مجلس یازدهم نمره خوبی نمیگیرد
مجلس فعلی در روزهای اخیر با دولت در تضاد قرار گرفته است. کار به جایی رسیده که تغییرات در لایحه بودجه ۱۴۰۳ موجب شده سازمان برنامه و بودجه اطلاعیه منتشر کند و تلویحا بگوید که اگر در سال آینده ناترازی رخ داد، مسئول آن نمایندگانی هستند که مصارف بودجه را افزایش دادند.
مجلس فعلی در روزهای اخیر با دولت در تضاد قرار گرفته است. کار به جایی رسیده که تغییرات در لایحه بودجه ۱۴۰۳ موجب شده سازمان برنامه و بودجه اطلاعیه منتشر کند و تلویحا بگوید که اگر در سال آینده ناترازی رخ داد، مسئول آن نمایندگانی هستند که مصارف بودجه را افزایش دادند. به این ترتیب مجلسی که از جدیترین حامیان دولت سیزدهم بود، با اختلافاتی بیش از انتظار به روزهای پایانی خود نزدیکتر میشود.
در این زمینه علی قنبری، عضو هیات علمی دانشگاه تربیت مدرس، میگوید: «رویکردی که با عنوان «حاکمیت یکدست» طرح شد، با انحصاری کردن قدرت در دست یک جناح خاص، در عمل زمینه را برای تشکیل چنین مجلسی که عملکرد آن جای دفاع ندارد فراهم کرد. این یکدستسازی موجب میشود عملکرد نمایندگان مجلس نه برمبنای اقدامات متعهدانه و مردمیشان سنجیده شود که کارنامه اعمالشان برمبنای همسویی با جناح حاکم آماده شود. به همین دلیل مسائلی که مستقیما به زندگی مردم مرتبط بود را در حاشیه کارهای دیگری که برای مردم خوشایند نیست، صرفا بیان کردند، اما از انجام اقداماتی که به سود سفره مردم و رفاه عمومی بود خودداری کردند.»آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگوی صمت با این کارشناس اقتصاد است.
در روزهای پایانی مجلس یازدهم قرار داریم. بهعنوان کارشناسی که سابقه حضور هم در قوه قانونگذاری و هم در دستگاه اجرایی را دارید، عملکرد این دوره نمایندگان را چطور ارزیابی میکنید؟
در آغاز کلام باید با صراحت بگویم که از نظر من این مجلس بسیار غیرقابل قبول عمل کرد و نمیتوان به آن نمره مناسبی داد. برای اینکه بخواهم نظرم را بازتر کنم باید به وضعیت فعلی کشور رجوع و آن را با زمانی که نمایندگان دوره فعلی وارد بهارستان شدند، مقایسه کنیم. بهواقع میتوانیم بگوییم در عمده شاخصهای کلان، کشورمان وضعیت بدتری نسبت به گذشته پیدا کرده است.
فکر میکنید چه چیزی موجب ناکامی این مجلس بود؟
من فکر میکنم یک رویکرد سیاسی خاص پس از انتخابات سال ۹۶ در نظام تصمیمگیری کشورمان شکل گرفت؛ مبنی بر اینکه بهتر است دولت بهجای اینکه در تقابل با دیگر جناحهای سیاسی و بهطور مشخص اصولگرایان قرار بگیرد، همسو و همراه با آنها باشد. این ذهنیت یک ذهنیت سیاسی است و شاید نباید خیلی در حوزه اقتصادی موردبحث قرار بگیرد، اما در شرایط فعلی که اقتصاد کشور ما بهشدت سیاستزده شده و حتی انتخابات در کشور دیگری چون ایالات متحده هم میتواند بر افزایش یا کاهش قیمت یا ثبات بازار ارز ایران موثر باشد، حتما اقدامات سیاسی در داخل کشور هم تبعاتی در حوزههای دیگر از جمله حوزه اقتصاد خواهد داشت.به همین دلیل رویکردی که با عنوان «حاکمیت یکدست» طرح شد، با انحصاری کردن قدرت در دست یک جناح خاص، در عمل زمینه را برای تشکیل چنین مجلسی که عملکرد آن جای دفاع ندارد فراهم کرد. این یکدستسازی موجب میشود عملکرد نمایندگان مجلس نه برمبنای اقدامات متعهدانه و مردمیشان سنجیده شود که کارنامه اعمالشان برمبنای همسویی با جناح حاکم آماده شود. به همین دلیل مسائلی که مستقیما به زندگی مردم مرتبط بود را در حاشیه کارهای دیگری که برای مردم خوشایند نیست، صرفا بیان کردند، اما از انجام اقداماتی که به سود سفره مردم و رفاه عمومی بود خودداری کردند.
فکر میکنید در این دوره مشکلات تشدید شدند؟
بهوضوح مشکلات و بحرانها در دوره فعلی مجلس شورای اسلامی تشدید شد. باید از نرخ گوشت تا نرخ دلار فعلی را با روزی که این نمایندگان وارد بهارستان شدند مقایسه کنیم و سپس دغدغههای آنها در این مدت که چقدر به فشارهای اقتصادی بیربط بود را کنار هم بگذارید تا با من همنظر شوید و عملکرد ناموفق این مجلس را تایید کنید.پیش از اینکه مجلس فعلی تشکیل شود هم نرخ تورم در اقتصاد ایران بسیار بالا بود. حتی پیش از تحریمهای سال ۹۰ هم میانگین بلندمدت نرخ تورم کشورمان ۲۰ درصد بود و این مهم در حالی رخ میداد که میانگین جهانی تورم کمتر از ۵ درصد بود. بر این اساس میتوان گفت تورم بالا یک بیماری مزمن در اقتصاد ایران محسوب میشود که سابقه درازی هم پیدا کرده است. با این همه در ۴ سال گذشته که مجلس فعلی ساکن بهارستان بود نرخ تورم به بیش از ۲.۵ برابر میانگین نیم قرن گذشته کشور افزایش پیدا کرد. بهطور مثال در سال گذشته نرخ تورم به بیش از ۵۰ درصد رسید که یک رکوردشکنی منفی و تلخ بود. ضمن اینکه ظرف 3 سال گذشته نرخ تورم به کمتر از ۴۰ درصد هم نرسیده تا رسیدن به همان نرخ نامعقول تورمی کشورمان هم تبدیل به یک آرزوی دوردست شود.
چه نمرهای به عملکرد مجلس یازدهم میدهید؟
بهطور حتم نمره قبولی نمیدهم؛ بهویژه اینکه در دورهای سکان امور را بهدست گرفتند که از نظر سیاسی و جناحی با قوه قضاییه، دولت و همچنین دیگر نهادهای تصمیمگیری یکدست و همسو بودند. به همین دلیل عملکرد ناموفق و ناکام آنها بیش از هر دوره دیگری میتواند بیانگر ضعف و ناتوانی نمایندگان فعلی باشد.
شما در دوره ششم نماینده مجلس بودید. در آن زمان هم دولت و مجلس هر دو به جناح اصلاحطلب منتسب بودند. عملکرد آن دوره را هم بهدلیل یکدستی دولت و مجلس ناموفق میدانید؟
برعکس؛ من حاضرم بر سر اینکه مجلس ششم در میان تمام ادوار مجلس شورای اسلامی و شورای ملی کشورمان، یعنی از زمان مشروطه تا امروز جزو بهترین و موفقترین مجالسی بوده که داشتیم، بحث کنم. از قضا یکی از افتخارات من هم حضور در چنین مجلسی است که از نظر تعداد کارشناس، مدیر باتجربه، نماینده متخصص و صاحبنظر کیفیتی بیش از هر زمان دیگری داشت و توانست با همکاری دولتی که توسعهگراتر از دولتهای دیگر پس از انقلاب بود و گرایش روشنی به اصلاحطلبان داشت، کیفیت زندگی مردم را بهبود بخشد.
شما از یکدست بودن دولت، مجلس و حاکمیت بهعنوان یک عامل ناکامی مجلس فعلی نام بردید. چرا چنین توجیهی را برای زمانی که خودتان نماینده مجلس بودید، قبول ندارید؟
به این دلیل مشخص که در آن زمان دولت و مجلس از نظر سیاسی به یک جناح تعلق داشتند و بهنوعی اصلاحطلبان در هر دو نهاد تفوق داشتند، با این حال بخش مهمی از تنشها و موانعی که در آن زمان ایجاد شد ناشی از چنددستگی جناحی در حاکمیت بود که در این مجلس برطرف شده است.
به این ترتیب یکدستی که در دوره فعلی حاکم شده و مشاهده میکنیم در هیچ دوره دیگری وجود نداشت. ضمن اینکه در آن زمان کیفیت نمایندگان با امروز متفاوت بود و حتی باوجود اینکه اعضای مجلس با آقای خاتمی همسویی داشتند و بخش مهمی از نمایندگان دوره ششم از حامیان و فعالان ستاد او بودند، تعهدی که به مردم و بهبود زندگی عموم تودههای ایرانی داشتند موجب میشد به بدهبستان سیاسی و شخصی نپردازند و در آن زمان بارها و بارها با دولت وقت و همسوی خود دچار مشکل شدند. در آن زمان نمایندگان در دفلع از مسائلی که فکر میکردند به سود کشور است، مانند مجلس فعلی خود را در محدودیت حس نمیکردند.ضمن اینکه در مجلس ششم بسیاری از افرادی که سابقه وزارت یا معاونت وزیر داشتند و به امور کاملا آشنا بودند، صاحب کرسی شدند. واقعیت این است که من معتقدم مجلس ششم نمادی از کارآمدی مجالس در سالهای پس از انقلاب بوده و باید مایه مباهات باشد.اگر تعداد و کیفیت کارشناسان آن مجلس را با مجالس بعدی مقایسه کنید متوجه میشوید که چگونه بهتدریج کیفیت مجالس کشورمان و متعاقب آن نظام قانونگذاری تضعیف شد. فقط توجه کنید که از آن مجلس برنامه توسعه چهارم در آمد و در مجلسهای بعدی با تعدد و موازیکاری قوانین مواجهبودیم و در نهایت هم چیزی تحت عنوان برنامه هفتم به تصویب رسید که قابلقیاس با برنامههای توسعه آن زمان نیست.
مشکلی که امروز ما با آن دست به گریبان هستیم این است که بهدلیل کنار گذاشتن سلایق و جناحهای دیگر، در نظام تصمیمگیری گاهی با کاهش افراد توانا و کارآمد مواجه میشویم. در هر حال مجلس فعلی بسیار ضعیفتر از هر مجلس دیگری بود. درحالی که مجلس فعلی در یکی از دورههای حساس کشورمان و در میانه تحریمها و بحرانها سر کار آمد و نظارهگر تشدید بحرانها شد.
چشمانداز مجلس آینده را چه میبینید؟
به نظر میرسد ریلی که امروز سیاستگذاران روی آن میرانند همان ریلی است که حاکمیت یکدست فعلی را ساخت و از سال ۹۸ بر انتخابات کشورمان سایه انداخته و با برخی از ردصلاحیتها درباره افراد یا گروههای غیرهمسو مواجهیم. هرچند بسیاری هم خلاف این نظر را دارند و معتقدند انتخابات با حضور تمام افراد از تمام جناحها خواهد بود. در هر حال در بر همان پاشنه میچرخد و به همین اعتبار شاید سخت بتوان چشمانداز روشنی برای تغییرات گسترده برای آینده متصور بود.