-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->امین صفری-کارشناس و فعال معدن

ناترازی و راهکارهای جبرانی

امین صفری-کارشناس و فعال معدن

ناترازی و راهکارهای جبرانی

چند سالی است که کشور برای تامین برق موردنیاز با مشکلات متعددی روبه‌رو شده است. سال گذشته، واحدهای صنایع‌معدنی حدود یک ماه با قطعی کامل برق روبه‌رو بودند و حدود ۲ ماه هم با محدودیت‌های زمانی به کار خود ادامه دادند. این شرایط بخش زیادی از تولید، یعنی چیزی در حدود یک‌دوازدهم تا دودوازدهم تولید سالانه، را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد و بازدهی شرکت‌ها و تعهدات صادراتی و امور برنامه‌ریزی‌شده دیگری را هم دچار چالش می‌کند. البته بخش صنعت، حوزه بسیار مهمی است و تاثیرات فراوانی بر شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه دارد و تاثیرات فراوانی بر خانواده‌ها و معیشت آنها دارد، اما اینکه انتظار داشته باشیم که بخش خانگی را خاموش ‌کنیم تا صنعت‌ کار کند و نتایج بلندمدت آن را در آینده خانواده‌ها درک کنند و از آن بهره‌مند شوند، راه‌حل درستی نیست. در واقع، اگر بخواهیم با نگاهی کلان‌تر به موضوع نگاه کنیم، به‌طورقطع بخش خانگی اولویت دارد. با این وصف، صنعت برق باید روش‌های هوشمندانه‌تری را در پیش بگیرد. دولت تا امروز انواع و اقسام راهکارهای مقطعی را به کار گرفته است و با آزمون‌وخطا به روش‌هایی دست پیدا کرده‌اند. برای مثال، در دوره‌ای از سال بخش‌هایی از صنعت را تعطیل می‌کنند، گاهی صنایع یا بخش‌های خانگی را با محدودیت‌های مصرف روبه‌رو می‌کنند.

به‌طورکلی، راه‌حل‌های مقطعی چیزی جز این نیست و اینکه انتظار داشته باشیم که بدون سرمایه‌گذاری و برنامه‌ریزی بتوانیم با راه‌حل‌های مقطعی از کمبود نجات پیدا کنیم، غیرممکن است.امروز مصرف برق کشور چیزی در حدود ۷۰ هزار مگاوات است که البته این عدد در زمان‌های مختلف در طول سال متغیر است. احتمالا میزان تولید هم چیزی در همین حدود است و وقتی به زمان پیک مصرف می‌رسیم و عدد مصرف کمی بالاتر می‌رود، با مشکل روبه‌رو می‌شویم. در برنامه ۵ سال ششم توسعه تاکید شده بود که سالانه حدود ۵ درصد افزایش ظرفیت ایجاد شود که در مجموع باید چیزی در حدود ۲۰ تا ۲۵ هزار مگاوات می‌شد، اما در کل این زمان توانستیم ظرفیت را چیزی در حدود ۱۰هزار مگاوات افزایش دهیم که به‌معنای عقب‌ماندگی است. عمده روش تولید برق در کشور ما گازی، حرارتی و سیکل ترکیبی است. بخش کوچکی از برق هم از طریق نیروگاه‌های برقابی تولید می‌شود که حدود ۱۰ تا ۱۲هزار مگاوات است و جزو روش‌های تجدیدپذیر محسوب می‌شود. شاید نزدیک به یک درصد یا هزار مگاوات برق اتمی هم در نیروگاه بوشهر تولید و وارد مدار می‌شود. به‌این‌ترتیب، همان‌طور که اشاره شد، بیش از ۸۰ درصد تولید برق کشور به روش‌های گازی و سیکل ترکیبی است و وقتی با کمبود گاز روبه‌رو می‌شویم، اثر آن را در میزان تولید برق هم مشاهده می‌کنیم. کشور ما باتوجه به میزان تابش آفتاب در طول سال، شرایط خوبی برای تولید برق از طریق انرژی خورشیدی دارد. در بعضی از شهرها و استان‌ها، فضای مناسبی هم برای این کار وجود دارد، اما هزینه تمام‌شده و هزینه عملیاتی تولید برق در نیروگاه‌های خورشیدی بیشتر از نیروگاه‌های سیکل ترکیبی می‌شود و به‌این‌ترتیب است که بخش خصوصی خودبه‌خود گرایشی به راه‌اندازی نیروگاه‌های خورشیدی پیدا نکرده است. اگر بخواهیم پیشنهادهایی برای رفع چالش موجود ارائه دهیم، باید ابتدا به موارد زیر توجه داشته باشیم که صنعت برق وابسته به صنعت گاز است و بیش از ۸۰ درصد نیروگاه‌های ما، گازی یا سیکل ترکیبی هستند و در صنعت گاز، حدود ۱۲۰ میلیارد دلار، که عدد بسیار بالایی است، باید سرمایه‌گذاری شود. در غیر این صورت، روند کاهش سالانه تولید ادامه پیدا خواهد کرد، زیرا به‌این‌ترتیب که با افزایش مصرف و کاهش فشار روبه‌رو هستیم، اگر سرمایه‌گذاری جدیدی انجام نشود، تولید کاهش پیدا می‌کند و تبعات این ناترازی در صنعت گاز، گریبان صنعت برق را هم خواهد گرفت.

علاوه بر این ۱۲۰ میلیارد دلار صنعت گاز، باید ۲۵ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در صنعت برق داشته باشیم و نیروگاه‌های جدید راه‌اندازی کنیم و بتوانیم ناترازی را برطرف کنیم. بنابراین، سرمایه‌گذاری در بخش زیرساخت که اصولا و عموما بازدهی بالایی و جذابیتی برای بخش خصوصی ندارند، باعث شده است که سرمایه‌گذاری کافی انجام نگیرد و بنابراین، دولت باید پا داخل گود بگذارد و مدل‌هایی را تعریف کند و با برنامه‌ریزی و صرف وقت بخش خصوصی را جذب کند، سرمایه‌گذاری خارجی بیاورد و خودش هم کمک کند تا این عددهای بزرگ سرمایه‌گذاری محقق شود و ناترازی کاهش پیدا کند. موضوع بعدی بحث قدیمی ‌بودن تکنولوژی مورداستفاده در کشور است. در واقع، نیروگاه‌هایی که ما مورداستفاده قرار می‌دهیم، هنوز در کلاس E هستند، در حالی ‌که نیروگاه‌های سیکل ترکیبی امروزی در دنیا در کلاس F هستند که بازدهی بالاتری دارند. در نهایت باید به این نکته توجه داشته باشیم که اگر سرمایه‌گذاری‌های لازم انجام نگیرد، این بحران که تا امروز سالانه یکی دو ماه با آن درگیر هستیم، عمیق و عمیق‌تر می‌شود و دیری نمی‌گذرد که تبعات زیانبار آن بر تولید، اشتغال، موضوعات اجتماعی و در نهایت، بر خانواده‌ها خود را نشان می‌دهد که خطرات آن بسیار جدی است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین