-

از چاه تا بهره‌برداری نهایی

امیرحسن کاکایی-عضو هیات‌علمی دانشگاه علم و صنعت

در ایران سال‌هاست کارهای متعددی برای کاهش مصرف انرژی انجام می‌شود و شخصا در پروژه‌های متعددی در صنایع انرژی‌بری مانند کاغذ، سیمان، فولاد، خودرو، لوازم‌خانگی و ساختمان مشغول به تحقیق و کارهای اجرایی بوده‌ام. امروز دیگر بر کسی پوشیده نیست که این کارها، به‌هیچ‌وجه کافی نبوده و همچنان مصرف انرژی در انواع آن رو به رشد نامتناسب است و آلودگی هوا در ایران روزبه‌روز بیشتر می‌شود. چند دلیل کلیدی در این نوشتار موردتوجه قرار می‌گیرد.

نخستین مسئله اینکه اصولا نرخ انرژی در ایران ارزان است. براساس آزمایش‌های انجام‌شده، اگر کتری متوسطی را روی شعله کوچک بگذارید، مصرف آن حداقل ۳۰ درصد پایین‌تر از استفاده از شعله متوسط اجاق گاز است. نکته جالب‌تر اینکه بهترین فناوری‌های روز مشعل اجاق گاز را هم استفاده کنیم، حداکثر یکی، دو درصد بازدهی را از مشعل‌های فعلی بالاتر می‌بریم، در حالی‌که هزینه بیشتری برای آن فناوری باید بپردازیم. اما چرا مردم هنگام مصرف به این جزییات ساده توجه نمی‌کنند؟ چون، نرخ گاز آنقدر پایین است که حتی ارزش ندارد چند دقیقه به آن فکر کنیم. من امتحان کرده‌ام. روش‌های مشابه بسیاری در واحدهای مسکونی و محل کار وجود دارد که می‌توانیم با آنها در مصرف آب و برق و گاز صرفه‌جویی کنیم. اما بیشتر جوامعی که در آنها رفت‌وآمد دارم، حاضر نیستند آن روش‌ها را به‌کار بگیرند.

گاهی هم که برای همراهی، آنها را به‌کار می‌گیرند، پس از مدت کوتاهی، روش بهینه کنار گذاشته می‌شود. برخی تصور می‌کنند با ورود فناوری همه مسائل حل می‌شود. مثال واضح آن، سیستم‌های خودکار برای خاموش و روشن شدن لامپ است که مدتی مورد استقبال برخی نهادها و واحدهای مسکونی لوکس بود. اما امروز شما راحت می‌توانید مشاهده کنید که این سیستم‌ها به‌تدریج که از کار می‌افتند، کسی دنبال بازسازی آنها نمی‌رود و دوباره به همان سیستم‌های قبلی بازمی‌گردیم. از آن جالب‌تر اینکه امروز از لامپ‌ها در نمای ساختمان‌ها استفاده می‌شود؛؟ یعنی فقط هزینه می‌کنیم تا نمایش بدهیم اما حاضر نیستیم دستمان را بالا بیاوریم و پشت سرمان هنگام خروج از یک اتاق، لامپ را خاموش کنیم. برگردم به حیطه صنعت و خودرو، چند سال پیش با مفهومی به‌نام گرمایش درجا آشنا شدم. ظاهرا رانندگان کامیون و تریلی هنگام انتظار برای تحویل یا گرفتن بار از گمرکات یا انبار شرکت‌ها، در زمستان‌ها برای اینکه سردشان نشود، خودرو را روشن نگه می‌دارند و از بخاری آن استفاده می‌کنند. حدود ۲۰ سال پیش در سازمان بهینه‌سازی سوخت کشور یک نفر پروژه بزرگی تعریف کرده بود که یک سیستم بخاری مستقل به این کامیونداران و تریلی‌ها بدهد تا کمی مصرف سوخت را کاهش دهند.

نمی‌دانم چه بر سر آن طرح آمد اما همین‌قدر می‌دانم که این روزها، آنقدر ناوگان حمل‌ونقل باری ما کهنه شده که هر کاری کنیم، تا وقتی این خودروهای ۳۰ تا ۵۰ ساله حرکت می‌کنند، آلودگی همچنان بیشتر می‌شود. بماند این روزها با پدیده جدیدی روبه‌رو شدم که مرا یاد ۲۰ سال پیش انداخت: خوابیدن در خودرو روشن در تهران. باور نکردنی اما حقیقتی تلخ است. کار به جایی رسیده که باید از آن سیستم‌های گرمایش درجا برای خودروهای سواری طراحی کنیم. اما واقعیت چیز دیگری است. با ارائه چنین فناوری، مسئله اصلی را حل نکرده‌ایم. تا وقتی انرژی ارزان است، نمی‌توان نظام اقتصادی و مصرف انرژی را اصلاح کرد. چون نه برای مصرف‌کننده ارزش‌آفرین است و نه برای تولیدکننده استفاده از فناوری‌های جدید، سودآور.

در خودرو این موضوع خیلی واضح است. چه کسی است که نداند خودرو فرسوده برای سلامتی جامعه ضرر دارد؟ اما چرا روزبه‌روز تعداد خودروهای فرسوده بیشتر می‌شود؟ چون خودرو گران است، درآمدها پایین و سوخت در مقابل هزینه‌های دیگر، تقریبا مجانی است. هر قدر خودرو شما فرسوده‌تر باشد و سوخت بیشتری مصرف کنید، از نظر اقتصادی به‌صرفه‌تر است. اما کمی عمیق‌تر شویم، مشاهده می‌کنیم موضوع به همین‌جا منحصر نمی‌شود. متاسفانه نه‌تنها در سطح مصرف‌کننده برای انرژی ارزش قائل نیستیم، بلکه در سطح مسئولان و کلان کشور هم به‌شدت در این زمینه بی‌مبالات هستیم. بازده واقعی نیروگاه‌ها و خطوط انتقال برق، سیستم‌های انتقال گاز و خطوط آن، ناوگان حمل سوخت و تلفات تبخیری آن، همگی نشان از بی‌توجهی مسئولان به این امر خطیر است. از آن بدتر، یک موضوع جدید دیگر هم مطرح شده و آن بازده بهره‌برداری از چاه‌های نفت و گاز است. من که سوادش را ندارم اما ظاهرا برای اینکه از یک چاه با کمترین انرژی در بلندمدت‌ترین زمان ممکن بهره‌برداری کنیم، لازم است رژیم مصرف را کنترل کنیم. اما با بهره‌برداری بی‌رویه و غیراصولی از چاه‌ها، ظاهرا به‌تدریج توان تولید کشور پایین آمده است.

در مصرف هم همین بی‌توجهی دیده می‌شود. مسئولان روی خودروساز و مصرف‌کننده فشار وارد می‌کنند تا از فناوری‌های بالاتر و استانداردهای یورو ۵ استفاده کنند اما از آن‌سو، نظام حمل‌ونقل تقریبا قفل کرده و روزبه‌روز ترافیک سنگین‌تر و بازدهی حمل‌ونقل کمتر می‌شود و هزینه‌ها افزایش می‌یابد. با توجه به اوضاع بحرانی آلودگی هوا و کمبود انرژی (گاز، بنزین، گازوئیل و برق) لازم است مسئولان یک بازنگری اساسی در سیاست‌گذاری‌ها و سرمایه‌گذاری‌های انجام دهند.

باید کل چرخه از چاه تا مصرف مورد مطالعه قرار گیرد و سیاست‌گذاریی‌ها متوازن انجام شود. خواهشمند است از راه‌حل‌های جزئی‌نگر که مانند مُسکن عمل می‌کنند، پرهیز شود. به‌عنوان مثال، با ورود خودرو برقی به ناوگان شاید کمی مردم هیجان‌زده و دانشگاهیانی مانند من، خوشحال شوند اما با بازده انتقال برق فعلی و استفاده از مازوت در نیروگاه‌ها و ترافیک موجود، عملا این سرمایه‌گذاری بزرگ، فقط اتلاف‌وقت و سرکار گذاشتن مردم است.

اصولا معیار موفقیت طرح‌های کاهش مصرف انرژی باید از مصرف خود مصرف‌کننده، به آثار کلی آن از چاه تا مصرف نهایی تغییر یابد و راه‌حل‌های جدید و متهورانه ارائه شود؛ راه‌حل‌هایی مانند استفاده حداکثری از دولت الکترونیک، توسعه حمل‌ونقل ریلی درون‌شهری و برون‌شهری، بازنگری در نظام حمل‌ونقل داخل شهری، استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر پراکنده و ارتقای فناوری‌های تولید و انتقال و در کنار آن واقعی‌سازی نرخ حامل‌های انرژی، حداقل‌هایی است که می‌توان به آن اشاره کرد. به‌این‌ترتیب شاید بتوانیم خود را از این گرداب بزرگ مصرف در چند سال آینده بیرون آوریم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*