اندازه کافی» خوب باشند. در این شرایط، پارادایمی به نام «مهندسی مقتصدانه» زاده می ‌ شود؛ پارادایمی که در آن با نوآوری ‌ های ساده ‌ ای که کارکرد اصلی کالا را تضمین می ‌ کند و با حذف زوائد، می ‌ تواند کالا یا خدمت را با پایین ‌ ترین نرخ در اختیار مشتری قرار دهد.رویکرد اصلی جاری صنعت خودرو در کشور برای افزایش میزان داخلی ‌ سازی، تمرکز بر برگزاری میزهای داخلی ‌ سازی است. در این میزها، قطعات و سیستم ‌ هایی که در عمل تاکنون داخلی ‌ سازی نشده ‌ اند، قرار می ‌ گیرند و از صنعتگران و شرکت ‌ های دانش ‌ بنیان دعوت می ‌ شود، به داخلی ‌ سازی این قطعات یا مجموعه ‌ ها توجه کافی داشته باشند تا در صورت تولید، خودروسازان خرید آنها را تقبل کنند.

بدیهی است، آنچه برگزارکنندگان را به برگزاری میزهای داخلی ‌ سازی وامی ‌ دارد، این پندار است که آنچه سبب عدم ‌ داخلی ‌ سازی قطعات و مجموعه ‌ ها شده یا اطلاع ‌ رسانی درست به دست ‌ اندرکاران حوزه صنعتی کشور درباره قطعات داخلی ‌ سازی نشده است یا اینکه مانعی فنی و از جنس دانشی بر سر راه داخلی ‌ سازی وجود دارد که کمک گرفتن از شرکت ‌ های دانش ‌ بنیان می ‌ تواند باعث غلبه بر این مانع شود. بنابراین انتظار خودروساز آن است که شرکت ‌ کنندگان بتوانند همان قطعه نمایش داده ‌ شده روی میز داخلی ‌ سازی را در کشور تولید کنند، حال آنکه ممکن است آنچه باعث تحقق نیافتن داخلی ‌ سازی قطعات و مجموعه ‌ های مذکور شده است، از جنس نقص اطلاع ‌ رسانی یا از جنس دانشی نباشد و مانع دیگری سبب شده باشد که تاکنون آن قطعات، داخلی ‌ سازی نشده باشند. از جمله معضلات دیگر، مربوط به قطعات و مجموعه ‌ هایی است که در آنها قابلیت فرآیندی موردنیاز برای تحقق محصول در داخل کشور مهیا نشده است. برای مثال، تولید نشدن فولادهای استحکام بالا در کشور سبب می ‌ شود که نتوان قطعات طراحی ‌ شده بر این اساس را در داخل کشور تولید کرد؛ همچنین نبود دستگاه بافنده مناسب برای ایجاد قطعه flexible joint در اگزوز، می ‌ تواند مثالی از این دسته محسوب شود. حال پرسش مهم این است که چرا طراحی محصولات داخلی برمبنای قابلیت ‌ های فرآیندی کشور پایه ‌ ریزی نشده است؟

ممکن است این پاسخ از سوی خودروسازان مطرح شود که نمی ‌ توان در محصول از پیشرفت ‌ های روز جا ماند. این پاسخ اگرچه درست است، اما مسیر پیشرفت، همزمانی و توازنی را بین قلمروهای مختلف توسعه محصول می ‌ طلبد، یعنی لازم است مطابق نقشه ‌ راه مشخص، قابلیت ‌ های فرآیندی تعریف ‌ شده ‌ ای در کشور ایجاد شوند و سپس طراحی محصول براساس آن قابلیت ‌ های فرآیندی انجام پذیرد. مسیر برعکس سبب می ‌ شود تا به ‌ ازای نفعی اندک، زیان عظیمی به منابع ارزی کشور وارد شود.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*