سنگ روح دارد
علی سلگی-دبیر کل انجمن سنگ ایران
بازار مصرف سنگ ساختمانی کشور ما بیشتر داخلی است و هرچند ظرفیت صادراتی تا ۴ میلیون دلار وجود دارد، اما حجم صادرات در حدود ۳۰۰ میلیون دلار بوده و متاسفانه در سالهای گذشته این عدد نهتنها رشد نداشته که کاهش هم پیدا کرده است.بازارهای هدفی که میتوان برای سنگهای تزئینی کشور تعریف کرد، عبارتند از: هندوستان، ترکیه، کشورهای عربی و بازار سنگهای مرغوبتر هم ایتالیا و اروپا هستند.متاسفانه درحالحاضر، مجموعه مشخصی که بهصورت سیستماتیک بازار سنگهای ساختمانی را رصد و تحلیل کند، وجود ندارد. البته ایمیدرو، مرکز پژوهشهای مجلس، انجمن سنگ ایران و برخی انجمنهای دیگر بهصورت پراکنده فعالیتهایی را انجام میدهند، اما این مطالعات از انسجام کافی برخوردار نیست. اگر تحلیل بازارها بهخوبی انجام شود، میتواند برای مدیران دولتی تصمیمساز باشد و در برنامههای توسعهای بهطورویژه و جدی موضوع سنگ مطرح شود.
امکانات موجود در کشور برای ارتقای جایگاه تولید و فرآوری سنگ چندان قابلتوجه نیست. بهطورمعمول در ایران یک یا ۲ اره یا سیم برش در یک واحد کار میکند. گاهی اوقات واحدها بزرگتر میشوند و تعداد ارهها و سیم برشها را به ۲ عدد افزایش میدهند.در موارد بسیار خاص، که بهندرت دیده میشود، کارخانه فرآوری ۶ الی ۷ ماشین برش در اختیار دارد، اما میتوان با سرمایهگذاری در زمینه راهاندازی مگاپروژهها واحدهای فرآوری ایجاد کرد که حداقل ۵۰ ماشین برش سنگ داشته باشند.
یکی از بهترین کشورهای دنیا در این زمینه چین است که فعالیتهایش معمولا ابعاد بسیار بزرگی دارد و در طول سال میتواند میلیونها مترمربع سنگ تولید کند.فرآوری سنگهای تزئینی صنعتی است که نیاز به آب دارد، اما معمولا آب مورداستفاده، در فرآیند، بازچرخانی میشود. بهعبارتدیگر، آب در سیکل تولید دوباره به پروژه برمیگردد. در نتیجه، حجم مصرف و هدررفت آب در این چرخه زیاد نیست و میتوان با همان میزان آب که در شهرکهای صنعتی وجود دارد، مگاپروژهها را هم راهاندازی کرد. سرمایه اولیه این پروژهها بستگی به این دارد که در چه زمین و در چه موقعیت مکانی قرار است این واحدها را احداث شوند. پس نرخ زمین یکی از عوامل اثرگذار است. علاوه بر این، مگاپروژهها به سولههای عظیمی احتیاج دارند، اما هزینه سولهها خیلی زیاد نیست، در عوض تجهیزات و ماشینآلاتی که باید مورداستفاده قرار گیرد، از عوامل تعیینکننده سرمایه اولیه است. شاید بهطورتقریبی بتوان گفت هر مگاپروژه به ماشینآلات و تجهیزاتی بالای ۲۰ میلیون دلار نیاز دارد تا بتواند در مقیاسی قابلقبول کار خود را آغاز کند. بهطبع در بیشتر موارد، سرمایه اولیه تامین این پروژههای عظیم باید از طریق بانکها، صندوقهای بیمه یا از طریق بورس تامین شود.در هر مگاپروژه میتوان بیش از ۱۰۰ نفر را بهصورت مستقیم مشغول به کار کرد و صدها نفر هم بهصورت غیرمستقیم وارد فضای کار میشوند. با این حساب، میتوان گفت یک مگاپروژه میتواند چندین هزار نفر را بهصورت مستقیم و غیرمستقیم صاحب شغل کند. علاوه بر این، برای تامین سنگ این مجتمعهای بزرگ هم باید معادن و کارگاههای بیشتری فعال شوند که در نتیجه همراه با این پروژهها اشتغالزایی خوبی در کشور ایجاد خواهد شد.
گفته میشود که بازار بهسمت استفاده از سنگهای مصنوعی تغییر ذائقه داده است، اما بهگمان من، اگر کامپوزیت و سنگهای مصنوعی وارد بازار شدند، به این معنی نیست که سنگطبیعی بازار خود را از دست میدهد. دلایل چندی برای اثبات این موضوع میتوان برشمرد؛ اول اینکه سنگ روح دارد و بنابراین نسبت به مصنوعات، برای انسان جذابیت بیشتری دارد. دیگر اینکه طرحهای سنگ تکرارناپذیر است، اما کاشی، سرامیک، کامپوزیت و... با طرحهای واحد و یکسانی تولید میشود که حالت کلیشهای پیدا میکند و از آنجایی که مصرفکننده معمولا تنوع و طرح و رنگهای گوناگون را میپسندد، بنابراین مصنوعات نمیتوانند کاملا جایگزین سنگطبیعی شوند.علاوه بر این، هرچه در دنیا تولید میشود، رقبایی هم پیدا خواهد کرد، اما میبینیم بازارها به سمتوسویی میروند که تعادلی بین تولیدات مصنوعی و طبیعی برقرار شود و باوجود اینکه مصنوعات زیبا و جذابی تولیدشده است، اما همچنان بازار تقاضا برای سنگ وجود دارد. پس بهطورکلی میتوان گفت در آینده بخشی از بازار بهسمت کامپوزیتها و مصنوعات سنگی گرایش پیدا خواهد کرد، اما بخش دیگر که بهصورت سنتی مشتری سنگ بودهاند، همچنان طرفدار آن باقی میمانند. بنابراین بازار سنگ، همچنان پررونق باقی میماند و حداقل در طول ۱۰ سال آینده افت چشمگیری نخواهد داشت.