قیمتگذاری خودرو قابلدفاع نیست
بابک صدرایی-کارشناس حوزه خودرو
خودرو یک کالای اقتصادی با نرخ تمامشده مشخص است، اما متاسفانه در کشور ما مصلحت یا شهامت اعلام نرخ تمامشده برای خودرو وجود ندارد. این یک واقعیت است و باید آن را پذیرفت که نرخ خودرو هم در شرایطی که تمام کالاها و خدمات افزایش نرخ داشته، باید افزایش یابد. اگر به نرخ کارخانهای خودروها نگاهی بیندازید، خواهید دید در مقایسه با افزایش قیمتی که در سایر کالا در یکی، دو سال اخیر شاهد بودهایم، تغییر چندانی نداشته است. جدا از سیاستهایی که خودروسازان بزرگ ما دنبال میکنند، واقعیت این است که دو خودروساز بزرگ به لحاظ مدیریت هزینه و بهرهوری در شرایط بسیار بدی قرار دارند، اما از یک سو نمیتوانیم تمام این موارد را یکشبه برطرف کنیم و از سوی دیگر، اگر بخواهند با قیمتهای کنونی خودرو تولید کنند و بخشی از نیاز بازار را پاسخ دهند، زیان انباشته بسیار زیادی را متحمل خواهند شد. وقتی قیمتی غیرمنطقی و پایینتر از عرف برای خودرو تعیین میشود، بهنوعی به بازار سیاه دامن میزنند؛ یعنی اگر این رویکرد نادرست اصلاح نشده و نرخ خودرو واقعی نشود در نهایت شاهد این خواهیم بود که خودروساز عرضه خود را قطرهچکانی میکند یا از طریقی (در پشتی) خودرو را وارد بازار میکند و در نهایت این بازار است که نرخ نهایی خودرو را تعیین میکند و قیمتها سرسامآور میشود. واقعیت این است که اگر مثلا نرخ کارخانهای خودرویی که در بازار یک میلیارد تومان و درب کارخانه ۵۰۰ میلیون تومان است را به ۸۰۰ میلیون تومان افزایش دهیم، بلافاصله فروش آن را آغاز کنیم، محدودیتهایی مانند نداشتن پلاک فعال و... را برداریم و زمان تحویل هم ۲۰ روز تا یک ماه باشد، این اقدامات روی نرخ بازار تاثیر میگذارد و باعث میشود حباب قیمتی بازار تا حدودی شکسته شود؛ البته تا زمانی که نرخ ارز در همین سطح باشد، چون اگر نرخ ارز بالا برود، نرخ خودرو هم افزایشی خواهد شد. در مقابل اگر نرخ کارخانهای خودروها را افزایش دهیم و به خودروساز بگوییم خودرویی که دارد را با نرخ جدید و با شرایط محدودکننده مانند پلاک فعال و... عرضه کند، در بازار هم بهتناسب افزایش نرخ کارخانه، نرخ خودروها بالا میرود و فنر قیمتها رها میشود. این دو سناریو، پیشروی قیمتگذاری خودرو قرار دارد که اگر سناریوی اول اتفاق بیفتد، قدمی در جهت کنترل بازار است و اگر سناریوی دوم را دنبال کنند، قدمی در جهت تخریب بیشتر بازار برخواهند داشت.
اگر قیمتها افزایش پیدا نکند، این سوال پیش میآید که آیا خودروساز توان افزایش عرضه خودرو متناسب با نیاز بازار را دارد یا خیر؟ جواب واضح است؛ خیر. چگونه است که خودرو بهعنوان یک کالا یک نرخ اسمی مثلا ۳۰۰ میلیون تومانی دارد، یک نرخ بورس ۵۰۰ میلیون تومانی دارد و یک نرخ بازار آزاد. مشتری از کدام راه میتواند خودرو تهیه کند؟ قطعا خودرو ۳۰۰ میلیون تومانی با نرخ کارخانه بهدست هر مشتری نمیرسد. دولت هر قدر مکانیسمهای محدودکننده و پیشگیرانه را در مقابله با این واقعیت که خودرو باید گران شود، بهکار بگیرد، آتش بازار آزاد را داغتر میکند و در نهایت منجر به افزایش نرخ خودرو در بازار میشود. اینکه افزایش نرخ خودرو آثار تورمی دارد، یک واقعیت است. درباره گوشت، مرغ، لبنیات و... هم همین بوده و نمیتوان جلوی افزایش نرخ آنها را گرفت. هر کالایی قیمتی دارد که متاثر از تورم و نوسان نرخ ارز تغییر میکند. واضح است که نرخ کارخانه خودرو درحالحاضر غیرمنطقی است و زیان انباشته خودروسازان هم به همین دلیل است و با این قیمتها نمیتوان خودرو تولید کرد. نرخ واقعی خودروها، نه نرخ کارخانه است و نه بازار و باید خودروها ارزشگذاری شوند و قیمتگذاری آنها منطقی باشد تا هم حباب بازار فروکش کند و هم خودروساز انگیزه پیدا کند که خودروهایی بهتر، بیشتر و کارآمدتر تولید و عرضه کند.