ما خلاف جهت حرکت میکنیم
نقی نبئی _فعال معدنی
کشور در بحث ارتقای بهرهوری حوزه معدن با چند چالش بزرگ روبهرو است. چالش اول در حوزه اکتشاف است. ما اکتشاف کیفی محدودی انجام دادهایم و بخش زیادی از ذخایر معدنیمان را ارزیابی کیفی نکردهایم.
گفته میشود کشور ما، باتوجه به شرایط زمینشناسی خاصی که دارد از ذخایر ارزشمندی برخوردار است،اما آنها را مستندسازی اکتشافی نکردهایم و هزینه اکتشافی چندانی برای آن انجام ندادهایم.
بهعلاوه بسیاری از ظرفیتهای ذیقیمت فلزی کشورمان بهویژه عناصر نادر خاکی، فلزات ارزشمند نظیر عناصر گروه پلاتین، طلا، نقره و بسیاری از ظرفیتهای فلزی دیگر ـ که در کشورهای معدنی دنیا روی آن کار میشود ـ را بهصورتکامل اکتشاف نکردهایم. مشکل دیگر این است که اکتشافات عمیق و زیرسطحی بهندرت انجام شده است و اینها همه ناشی از فقدان سرمایهگذاری بهینه در حوزه معدن و ضعف مشوقهای سرمایهگذاری در این حوزه بهویژه از طرف نهادهای دولتی بوده است.
البته بخش غیردولتی دارد با بضاعت خود اکتشافاتی را انجام میدهد، اما هزینهای که میتواند تقبل کند، متناسب با ظرفیتهای معدنی نهفته کشور نیست.
دومین مشکل حوزه معدن، بخش فرآوری است و هنوز زنجیره ارزش معدن تکمیل نشده است. بهعبارت دیگر باید زنجیره ارزش را بهسمت تکامل سوق داد و باید به موضوع فرآوری اهمیت بیشتری دهیم.
در بعد کمی ما در برخی زمینهها مانند تولید فولاد و تولید مس کاتد پیشرفتهای قابلتوجهی داشتیم،اما در بعد کیفی باز هم در زمینه فرآوری مواد معدنی بهویژه استحصال فلزات ارزشمند، کوتاهی فراوانی داشتیم. اگر میخواهیم بخش معدن را حرکت دهیم، باید علاوه بر اکتشاف، فرآوری و ایجاد ارزشافزوده را جدیتر بگیریم.
بهعنوان مثال ما در حال حاضر ذخایر ارزشمندی از لیتیوم ـ چه در آبهای دریاچهای و دریایی جنوب ایران و چه در سنگهای حوزههای نمکیمان ـ داریم اما بهدلیل ضعف سرمایهگذاری در حوزه فناوری استحصال نتوانستهایم این ماده ارزشمند را در کشور فرآوری کنیم. بخش قابلتوجهی از سنگ کروم بهصورت خام صادر میشود که در آن ذخایر ارزشمند عناصر گروه پلاتین را داریم که بلااستفاده باقی مانده است.
بهعقیده من اگر میخواهیم سهم معدن در تولید ناخالص داخلی را بالا ببریم، باید برای 2 مقوله اکتشافات کیفی ـ هم از بعد اکتشاف ذخایر ارزشمند فلزی نادر و ذیقیمت و هم موضوع اکتشاف زیرسطحی ـ برنامهریزی کنیم و اهتمام بیشتری نشان دهیم. این برنامه باید با حمایتهای مالی تقویت و مشوقهایی برایش تعریف شود اما در حال حاضر داریم در خلاف جهت این موضوع حرکت میکنیم.
نکته قابل ذکر دیگر این است که صدور پروانه اکتشاف منوط به استعلام از ارگانهایی مانند منابع طبیعی شده است اما بیش از 90 درصد از استعلامها با جواب منفی این نهاد دولتی مواجه میشود. این موضوع به چالش بزرگی در بخش اکتشاف تبدیل شده است.
موضوع دیگر، بحث فرآوری است. در این بخش هم باید مشوقهایی در نظر گرفته شود چه در بخش تخفیف حقوق دولتی و عوارض صادراتی و چه بحث مالیات و مطالبات. اگر مشوقهایی برای معدنکاران در نظر بگیریم، میتوانیم بخش فرآوری را، از بعد کمی و کیفی تقویت و سرمایهها را جذب این صنعت کنیم.
لازم بهذکر است بخش زیادی از مشکلات اقتصادمان بهواسطه نقدینگی سرگردان ایجاد شده است. شاید یکی از بهترین زمینههایی که میتوان از این نقدینگی سرگردان استفاده کرد بخش فرآوری مواد معدنی است. اگر این اتفاق بیفتد، هم مشکلات ناشی از نقدینگی سرگردان برطرف میشود و هم سرمایه قابلتوجهی به این بخش تزریق خواهد شد.
تنها راهحل این است که مشوقهایی را تعریف کنیم، بهویژه برای افرادی که در بحث فرآوری ـ در بحث استحصال عناصر نادر و بسیار ذیقیمت و فرآوری کیفی آنها - فعالیت میکنند، زیرا با پیشرفت فناوری، روزبهروز تقاضا برای آنها افزایش پیدا میکند. یکی از این محصولات همانطور که گفته شد، لیتیوم است؛ چون در باتریهای خودروهای الکتریکی بهکار رفته است، بهزودی درخواست بسیار بالایی پیدا خواهد کرد.
در خاتمه، برآوردهای میدانی حاکی از آن است که سهم معدن در تولید ناخالص داخلی را میتوان تا ۱۰ درصد میزان موجود ارتقا داد، بنابراین اگر به این 2مقوله توجه ویژهای شود و بخش دولتی مشوقهایی برای حمایت از آن در نظر گیرد، امنیت سرمایهگذاری در این حوزه پدیدار میشود و میتواند به بهرهوری در حوزه معدن بینجامد.